سریال پایتخت پربیننده است. منتقد هم کم ندارد. من به دو دلیل از هواداران این سریال هستم؛ نخست اینکه برای لحظاتی لبخند بر لبان ما مردم بیلبخند مینشاند و این هنر کمی نیست. دیگر اینکه نشان داده میتوان با «برخی» لهجهها و زبانهای محلی شوخی کرد بیآنکه فتنه و آشوبی برخیزد.
در طنز اصولاْ به حریم تابوها تجاوز میشود و تابوها در کشور ما ستبر و بیانعطاف است. محتوای اصلی طنز عموما مسائل جنسی و سیاست است و در ایران خیلی نمیتوان وارد این حوزهها شد. نمایش تختخواب دونفره حریمشکنی تلقی میشود و نشانۀ بیغیرتی. سیاست هم که وضعش معلوم است بخصوص سیاستی که عین دیانت است. با اشخاص و نهادهایی که مقدرات اصلی کشور به دستشان است مطلقاً نمیشود شوخی کرد. دین و متولّیان آن هم که خط قرمز بزرگ هستند. شوخی - و نه توهین- با اقوام و لهجهها هم تابو شده است. روزبهروز بر تعداد و غلظت تابوها افزوده میشود.
در چنین وضعی کار طنزپردازان در کشور ما بسیار دشوار و دستشان بسته است. برای مقایسه وضع طنزپردازان کهن و معاصر نگاه کنید به عبید زاکانی که چه دست بازی داشت برای شوخی کردن؛ با هر کس خواسته شوخی کرده و هرچه دلش خواسته گفته است. با مرد و زن و پیر و جوان و وضیع و شریف شوخی کرده است. با اشخاص نامدار مثل فلان سلطان و بهمان شیخ و با اقشار و صنوف جامعه مثل قاضیان و لشکریان و طبیبان و شهریان و روستاییان بهطور عام شوخی کرده. اسم کتابش را گذاشته اخلاقالاشراف و تندترین نقدها را به طبقۀ اشراف گفته. با اهل شهرها - از جمله با همشهریان قزوینیاش- شوخیها کرده و با اهل مذاهب هم. در طنز هم از فحوای سکسی و سیاسی و حتی شوخیهای مذهبی استفاده صریح و بُرّان و مؤثر کرده است. با اینهمه عبید سر سالم به گور برد و شوخیهایش شهرآشوب نشد و مردم نریختند به خیابانها و اعتراض نکردند. یکهزارم حرف عبید را نمیشود در ایران امروز گفت. اگر هم کسی گفت حسابش با کرامالکاتبین است.
در سریال پایتخت آنچه طنز را تقویت میکند لهجۀ مازندرانی و استفاده طنزآمیز از این لهجه و آمیختن کلمات و اصطلاحات آن با زبان فارسی است به همراه کاریکاتور کردن هنرمندانه و تیزبینانۀ برخی خصوصیات گفتاری و رفتاری و روحی مردم مازندران . در روزگار عصبیتها و حساسیتهای ناروای عدهای سیاستباز و متعصب، پایتخت که به فصل ششم رسیده ، نسیم دلاویزی است که نشان از فرهیختگی و مدارا و ظرفیت بالا و طنزفهمی و اعتمادبهنفس همولایتیهای ما دارد. مردم مازندران این سریال را میبینند و با مردم ایران میخندند. بیآنکه بگویند با ما شوخی شده پس به هویت و شخصیت ما توهین شده است.
نجف دریابندری میگفت از مهمترین نشانههای بزرگی یک شخص این است که بشود با او شوخی کرد و بزرگتر کسی است که بتواند با خودش شوخی کند و به خودش بخندد.