به گزار همشهری آنلاین به نقل از شرق، حسین روزیطلب، چهره رسانهای نزدیک به جبهه پایداری و نزدیک به احمدینژاد و مصطفی میرسلیم، عضو حزب مؤتلفه که صندلی ریاست مجلس را با ۱۵ رأی به قالیباف واگذار کرد، غیرمستقیم شروع به حمله و افشاگری علیه هیئترئیسه مجلس یازدهم کردند. میرسلیم و حزب حامیاش تلاش زیادی کردند تا مانع ریاست قالیباف شوند اما موفق نشدند. جریان پایداری هم که تلاش زیادی برای دورکردن شهردار اسبق از صندلی ریاست کرده بود، به دلایلی کوتاه آمد و به نایبرئیسی قناعت کرد؛ اما یکی از چهرههای نزدیک به این جریان با اشاره به انتخابات هیئترئیسه مجلس نوشت: «طرف با تخفیف ۱۷۰ میلیونی (در زمان دلار هزار تومانی) ملک نجومی گرفته، عضو هیئترئیسه مجلس قوی و انقلابی هم شد. انتخاب شایستهای بود».
میرسلیم هم اعلام کرده که برای پسگرفتن یک طرح تحقیق و تفحص ۶۵ میلیارد تومان فقط به یک رئیس کمیسیون در مجلس پرداخت شده است. طرح تحقیق و تفحص از بدهبستانهای مالی را در سال ۹۵ با رایزنی پنهان با رئیس وقت مجلس از دستور کار خارج کردند؛ او بهتازگی هم اعلام کرده بود که خرید آرای نمایندگان خیلی صریح در مجلس انجام میشود و برخی نمایندگان رأی خود را حراج میکنند.
محمد مهاجری، فعال رسانهای اصولگرا، در واکنش به سخنان میرسلیم نوشت: پس از آنکه آقای میرسلیم از رشوه ۶۵ میلیاردی یک مقام اجرائی به رئیس وقت کمیسیون[...] با هدف معلقکردن تحقیق و تفحص خبر داد، مخالفان آقای قالیباف، او را هدف گرفته و اتهام وارده را متوجه وی دانستهاند.
شایسته است آقای میرسلیم بهمنظور شفافشدن موضوع و جلوگیری از اتهامات بیجا، اسناد ادعای خود و فرد مورد نظرش را مشخص کند. یقینا اگر چنین اتهامی درست باشد ریاست محترم قوه قضائیه بدون فوت وقت، دستور بررسی موضوع را خواهند داد و آقای قالیباف نیز از حضور در مجلس بهعنوان نماینده استعفا خواهد داد. اجازه ندهیم مجلسی که عدهای اسمش را انقلابی گذاشتهاند، بااینهمه شائبه و شایعه تشکیل شود.
یک روزنامهنگار در توییتر، هم به نام این نماینده که از جناح اصولگرا چند دوره نماینده مجلس بوده، هم کمیسیونی که ریاستش را بر عهده داشته و هم نهاد رشوهدهنده اشاره مستقیم کرده است.
احمد مازنی، نماینده اصلاحطلب مجلس دهم هم در حساب توییتری خود نوشت: آقای میرسلیم به رئیس کمیسیونی اشاره کردند که برای توقف طرح تحقیق و تفحص ۶۵ میلیارد تومان دریافت کرده است. آقای میرسلیم لطفا نام رئیس کمیسیون، موضوع تحقیق و تفحص و پرداختکننده را اعلام کنید.
عباس عبدی هم گفته است: این اظهارنظر آقای میرسلیم را ثبت کنید. اگر دروغ گفته باید بهعنوان تشویش اذهان عمومی محاکمه و مجازات شود، ولی بهظاهر فارغ از جزئیاتش حقیقت دارد. در این صورت باید معلوم شود که کدام طرح تحقیق و تفحص بوده؟ کدام نماینده گرفته؟ کدام فرد یا نماینده جدید آن را پرداخته؟ و این پول از حساب چه کسانی یا از حساب کدام مؤسسه عمومی و چگونه پرداخت شده است؟ و چرا تاکنون رسیدگی نشده است؟ اگر پیگیری جدی شود دست خیلیها زیر ساطور خواهد بود.
