همشهری آنلاین-پریسا نوری: اگرچه همیشه در گوشه و کنار شهر جلو چشممان هستند، اما این حضور همیشگیشان موجب شده کمتر دیده شوند. پٌرکارند و در تقویمکاری آنها اعیاد و مناسبتهای ملی و دینی و سایر تعطیلات مفهومی ندارد. آنها با کمترین دستمزد ساعتهای طولانی مشغول کارند و اگر یک روز سر کار نباشند، آسایش و سلامت شهر و ساکنانش به خطر میافتد. فرا رسیدن روز کارگر بهانهای شد که ساعتی پای صحبتها و درد دل چند تن از کارگران خدمات شهری بنشینیم. همانها که در این روزهای سخت شیوع کرونا با پاکسازی ماسکها و دستکشهای آلوده به ویروس از کوچهها و خیابانها و ضدعفونی معابر، نگهبان نظافت شهر هستند.
- بابا نرو، خطرناک است
کرونا که آمد خیلیها در خانه ماندند، دورکار شدند یا ساعت کارشان کم شد. اما کارگران خدمات شهری نه تنها دورکار نشدند، بلکه کارشان بیشتر از گذشته شده است. آنها این روزها علاوه بر روفتن زبالهها، بار ضدعفونی کوچهها و خیابانهای شهر را هم بر دوش میکشند. «اصغر مهدیپور» کارگر 42 ساله خدمات شهری شهرداری منطقه 4 در واحد فوریتهای 137 هر روز ساعت 5 صبح از خانهاش در ورامین بیرون میزند تا 7 صبح به محل کارش در ناحیه 2 برسد. او این روزها علاوه بر رفع و رجوع پیامهای نظافت معابر، مخزن 15 کیلویی مواد ضدعفونیکننده را بر دوش میکشد تا در کوچهها و خیابانها به جنگ ویروسهایی برود که بر در و دیوار و مبلمان شهری به کمین شهروندان نشستهاند. مهدیپور درباره افزایش حجم کار در این شرایط میگوید: «قبلاً روزی 10 تا 15 پیام نظافت معابر داشتیم، اما با شیوع کرونا کارمان تقریباً دو برابر شده چون بنا به درخواست شهروندان کوچه و خیابان، محدوده اطراف خانهها و مبلمان شهری را هم ضدعفونی میکنیم.» دستکش کار و ماسک پارچهای بهصورت دارد و با بیل و جارو زبالههای پراکنده در اطراف مخزن را جمع میکند. زبالههایی که در این روزهای شیوع کرونا خطرناکتر از همیشه هستند. مهدیپور که پدر یک پسر نوجوان است، از دلنگرانیهای فرزندش اینطور میگوید: «پسرم که اخبار را دنبال میکند و خبرهای نگرانکننده درباره زبالههای آلوده به ویروس را میشنود خیلی میترسد و میگوید «بابا نرو، خطرناک است»، من هم میگویم هر وقت تو بزرگتر شدی و سر کار رفتی، من دیگر نمیروم؛ اما الان چارهای ندارم.»
- 9 نفر چشمانتظار حقوق من هستند
50 ساله است، اما چهره آفتاب سوخته و محاسن سپیدش که از زیر ماسک بیرون زده سن و سالش را بیشتر نشان میدهد. شاید هم رنج دوری از خانوادهای که در زادگاهش به امید پیدا کردن لقمه نانی حلال رها کرده، گرد پیری را زودتر از معمول به چهرهاش نشانده. «واهید جمعه» از پاکبانان زحمتکش در شهرداری منطقه 4 است که سالهای زیادی را در تهران بهعنوان کارگر خدمات شهری گذرانده است او که از نیمهشب تا صبح مخازن را در ماشین حمل زباله خالی میکند و بعد از استراحت کوتاهی با جاروی دسته بلندش غبار را از تن و چهره شهر پاک میکند، درباره وضعیت کار در این روزهای کرونایی میگوید: «قبلاً بیشتر مردم کیسههای زباله را داخل مخزن میگذاشتند، اما حالا از ترس کرونا به مخزن نزدیک نمیشوند و کیسهها را دورتر و کنار پیادهرو میگذارند و ما ناچاریم آنها را جمع کنیم و به داخل مخزن بگذاریم.» ماسکش را درمیآورد تا راحتتر حرف بزند و اینطور ادامه میدهد: «در روزهای گذشته که شهر تعطیل بود و مردم به دلیل کرونا از خانه بیرون نمیآمدند؛ کوچه و خیابان خیلی تمیز بود چون کسی نبود که زباله بریزد اما در این چند روزه که دوباره شهر شلوغ شده، کارمان چند برابر شده.» جمعه که در یکی از ساختمانهای اسکان کارگری شهرداری به سر میبرد در شبانهروز 13 ساعت کار میکند تا هر ماه بخشی از حقوقاش را برای همسر و 8 فرزندش که در شهر زادگاهش چشمانتظارش هستند، بفرستد او میگوید: «گرانی زندگی را سخت کرده، اما چاره چیست!»
