یگانه خدامی: در حالی رقابت فیلم های تازه نفسی مانند «21»،«ملاقات با خانواده براون» و «کسب و کار بانکی» برای رسیدن به فروش بیشتر و رده های بالای جدول اکران ادامه دارد،

 فیلم تازه‌ای به بازار اکران وارد شده که رقیب سرسختی برای دیگران به شمار می‌رود

فیلمی که برگ برنده حضور یک بازیگر مشهور و پرطرفدار را در اختیار دارد و به نظر می رسد بتواند گوی رقبت را از سایرین برباید.

«جرج کلونی» این بار با یک کمدی ورزشی به سینما آمده است و نکته جالب تر این است که فیلم «کله چرمی‌ها» جرج کلونی را نه تنها به عنوان بازیگر که به عنوان کارگردان در اختیار گرفته و کلونی برای اولین بار با این فیلم به دنیای سینمای کمدی قدم گذاشته است.فیلمی که با وجود انتقادهای پیش از اکران چشم به رده های اول جدول فروش سینماها دارد.

ریسک بزرگ

این اولین بار نیست که «جرج کلونی» روی صندلی کارگردانی نشسته و این وادی را هم تجربه می کند.

 «کله چرمی ها» Leatherheads ،پس از «اعترافات یک ذهن خطرناک» در سال 2002 و «شب بخیر و موفق باشید» در سال 2005، سومین تجربه کارگردانی او و دومین باری است که در فیلم خودش بازی هم می کند.

 پیش از این کلونی «شب بخب و موفق باشید» را کارگردانی و همزمان در یکی از نقش های اصلی آن بازی کرده بود.
«کله چرمی ها» داستانی از دهه 20 آمریکا و فوتبال آمریکایی را روایت می کند.

 «دانکن برانتلی» و « ریک ریلی» فیلمنامه این فیلم را نوشته اند. البته داستان فیلم جدید نیست و در واقع در دهه 40 میلادی نوشته شده است.

 یک ستون نویس روزنامه های آمریکا به همراه یکی از دوستانش برای اولین بار این داستان را نوشت اما این داستان بارها در هالیوود دست به دست شد تا به دست جرج کلونی رسید و او تصمیم گرفت سرانجام این داستان را به فیلم تبدیل کند.

کلونی با همکاری  باربارا هال  و جفری سیلور به عنوان تهیه کننده، ساخت فیلم را آغاز کرد و در مراحل پیش تولید «رنه زلوگر» بازیگر فیلم هایی چون کوهستان سرد و خانم پاتر،«جان کراسینسکی» بازیگر محبوب تلویزیونی، وین دووال و استفال رووت را به عنوان بازیگران فیلمش انتخاب کرد.

داستان یک فیلم یک داستان کمدی و ورزشی است. یک مربی به نام «جیمی کانلی» با بازی کلونی مربی گری یک تیم فوتبال آمریکایی را بر عهده می گیرد و سعی می کند لیگ این ورزش را راه اندازی کند. البته این تمام داستان نیست.

در این میان جیمی کانلی بر سر علاقه به یک زن روزنامه نگار به نام «لکسی لیتلتون» به بازی «رنه زلوگر» با «کارتر روترفورد» یکی از بازیکنان تیمش با بازی «جان کراسینسکی» رقابت می کند.

در این فیلم برای اولین بار کلونی ژانر طنز را هم تجربه کرده است. او که بیشتر با فیلم های حادثه ای و سیاسی شناخته می شد، تعجب بسیاری از منتقدان را با انتخاب این فیلم برانگیخت و حتی گفته شد که او با این کا ریکی از ریسک های بزرگ زندگی سینمایی اش را انجام داده است.

کلونی برای کارگردانی این فیلم از فیلم های قدیمی و تکنیک های کارگردانان دهه 40 آمریکایی بسیار استفاده کرده ایت و خودش هم این مسئله را به راحتی بیان می کند. او می گوید که بسیاری از صحنه های فیلمش در واقع تکه هایی از فیلم های قدیمی هستند که در کنار هم چیده شده اند و او کار تازه ای انجام نداده است.

کلونی که به تازگی برای بازی در فیلم «مایکل کلایتون» کاندیدای دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد شده بود، در این فیلم نقش یک بازیکن فوتبال آمریکایی را با لباس های عجیب و غریبش بازی کرده است و با این کار برای دومین بار در فیلمی بازی کرده که کارگردانی اش را خودش بر عهده داشته.

هرچند که گویا کلونی چندان هم از این اتفاق راضی به نظر نمی رسد ممکن است تجربه بازی و همزمان با آن کارگردانی فیلم خودش را از این پس هرگز تکرار نکند . او می گوید: «به نظرم این کارم یک جور حماقت بود و من هرگز در فیلمی بازی نخواهم کرد که خودم آن را کارگردانی می کنم.

کارگردانی هم برای بازیگرانت وقتی که خودت با آنها قرار است در یک صحنه بازی کنی عجیب است و آدم یک مقداری «خودشیفتگی» را درگیر فیلم و صحنه ها می کند. همین طور آن اعتماد بین دو بازیگر وقتی که قرار است یکی از آنها بازی کند و در عین حال کارگردان هم باشد از بین می رود.»

