از آنجا که ساز و کار و سازمان تئاتر دانشگاهی در کشور ما نزدیک به 3 دهه است که با وجود نیاز به تغییر و تحول، ثابت مانده و مسائل و مشکلات آن نهتنها حل نشده بلکه رفته رفته افزایش یافته است، مهمترین دلیل برگزاری سمینار تئاتر دانشگاهی، آسیبشناسی سازوکارهای آموزش و تربیت دانشجویان تئاتر است.
سمینار تئاتر دانشگاهی، دومین دوره خود را پشت سر گذاشت و طی آن بحثهای گوناگونی مطرح و مقالاتی با موضوعات مختلف ارائه شد. اخبار و گزارشهای سمینار نیز در خبرگزاریها و نشریات روزانه انعکاس یافت و قطعاً علاقهمندان به پیگیری آنها، با کمی جستوجو موفق شدند تا آنها را بازخوانی کنند اما آنچه در این نوشته کوتاه مطرح خواهد شد، اشارهای به دستاوردها یا یافتههای این سمینار است که به اختصار یادآوری خواهم کرد. مهمترین نکتهای که طی 3 روز به برگزاری سمینار در میزگردها و نیز تعدادی از مقالات ارائه شده، مطرح شد، محتوای واحد درسی و نیز نحوه آموزش آنها بود. مسئله کهنهگی شرح درسهای ناقص و اعمال سلیقه استادان برای تدریس چنین واحدهای درسی، معضلی است که اکنون دانشجویان، استادان و اساساً بخش آموزش تئاتر دانشگاهی با آن روبهروست.
در یکی از سخنرانیها، تنها مقام مسئول در وزارت علوم که در ارتباط با سنجش داوطلبان ورود به دانشگاه مسئولیت دارد، در پاسخ به وضعیت واحدهای درسی، مشکل را به گردن مسئولان دانشکدههای هنری – دولتی – انداخت و چنین عنوان کرد که درخصوص رشته هنر کمکاری مسئولان ذیربط، موجب رکود در تغییر و تحول شده است.
دکتر خدائی، معاون سنجش وزارت علوم توضیح داد که مسئولان آموزشی عموم رشتهها ارتباطی مداوم و مستمر با بخشهای ذیربط در تغییر و تحولات رشتههای خود دارند و برخی از آنها حتی ماهانه، به این بخشها مراجعه میکنند اما دریغ از حضور مسئولان رشتههای هنری. سپس تأکید کرد که وزارت علوم از ارتقای رشتههای هنری و نیز کارآمدرتر شدن و به روز کردن آنها استقبال میکند.
اما درست یک روز بعد، خانم دکتر زاهدی مدیر گروه تئاتر پردیس هنرهای زیبا، بدون آنکه صحبتهای خدائی را شنیده باشد یا الزاماً پاسخ به آن بدهد، در میزگرد مدیران گروههای تئاتری اعلام کرد که بازنگری اساسی در واحدهای درسی رشته تئاتر از گروه آموزش تئاتر این پردیس انجام گرفته و منتظر پاسخ وزارت علوم هستیم. وی همچنین اشاره کرد که طرح ایجاد دکترای تخصصی تئاتر نیز ارائه و تصویب شده است. هنگامی که چنین موردی را از دکتر تاجبخش فنائیان، رئیس دانشکده موسیقی و تئاتر پردیس هنرهای زیبا پیگیری کردم، ایشان نیز اعلام کرد که آخرین مراحل تصویب واحدها در حال پیگیری است.
بهنظر میرسد، یا در واقع مسلم است که واحدهای کنونی در گرایشهای گوناگون طراحی صحنه، بازیگری، ادبیات نمایشی و نمایش عروسکی در مقطع کارشناسی پاسخگوی نیازهای این دوره نیست. چنین رکودی در مبحث واحدهای درسی سبب شده است تا تعدادی از استادان، شیوههای منحصر به فردی برای ارائه واحدها به کار برند تا دانشجویان بتوانند حداقل با مباحث نوین تئاتر ولو با عناوین و شرح درسهای ناقص و کهنه موجود، روبهرو شوند.
از سوی دیگر، چنین شیوهای که قاعدتاً براساس اعمال سلیقه است، برخی دیگر از استادان را مجاب کرده تا در تلاشهای درسی خود، در را بر همان پایه همیشگی و هرساله، بگردانند و مدام جزوههای تکراری خود را در کلاسها ارائه کنند! و از آنجا که تعداد اینگونه استادان، از استادان گروه اول، بیشتر است دانشجویان نیز مدام از وضعیت آموزشی گله میکنند و میتوان گفت که حق با آنهاست.
از طرف دیگر تئاتر رشتهای است که صرفاً با حفظ کردن تاریخ تحولات تئاتری و انباشتن ذهن از محفوظات نظری، سودی را عاید دانشجو نخواهد کرد بلکه تئاتر هنری است مبتنی بر عمل و اجرا، لذا انتظار میرود که وزارت علوم و نیز دانشگاه آزاد اسلامی، دورههای گوناگونی برای استادان تدارک ببینند تا آنها به سفرهای علمی بروند و با دیدن تحولات اجراهای تئاتری از نزدیک برای دانشجویان خود حرفهای تازه داشته باشند.
این موضوع نیز از جمله موارد مطرح شده در سمینار تئاتر دانشگاهی بود. جالب اینجاست که برخی از دانشجویان گاه با هزینههای شخصی و گاه به همراه گروههای هنری اعزامی از طرف مرکز هنرهای نمایشی، راهی جشنوارههای خارجی میشوند و هنگامی که باز میگردند، چند گام از استادان خود –بهلحاظ تجربههای دیداری – جلوترند و جالبتر اینکه برخی از استادان حال حاضر تئاتر، پس از یک دهه تدریس، هنوز یک نمایش را خارج از مرزهای کشورمان بهتماشا ننشستهاند!
از دیگر نکات مهم مطرحشده در سمینار که دغدغه بیشتر حاضران و بهویژه دانشجویان حاضر در جلسات بود، مبهم بودن آینده شغلی دانشجویان و دانشآموختگان تئاتر در کشورمان است. مراکز و دانشگاههای علمی که اساساً وظیفهای را در این خصوص به گردن خود احساس نمیکنند و وزارتخانههایی چون ارشاد اسلامی نیز توان چندانی برای جذب این تعداد از دانشآموختگان را ندارند، باعث میشود تا تئاتر نیز در کشور ما بهعنوان یک شغل بهحساب نیاید و وزارتکار نیز حتی هنرمندان تئاتر را در مشاغل محسوب نمیکند.
این مسئله سبب شده است تا افسردگی در میان دانشآموختگانی که هیچگزینهای را مقابل خود ندارند، رواج یابد. البته در این سمینار کسی هم نبود که پاسخگوی این مسائل باشد.
در مجموع، دومین سمینار تئاتر دانشگاهی بیش از هر چیز، تریبونی آزاد برای معرفی و تبیین آسیبهای جدی تئاتر دانشگاهی بود. امید میرود، خانه تئاتر دانشگاهی با ارسال گزیده بحثهای سمینار به مراجع ذیربط، آنها را به تکاپو وادارد که معضلات این رشته حل کنند.
* نمایشنامهنویس و استاد دانشگاه