به گزارش همشهریآنلاین به نقل از ایرنا، شیوع سریع ویروس کرونا و به دنبال آن خانهنشینی اجباری، آرامش فکری خانوادهها را متلاطم کرده است. هرچه به تداوم این خانهنشینی و کمتر شدن فعالیت های اجتماعی اضافه میشود، به همان نسبت تنش بین برخی از خانوادهها نیز شدت میگیرد، به گونهای که این افزایش تنش و کاهش تابآوری در صورت مدیریت نشدن میتواند به بحران درماندگی و خارج شدن کنترل اوضاع از دست خانوادهها منجر شود.
با توجه به روند افزایش اختلافات خانوادگی، طبق آمارها و گزارشات اعلام شده، روانشناسان هشدار می دهند که این احتمال وجود دارد؛ در دوران پساکرونا هم تنش بین اعضای خانواده بویژه والدین تداوم یابد که در این صورت هم ممکن است آسیبهای اجتماعی متعددی از جمله کاهش روابط عاطفی، شکسته شدن مرزهای احترام بین اعضای خانواده، وسواس فکری، افسردگی و در شدیدترین حالت حتی طلاق زن و شوره و فرار فرزندان از خانه بروز کند. در اصطلاح علم روانشناسی به این حالت کاهش تابآوری یا درماندگی گفته میشود به این معنا که ظرفیت برای مقاومت در برابر تنشها سرریز شده و اختلافات و درگیری بروز مییابد.
خبرنگار برای یافتن علت بیتابی در شرایط کرونایی خانوادهها و یافتن راه حلی برای افزایش تابآوری با " لیدا شمسآذر "، یکی از متخصصان روانشناسی بالینی مازندران گفتوگو کرده است که در زیر میخوانید:
چرا این روزها تابآوری در میان اعضای خانوادهها کاهش یافتهاست؟
روانشناس: ببینید برای اینکه به این سؤال پاسخ دهیم، ابتدا باید شرایط خانوادهها را با یکدیگر بسنجیم. هیچ خانوادهای به صورت همشکل و در شرایط یکسان وجود ندارد. پس هیچ علت واحدی برای سنجش تابآوری یا کاهش آن را نمیتوان متصور بود. بخصوص در ایران به دلیل گستردگی تفاوت میان خانوادهها و همچنین دخیل بودن متغیرهای متعدد در تابآوری و واکنش به کنش دیگران، باید دقت و وسواس بیشتری در آسیبشناسی داشت. متغیرهای اقتصادی، آموزشی، مهارتی، آسیبهای اجتماعی، سرخوردگی، عدم دستیابی به خواستهها و تمایلات و افسردگی ناشی از این مسائل همواره بر شرایط تابآوری تاثیر میگذارند.
در شرایط عادی معمولا تلاشها به حل و فصل مشکلات پیش پا افتاده محدود میشود زیرا فرصت عمیقتر شدن تعارضات و آسیبپذیری از متغیرهای مختلف وجود ندارند. همچنین در شرایط عادی همانطور که از اسمش پیداست، زندگی معنادارتر و دلچسبتر دنبال میشود و کمتر افراد به دنبال تنش هستند و یا سعی میکنند از این تنشها فرار کنند تا روال عادی زندگی تحت تاثیر قرار نگیرد، اما ویروس کرونا که منجر به خانهنشینی شده است، خود به عنوان متغیر مستقل بر تمامی وجوه زندگی از جمله وجه ارتباط خانوادگی و روابط عاطفی و اجتماعی تاثیر گذاشته است. به طوری که منجر به از دست دادن معنای زندگی یا کاهش فرصت برای زندگی معنادار شده است. اگر بخواهم به صورت واضحتر سؤال شما را پاسخ دهم باید بگویم که اکنون روابط خانوادگی در حالتی از درماندگی قرار دارد و به دلیل عدم وجود راهحل برای برونرفت از خطر کرونا، اعضای خانواده این درماندگی را به تنش در روابط خود تبدیل میکنند.