ضمن اینکه بازی در این فیلم چندان هم برای کلونی راحت نبوده است. آن هم به دلیل صحنه های ورزشی فیلم و البته بازی خشن فوتبال آمریکایی. در فیلم صحنه های بسیاری از این ورزش قرار دارد و کلونی به همراه بازیگرانی که نقش دیگر بازیکنان تیم را بر عهده دارند، به صورت واقعی بازی کرده و حتی آموزش هایی ددیده اند. کلونی درباره بازی در این صحنه ها می گوید:

«من الان 46 ساله اما این را یادم رفته بود و با اعتماد به نفس وارد زمین بازی شدم. در همان روز اول بسیار اذیت شدم و چند بار ضمن خوردم و ضربه دیدم. همان روز اول به یک جوان ۲۱ ساله برخورد کردم و واقعاً دردم گرفت.»

البته کلونی به همین دلیل این فیلم را برای کارگردانی و بازی در این سن انتخاب کرده. او با داشتن 46 سال سن احساس می کند که باید برای بازی برای برخی نقش ها تعجیل کند: «من ۴۶ سال دارم و متوجه شدم که اگر این فیلم را حالانسازم شاید هیچ وقت دیگر نتوانم در آن بازی کنم. »

یکی دیگر از نکات جالب این فیلم جلوه های ویژه کامپوتری است که در آن به کار رفته است. شاید در نگاه اول به نظر نرسد که در این فیلم از جلوه های ویژه استفاده شده است اما به دلیل فضای فیلم که در دهه 20 میلادی می گذشت و محیط و شرایط جخاص آن زمان را می طلبید، بعضی از صحنه های فیلم تنوسط کامپیوتر ساخته شد تا هر چه بیشتر به فضای سال ها یدهه 20 شبیه و نزدیک باشد.هرچند که بسیاری از صحنه های فیلم در کارولینای جنوبی و در فضای واقعی فیلمبرداری شده است.

نکته دیگری که باعث شده بود ساخت این فیلم مورد توجه رسانه ها قرار بگیرد، حضور «کلونی» و «زلوگر» در کنار هم و در یک فیلم بود. این دو که دوبار و در سال های 2001 و 2006 باهم نامزد بوده اند، مدت ها پس از جدایی شان در یک فیلم ظاهر شده اند و همین هم حاشیه هایی را به وجود آورد. زلوگر می گوید:

«من نمی خواستم در مقابل او مثل یک آدم بی عرضه باشم و او را ناامید کنم.»کلونی هم می گوید: «درسینما آدم های زیادی هستند که به این شغل پاسخ مثبت بدهند اما در عوض او بهترین گزینه ای بود که من انتخاب کردم. آن هم با آن بازی های غیر قابل پیش بینی .»


رقیبان کله چرمی‌ها

«کله چرمی ها» توسط کمپانی  Casey Silver تهیه و توسط کمپانی  Universal Pictures توزیع شده و از روز جمعه 4 آوریل به روی پرده سینماها آمده است. این فیلم در حالی اکران شده که فیلم های پرفروش هفته های گذشته همچنان به فروش بیشتر امید دارند.

فیلم «21» با بازی کوین اسپیسی همچنان در صدر جدول اکران قرار دارد و فیلم هایی چون «هورتن یک صدای هو می شنود دکتر سوس!» و «ملاقات با خانواده براون» هم در رده های دوم تا چهارم قرار گرفته اند. ضمن اینکه فیلم ها دیگری هم در این هفته و همزمان با «کله چرمی ها» به نمایش در می آیند که می توانند رقیبان سرسختی برای این فیلم باشند.

«کله چرمی ها» به دلیل حضور ستاره ای چون جرج کلونی از روزها قبل از نمایش مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. پس از اکران اولیه این فیلم که در شهر زادگاهش در ایالت کنتاکی که با حضور پدر کلونی انجام شد، نقد ها کم کم شدت گرفتند. بسیاری از منتقدان فیلم را یک اثر کمدی قابل قبول توصیف کرده اند که با استفاد هاز چند نوع کمدی متفاوت لحظات خنده آوری را به تصویر کشیده است.

اما بسیاری هم از این فیلم چندان تعریف نکرده اند. به نظر آنها کلونی در استفاده از شوخی چندان مهارت نداشته و فیلم را با ریتم کند و خسته کننده ای پیش می برد که اصلا نمی توان در آن لحظات خندید. به هر حال باید منتظر اعلام اولین آمارها از فروش این فیلم در اولین روزهای اکرانش باشیم تا ببینیم داستان جدید کلونی شکست می خورد و یا چهره او می تواند «کله چرمی ها» را نجات دهد!

جرج کلونی در چند سال گذشته با حضور در فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی، خود را به عنوان یک بازیگر سیاسی و فعال معرفی کرده و تلاشش به عنوان یکی از مخالفان نسل کشی به خبرهای اصلی تبدیل شده بود. به همین دلیل خیلی ها از این تصمیم او برای کارگردانی و بازی در یک فیلم کمدی تعجب کردند.

هرچند که گفته می شود که او این بار از هوشش بهره گرفته و با این کار می خواهد نشان دهد که چندان هم سیاسی نیست و تلاش می کند تا دل کسانی را که از لحاظ سیاسی با او هم فکر نیستند هم به دست آورد. او در مصاحبه ای در این باره گفته است که این کار را به این دلیل انجام داده است تا مردم او را به خاطر فیلم «شب بخیر و موفق باشید» یک کارگردان تازه کار سیاسی نخوانند. کلونی می گوید:

«بعد از فیلم های «سیریانا» و «شب بخیر و موفق باشید» هر پروژه دیگری که به من پیشنهاد شد ،به شکلی سیاسی و «موضوع» محور بود. من دوست نداشتم یک کارگردان موضوعی بشوم چون موضوع های مهم در دنیا همواره عوض می شوند. من بیشتر دوست دارم یک کارگردان در معنای عام آن باشم.»

همشهری امارات