تاریخ انتشار: ۲۵ اردیبهشت ۱۳۸۷ - ۰۶:۱۰

فاضل جمشیدی: تیتر هفته گذشته برخی از روزنامه‌های کشورمان عنوانی بود که امید تشکیل گروه‌هایی با حضور بزرگان موسیقی چون محمدرضا شجریان، پرویز مشکاتیان، محمدرضا لطفی و حسین‌علیزاده در ایام پاییز و پایان تابستان را می‌داد؛ خبری که با عکس‌های هنرمندان همراه بود و جذاب و دلنشین.

فارغ از درصد احتمال وقوع چنین رویدادی که به قول مسئولین خانه موسیقی در حال حاضر در حد کلام است و برای تحقق آن باید قدم‌های عملی برداشت و... بایستی به این نکته مهم توجه نماییم که چنین اتفاقی سال‌های سال است که دلخواه و منظور همه علاقه‌مندان به موسیقی ایرانی و همه مسئولین دست‌اندرکار موسیقی بوده و هست و امید که این امر محقق شود و شب‌های خوبی را رقم بزند که خاطره‌انگیز است و حداقل نفع آن همدلی هنرمندان بزرگ و ایجاد الگوی مناسبی برای هنرمندان نسل جوان خواهد بود و ایجاد انگیزه بیشتر برای تمامی موسیقی‌دانان اعم از حرفه‌ای و آماتور.اما باید مراقب بود که فرصت‌ها به غفلت تبدیل نشود.

فرصتی که در جریان حضور موسیقی پاپ فراهم می‌گردید که در سایه آن می‌توانستیم نقاط ضعف و قوت این فرزند ته‌تغاری عرصه موسیقی کشور را بررسی نماییم، در های‌و هوی و شلوغی‌های گیشه وزارت کشور گم شد و غافل شدیم و نتیجه‌ای به لحاظ جامعه‌شناختی نصیب جامعه ما نشد. این اتفاق برای چنین اجتماع بزرگی هم چنانچه رخ دهد و همگان محو تماشای آن گردیم و مدتها قبل از اجرا و مدتها پس از آن تنها به تعریف و تمجید و حواشی آن بپردازیم و غافل شویم از پاره‌ای ضرورت‌ها، دچار همان خطای قبلی گردیده‌ایم.

منابع مادی و مدیریتی موسیقی کشور اعم از بخش دولتی و بخش خصوصی به نوعی بایستی مصروف گردد تا یک نوع توزیع عادلانه در نقاط مختلف کشور ایجاد نماید. با گستردگی متقاضیان موسیقی در کشور و همچنین وجود گروه‌های مختلف حرفه‌ای و نیمه‌حرفه‌ای و آماتور می‌توان با برنامه ریزی‌های بیشتر و تقسیم‌منابع و بودجه‌های موجود در بخش‌های مدیریتی به یک طرح جامع و برنامه‌ریزی شده دست یافت.

قرار نیست که همه ایران «تهران» باشد و همه «تهران» هم تالار وحدت و یا وزارت کشور و تمام موجودی موسیقی ما هم در بخش ایرانی چند نفر و چند گروه و در بخش پاپ هم چند نفر و چند گروه ایضا !؟ اتفاقی که در جشنواره موسیقی فجر و یا به صورت پراکنده در چند اتفاق هنری صورت می‌پذیرد وچندین گروه می‌آیند و می‌روند و پراکنده تا رویدادی دیگر و دعوتی دیگر... می‌توان در کنار یا به موازات برگزاری کنسرت موسیقی برای بزرگان و عطر آگین‌ کردن فضای جامعه به موسیقی ناب و حرفه‌ای به این مهم اندیشید و عمل کرد که بسیاری از هنرمندان حرفه‌ای ما حتی - چه رسد به هنرمندان آماتور و جوان- در آرزوی این‌ هستند که کسی بیاید و بنیان یک سری فعالیت‌های اجرایی موسیقی را بگذارد و آنان را به میدان بکشاند.

متاسفانه دلایل مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به ا ضافه غفلت دست‌اندرکاران‌ هنری رکودی بی‌سابقه در این بخش مهم از جامعه هنری ما برقرار کرده است، تا چه میزان این قلم‌ها اثر کند در دل سنگ‌ها؟!