چه عوامل یا به گفته شما متغیری بر کاهش تابآوری در خانهنشینی کرونایی اثر گذار بوده است؟
روانشناس: مولفه و متغییرهای متعددی در اثرگذاری بر کاهش تابآوری خانواده اثر گذاشته است، اما مهمترین آنها مولفه اقتصادی و همچنین از نظر من بیاعتمادی گسترده است که بیشترین تاثیر را در درماندگی خانوادهها و کاهش تابآوری داشته است. در باب مولفه اقتصادی تا کنون کارشناسان بسیاری نظر داده و تمامی جوانب آن بررسی شده است، اما نکته مهمی که باید در مورد مولفه اقتصادی گفت این است که مشکلات مالی - اقتصادی بیش از این که بر سفره یا معیشت مردم اثرگذار باشد، بر احساس قدرت و تصمیمگیری آنها در مواجهه با یک بحران تاثیر دارد. به طور دقیق تر باید گفت که اکنون مشکلات اقتصادی باعث شده است، درماندگی اعضای خانواده به خصوص والدین در مدیریت مسائل بشدت کاهش یابد که این وضعیت به شکل تنش خود را بروز میدهد.
اما در کنار مسائل اقتصادی، انتشار اخبار ضد و نقیض، اطلاعات ناکافی و ایجاد ابری از بیاعتمادی در میان افکار عمومی یا مردم به عنوان یک متغیر مستقل دیگر بر کاهش تابآوری تاثیرگذاشته است. بیاعتمادی عمومی که ریشه در مشکلات اجتماعی پیش از کرونا داشته و اکنون با شیوع ویروس کرونا و عدم اطلاعرسانی صادقانه یا درست به اوج خود رسیده است، هم باعث ترس از آینده شده و هم امید به زندگی را کاهش داده است. شاید در حالت عادی نیز این ترس از آینده در همه وجود داشته باشد، اما به دلیل سرگرمی مردم در فعالیتهای روزمره و همچنین اشتغال به امورات زندگی کمتر به چشم میخورد، در حالی که اکنون در شرایط قرنطینه خانگی یا همان خانهنشینی افراد یا اعضای خانواده زمان بیشتری را با این ترس سپری میکنند که بشدت تحمل کوچکترین تعارضات را از آنها سلب میکند.
این تنشها و کاهش تابآوری میان کدام یک از اعضای خانواده بیشتر است؟
روانشناس: مواردی که ما این روزها بیشتر با آنها برخورد میکنیم، والدین هستند. البته کوکان و فرزندان نیز با کاهش تابآوری مواجه هستند، اما آنها نیز به واسطه والدین به این مشکل برخورد کردند. به طور کلی کودکان و نوجوانان و حتی جوانان به دلیل عدم شکلگیری مسئولیتهای اجتماعی و فهم سطحیتر از پدیدههای پیرامونی، کمتر به کاهش تابآوری برخورد میکنند و کمتر شروعکننده تنشها و تعارضات هستند. شاید کودکان و نوجوانان این روزها نسبت به دور افتادگی از تحصیل یا جمع دوستان کمی ناراحت یا نگران باشند، اما گستردگی ابزار سرگرمی آنقدر برایشان زیاد است که براحتی میتوان آنها را نسبت به خانهنشینی بیدردسر راضی کرد. اما والدین به واسطه اصطکاک با رویدادها و مشکلات پیش آمده بیشتر در معرض آسیبپذیری و کاهش تابآوری هستند. ذهن والدین دائما درگیر بررسی اتفاقات، یافتن راهحل و همچنین واکنش نسبت به مسائل و مشکلات پیش آمده است و به همین ترتیب درماندگی بیشتر در والدین به چشم میخورد و به دیگر اعضای خانواده منتقل میشود.