- جای بچهها در پارک خالی است!
«محمدآقا شربت خان» نگهبان مهربان بوستان ولیعصر(عج) محله کوهک را همه اهالی میشناسند. پیرد مرد خوشرو و زحمتکشی که از 5 ماه پیش بهعنوان کارگر فضای سبز به این بوستان آمده و در کنار رسیدگی به فضای سبز بوستان و آب و جاروی محوطه، بازی و شادی بچهها را در زمین بازی بوستان تماشا میکند؛گویی که با دیدن بچهها یاد کودکان خردسالش در دیار خود میافتد. او که این روزها بعد از چمنزنی، آبیاری و رسیدگی به فضای سبز بوستان برای کمک به سایر کارگران خدمات شهری به رفت و روب کوچه و خیابانهای محله مشغول است، میگوید: «حالا که به دلیل کرونا پارک تعطیل شده، جای بچهها خیلی خالی است.» او که سالها به کشاورزی مشغول بوده، میگوید به خاطر مشکلات و بیکاری زمینش را رها کرده و به تهران آمده تا کار کند. «محمد آقا» هر ماه یک میلیون و 500 هزار تومان حقوق میگیرد؛ یک میلیون تومان را برای همسر و 4 فرزندش میفرستد و با بقیهاش مواد غذایی و لوازم شخصی برای خود میخرد. او که در اتاقکی گوشه سرویس بهداشتی بوستان زندگی میکند، میگوید: «قبل از کرونا مردم که به پارک میآمدند گاهی برایم غذا میآوردند؛ اما حالا کسی به اینجا نمیآید و خودم مجبورم غذا بپزم. گاهی برنج، گاهی آبگوشت و البته بیشتر وقتها نیمرو درست میکنم.» این را که میگوید سرش را پایین انداخته و به آرامی زمزمه میکند: «هر چند ریال خیلی بیارزش شده، پولم زود تمام میشود!»
- پرتاب زباله به خاطر لجبازی
کارگران خدمات شهری شهرداری به دلیل داشتن لباس فرم مشخص و ارتباط مستقیمی که در کوچه و خیابان با شهروندان دارند، خاطرات تلخ و شیرین فراوانی از برخورد با شهروندان دارند. «حبیبالله سراوانی» کارگر 32 ساله که از 13 سال پیش در خدمات شهری منطقه 4 فعالیت میکند، خاطرهای از زباله ریختن عمدی یکی از اهالی برایمان نقل میکند: «یکی از اهالی کیسه زبالهاش را به جای اینکه در مخزن بگذارد از طبقه پنجم به زمین بایری که در کنار ساختمان مسکونیاش است پرت میکرد و چون کیسه پاره میشد، ما ناچار بودیم هر روز زبالهها را که از کیسه به بیرون پراکنده شده بود، جمع کنیم. یکبار که جلو چشم ما زبالهها را به بیرون پرتاب کرد، از او خواستیم این کار را تکرار نکند، اما او درجواب گفت: «عمدا این کار را میکنم تا شهرداری فکری به حال این زمین بایر بکند!!» سراوانی در ادامه میگوید: «متأسفانه هنوز زمین بایر وجود دارد و در نتیجه پرتاب زباله ادامه دارد!»
- خدمات«خانه کارگر» برای کارگران
فعالیت تشکیلات کارگران ایران در قالب و عنوان «خانه کارگر» از سال سال 1346 در تهران آغاز شد. درحال حاضر این خانه با هدف خدمتگزاری به کارگران و خانوادههای آنها در شهرهای مختلف دایر شده است. دفتر اصلی خانه کارگر تهران در خیابان انقلاب قرار دارد و شعبات آن در شرق، غرب و جنوب پایتخت خدماتی از جمله تخفیف کلاسهای آموزشی و بهرهمند از مراکز تفریحی و فرهنگی، ارائه بیمه تکمیلی، سیمکارت رایگان و تخفیف پذیرش در مهمانسراهای خانه کارگر در شهرهای توریستی کشور و... دارد که به کارگران ارائه میشود. خانه کارگر شرق تهران در فلکه دوم تهرانپارس، خیابان جشنواره، بعد از چهارراه سیدالشهدا(ع)، پلاک 87 قرار دارد و شماره تماس آن 77960755 است.