بادامچیان، دبیر کل حزب مؤتلفه، در سال ۹۶ علیه قالیباف گفته بود: به نظر من آرای قالیباف نسبت به سال ٩٢ کمتر است. قالیباف کارنامه بدی به جا گذاشته است که مهمترین آن پلاسکو است. مردم ما نسبت به سال ٩٢ آگاهتر شدهاند و میدانند که به چه کسی باید رأی بدهند و آن مردمی که با کیک و ساندیس پای صندوق رأی میکشاندیم، دیگر نیستند یا دورهشان تمام شده است. آقای قالیباف باید جوابگو باشد که هنوز جواب درست و منطقی درباره پلاسکو نداده که جای تأسف است.
بادامچیان سال ۹۹ قبل از انتخابات هیئترئیسه مجلس یازدهم گفت: فساد اقتصادی همواره لطمههای جدی به ریشههای اقتصاد کشور وارد میکند و بهنوعی حق مردم در این فرایند بهشدت تضییع میشود؛ بنابراین کسی که جایگاه ریاست مجلس گام دوم را کسب میکند، باید همت عالی و اصلیاش ریشهکنکردن فساد باشد؛ بنابراین با این استدلال شایسته نیست در کارنامه خدمتی نامزدهای رئیس و هیئترئیسه مجلس، حرفوحدیث و حاشیه و شائبه باشد.
- پایان مؤتلفه با ۱۲ رأی
«... بدیهی است که اگر نمایندگان محترم ایشان را به ریاست انتخاب کنند از خدمات و طرحها و همراهی مؤتلفه اسلامی با بیش از نیمقرن خدمت در انقلاب اسلامی و حضور فراگیر در سراسر کشور بیشتر و بهتر بهرهمند میشوند» (بخشی از توضیح ارسالی حزب مؤتلفه در پاسخ به گزارش هفته پیش «شرق»)؛ پاسخ نمایندگان به این درخواست اما عدد ۱۲ بود. ۱۲ از دویست و اندی رأیی که قرار بود رئیس مجلس را انتخاب کند. در انتخابات ریاستجمهوری سال ۹۶، یک و ۱۶ درصد از آرا را از آن خود کرد یعنی ۴۷۸هزار و۲۶۷ رأی. در انتخابات ریاست مجلس روز پنجشنبه هم ۱۲ رأی آورد؛ سال ۹۶ نامزد حزبی بود سال ۹۹ هم همینطور. آن سال اما در بزنگاه آخر مؤتلفه حسابش را از او جدا کرد و از رئیسی حمایت کرد. امسال اما حزبش تا آخر نهتنها پشتسرش ماند بلکه بهشدت تلاش کرد تا مانع رأیآوری رقیبش شود، اما همه تلاشهایشان به سنگ خورد. هم خود میرسلیم و هم دبیرکل بادامچیان، حملات تند مستقیم یا غیرمستقیمی علیه قالیباف داشتند تا شاید جو مجلس را به سمت میرسلیم و علیه شهردار اسبق تغییر دهند که به نظر میرسد نتیجه عکس داد.