آیا کاهش تابآوری قابل مدیریت است؟
روانشناس: در مورد مدیریت تابآوری و تحمل شرایط سخت باید گفت که لازمه این کار داشتن و کسب مهارت زندگی است و متاسفانه در جامعه ما کمتر بر روی مهارت زندگی کار شده است. در تعریف مهارت زندگی باید گفت که مهارت زندگی عبارت است از مجموعهای از تواناییها که زمینه سازگاری و رفتار مثبت و مفید را فراهم میآورند. یادگیری و کسب مهارتهای زندگی فرد را در پیشگیری از رفتارهای خشونتآمیز، تقویت اتکا به نفس، افزایش مهارتهای مقابله با فشارها و استرسها، برقراری روابط مثبت اجتماعی کمک میکند. در شرایط فعلی خانهنشینی نیز داشتن مهارت زندگی میتواند در کاهش تنش خانوادهها و افزایش تابآوری موثر باشد. البته نمیتوان این مهارتها را در کوتاهمدت آموخت و باید طی مراحل متعدد از زمان شکلگیری شخصیت فرد در دوران کودکی تا بزرگسالی آموخته و تمرین شود. اما در حال حاضر با برخی اقدامات چند وجهی برای کوتاهمدت میتوان تابآوری اعضای خانواده را افزایش داد. مثلا دولت میتواند با کمکهای معیشتی، تخفیف یا حذف اجارهبها، تعویق در پرداخت اقساط و قبوض و دیگر رویکردهای حمایتی مالی، پوششی از آرامش ذهنی برای خانوادهها ایجاد کند. همچنین حمایت مالی دولت در بازگرداندن حس اعتماد و امنیت بسیار موثر خواهد بود.
از طرف دیگر من برای جامعه روانشناسی نیز در شرایط فعلی رسالت و مسئولیت سنگینی قائل هستم. روانشناسان بر اساس رسالت خود باید به مردم نزدیک شوند و با استفاده از ابزار ارتباطجمعی یا شخصی مردم را هدایت کنند. همراهی و راهنمایی روانشناسان و مشاوران خانواده میتواند در مدیریت شرایط کنونی کمک بزرگی باشد. نباید روانشناسان به بهانه کمبود امکانات ارتباطی از زیر بار این مسئولیت شانه خالی کنند، زیرا ابزارهایی آسانی همچون موبایل گستردهترین راههای ارتباطی را برای همه فراهم آورده است.
در صورت عدم مدیریت کاهش تابآوری، چه پیامدهایی درانتظار خانوادهها و جامعه خواهد بود؟
روانشناس: به همان تناسب تفاوت تاثیرگذاری متغییرها بر تنش خانوادگی که پیشتر اشاره شد، پیامدها آن نیز متفاوت خواهد بود، اما عمده تنشهایی که این روزها ایجاد میشود تاثیر بلندمدت نخواهند داشت. ممکن است در گرماگرم همین تنشهای خانوادگی موضوعات و گفتوگوهایی رد و بدل شود که پیامدهای مخرب بلندمدت داشته باشد؛ به این معنی که دوباره اعضای خانواده به آن مراجعه کرده یا در صدد تسویه حساب با یکدیگر به معنای ایجاد تعادل و موازنه باشند که ممکن است تنشها را به فضای عمیقی سوق دهد.
اما به طور عمومی در پیامدهای کاهش تابآوری میتوان به ایجاد وسواس فکری، افزایش اضطراب اجتماعی، ترس از آینده، از بین رفتن اعتماد اجتماعی و خانوادگی، بیثباتی شخصیتی و همچنین بیاحترامی اشاره کرد. بهترین راهکار برای مدیریت این وضعیت مراجعه هر چه سریعتر به مشاوران و روان شناسان یا حداقل راهنمایی گرفتن از آنهاست. همچنین افرادی که در خانوادهها دارای نگاه آزادتر و منطقیتر هستند باید مدیریت تنشها را بر عهده بگیرند و درصدد کنترل آن برآیند. در حال حاضر ما ناچار به تحمل شرایط کنونی و خانهنشینی هستیم و بهتر است که این تحمل با کمترین برخورد عاطفی و فیزیکی همراه باشد تا سلامت روانی خانواده به خطر نیفتد. در واقع تمرین احترام و سعی در کاهش دایره تمایلات یا پایین آوردن سطح تمایل به دستیابی میتواند در مدیریت تنشها و افزایش تابآوری کمک کند.