سوت پایان مؤتلفه البته همان سه سال پیش زده شده بود، اما این حزب قدیمی بازار آخرین تلاشهایش را برای بازگشت به قدرت انجام داد. درصوتیکه میتوانست تنها عضو حزبیاش در مجلس را به ریاست پارلمان برساند امیدی برای احیایش وجود داشت اما ۱۲ رأیی که به نفع میرسلیم در گلدان ریخته شد بار دیگر ثابت کرد اصولگرایی و اصولگرایان پدر پیر و خسته خود را بیشتر شایسته حاشیهنشینی و بازنشستگی میدانند تا نقشآفرینی در گود بازی قدرت. حزبی که زمانی مرتضی مطهری، سیدمحمد بهشتی، سیدعلی اندرزگو، محمدجواد باهنر، حبیبالله عسگراولادی، حسن عباسپور، اسدالله بادامچیان، محمدنبی حبیبی، علاءالدین میرمحمدصادقی، سیدمصطفی میرسلیم، جعفر شجونی، حسن غفوریفرد و محسن رفیقدوست از مهمترین چهرههای عضو یا نزدیک به آن بودهاند این روزها حاشیهنشین جریان راست شده است.مؤتلفه اگرچه در شکل و ساختار منظمترین تشکل حزبی کشور است، در همه استانها نمایندگی دارد، کنگرههایش مرتب برگزار میشود، عضو دارد و عضوگیری میکند و اعضا حق عضویت میپردازند و ظاهرا شاخههای حزبیاش هم فعال است، اما به علت اینکه حزب در ساختار سیاسی- انتخاباتی کشور جایگاه مشخصی ندارد، مؤتلفه هم در عرصه عملی سیاست راه به جایی ندارد و چون در جریان اصولگرایی هم برشی ندارد، عملا امکان بهکارگیری توان تشکلاتیاش را ندارد. برخی معتقدند رفتارهای غیرحزبی خود مؤتلفه در بزنگاه هم در افول اقتدار سیاسیاش مؤثر بوده است. مثل وقتی که مؤتلفهایها یعنی نبی حبیبی، بادامچیان و توکلیبینا تصمیم میگیرند سال۹۶ نامزد مؤتلفه به نفع نامزد نهایی اصولگرایان یعنی سیدابراهیم رئیسی کنار برود. درحالیکه این تصمیم، تصمیم حزب نبود و بلکه تصمیم سه زعیم مؤتلفه بود. نبی حبیبی ماجرا را اینگونه روایت کرده بود: «آقای بادامچیان به عنوان رئیس شورای مرکزی و آقای توکلیبینا هم به عنوان رئیس هیئت نظارت. جلسه سه نفره بود.
حدود ساعت ۱۲ شب با تعاملاتی که با بیرون و داخل مؤتلفه داشتیم و ممکننبودن اینکه شورای مرکزی جلسه داشته باشد، تصمیم [خود را گرفتیم]. قبول داریم این تصمیم شورای مرکزی نبود اما تصمیم مدیریتی سه نفر از مسئولان طراز اول مؤتلفه بود. حدود ساعت ۱۲ تصمیم گرفتیم بیانیه بدهیم. در اطلاعیه اعلام کردیم مؤتلفه اسلامی از ادامه نامزدی کاندیدای مورد نظر خود صرفنظر کرده و از آقای رئیسی حمایت میکند. این [اطلاعیه] ساعت ۱۲، ١٢:١٥ روی رسانهها قرار گرفت. قبلا با آقای میرسلیم صحبتهایی شده بود ولی ایشان اصرار به ماندن داشتند. بعد از اطلاعیه ما، ایشان اعلام کردند باز هم میمانند. فردای آن روز هم با ایشان یک جلسه گذاشتیم که ما فکر میکنیم مصلحت مؤتلفه و جریان اصولگرایی و روحانیت در این است که شما اعلام انصراف بکنید.
آقای میرسلیم گفتند من چنین مصلحتی را احساس نمیکنم و در رقابت باقی ماندند». حزب مؤتلفه اسلامی اخیرا در پاسخ به گزارش روزنامه «شرق» با عنوان «مؤتلفه در سودای بازگشت به قدرت» نوشته بود:«مؤتلفه اسلامی همواره در دوران فعالیت در نظام جمهوری اسلامی بنا بر تکالیف و وظایف خود در همه صحنهها حضور داشته و دارد و هیچگاه در محاق نبوده و نیست. مؤتلفه حتی «خدمت برای قدرت» را قبول ندارد. حضور مؤتلفه اسلامی در همه انتخاباتها بنا بر وظیفه شرعی و ملی و رهنمودهای امام و رهبری و انجام تکلیف بوده و هست. برای قدرتمحوری و بهدستگرفتن پستهای حکومتی نیست...». این ادعای مؤتلفه نهتنها با ذات و موجودیت شکلگیری یک حزب تعارض دارد و نقض غرض است، بلکه با کنشهای اخیر اعضای این حزب هم برای رسیدن به صندلی ریاست بهارستان در رقابت با رقیب، فرسنگها فاصله دارد.