تاریخ انتشار: ۱ خرداد ۱۳۸۷ - ۱۰:۲۰

وقتی خبر فروش 5/2 میلیون دلاری مجسمه‌ای از پرویز تناولی در حراج کریستی دوبی منتشر شد، خیلی‌ها تصور می‌کردند رقمی که برای این اثر پرداخت شده، رقمی نجومی است. در واقع قیمت‌هایی که در بازار آثار هنری وجود دارد برای خیلی از مردم غیرقابل تصور است.

با این حال بازار آثار هنری، بازار داغی است که حتی در آن، یکسری آثار غیرقابل قیمت‌گذاری نیز وجود دارد. بیشتر آثاری که پیش از سال 1800 خلق شده‌اند در اختیار موزه‌های معتبر جهان قرار دارند و به‌همین دلیل، قیمت‌گذاری آنها غیرممکن است. برای مثال تابلوی بسیار معروف «مونالیزا» که با نام لبخند ژوکوند نیز شناخته می‌شود، یکی از همین آثار است که کارشناسان می‌گویند اگر به بازار خرید و فروش آثار هنری وارد شود، قیمت آن بسیار گران‌تر از گران‌ترین تابلوهای جهان خواهد بود. این تابلو، رکورد بالاترین بهای بیمه برای یک تابلو نقاشی را به نام خود ثبت کرده است. مونالیزا، پیش از اینکه راهی ایالات متحده شود و در آنجا به نمایش دربیاید در سال 1962 از سوی موزه لوور به قیمت 100 میلیون دلار بیمه شد.

اگر به فهرست تابلوهای گران‌قیمت دنیا نگاهی بیندازید، متوجه خواهید شد که تمام این آثار از نقاشان معاصر هستند و هنوز آثار نقاشان بزرگ دوران پیش از پایان قرن هفدهم به این رقابت وارد نشده‌اند. نکته دیگر درباره پژوهش‌های هنری، این است که این جدول مدام در حال تغییر است و دلالان هنری همیشه به دنبال خریدارانی می‌گردند تا بتوانند تغییری در این جدول به وجود بیاورند. اما گران‌ترین تابلوهای نقاشی دنیا کدامند؟

شماره 5، 1948

کار دنیای هنر همیشه همین‌طور است. معلوم نیست چرا گران‌ترین تابلوی جهان باید اثری باشد که کمتر کسی از آن سر در می‌آورد. تابلو «شماره 5، 1948» از آثار «جکسن پولاک» (1956-1912)، نقاش آمریکایی 7/142 میلیون دلار قیمت دارد. این تابلو، یکی از آثار انتزاعی این هنرمند است و روی سطح آن رنگ‌های زرد و قهوه‌ای برجسته شده‌اند.

پولاک با آثاری که به سبک اکسپرسیونیسم انتزاعی خلق کرده بود به شهرتی جهانی دست پیدا کرد و در دوران حیاتش توانست از نعمت در اختیار داشتن آثاری گران‌قیمت بهره ببرد. البته احتمالاً اگر خودش زنده بود و می‌دید که یکی از آثارش با این قیمت مبادله می‌شود، از وحشت سکته می‌کرد. این تابلو تا روز دوم نوامبر سال 2006 در اختیار «دیوید‌گنن» بود و در آن روز به «دیوید‌مارتینز» فروخته شد. مارتینز در سال‌های گذشته خود را به عنوان یکی از خریداران سرشناس آثار هنری معرفی کرده و پول‌های کلانی برای تابلوهای نقاشی پرداخته است. این تابلو، پیش از آنکه به دست مجموعه‌داران خصوصی بیفتد، در اختیار «ساموئل‌ایروینگ» قرار داشت و در موزه هنر مدرن به نمایش گذاشته شده بود. در ضمن یکی دیگر از آثار این هنرمند نیز در گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران نگهداری می‌شود. راستش را بخواهید از نظر ریخت و قیافه ظاهری، فرق چندانی هم با این تابلو ندارد.

زن III

دومین تابلوی گران‌قیمت باز هم به سبک نقاشی اکسپرسیونیسم انتزاعی اختصاص دارد. تابلو «زن III» یکی از نقاشی‌های مجموعه 6 اثری است که ویلیام دکونینگ بین سال‌های 1951 تا 1953 دست به خلق آنها زد و موضوع محوری تمام آنها یک زن بود. ابعاد این اثر 7/1‌متر در 2/1‌متر است و در سال‌1953 کامل شد.  در ماه نوامبر سال‌2006، دیوید گنن این تابلو را به قیمت 5/137‌میلیون دلار به یک میلیاردر به نام «استیون‌کوهن» فروخت. دکدنینگ یکی از نقاشان سرشناس جنبش اکسپرسیونیسم انتزاعی بود که در سال 1926 از هلند به ایالات متحده مهاجرت کرد و به گروه نیویورکی اکسپرسیونیست‌های انتزاع‌گرا پیوست.
مجموعه آثاری که او تحت عنوان زنان خلق کرد، اولین گام‌ها برای آثار فیگوراتیو در مکتب نیویورک به‌شمار می‌رفت. او پس از آنکه به مدت یک دهه به نقاشی از مناظر و دیگر موضوعات پرداخت در سال 1963 دوباره بازگشتی به گذشته انجام داد و نقاشی از زنان را از سر گرفت.

پرتره آدل بلاخ بائور (I)

«پرتره آدل بلاخ بائور» در سال 1907 توسط گوستاوز کلیمت تکمیل شد. این اثر در ماه ژوئن 2006 به قیمت 135 میلیون دلار به رونالد لائودر فروخته شد.
لائودر این تابلو را برای گالری خود در شهر نیویورک خریداری کرده بود و در آن زمان رکورد گران‌ترین قیمت یک تابلوی نقاشی را به دست آورد. او نقاشی کلیمت را از همان زمان در گالری خود به نمایش گذاشت. این تابلو از آن دست آثاری است که به دلیل جنگ جهانی دوم و حمله آلمان به کشورهای اروپایی در اختیار افراد مختلفی قرار گرفت. کلیمت پس از خلق اثر و آن را به خود خانم بائود تقدیم کرد و بنا بوداثر پس از مرگ او در اختیار گالری ایالتی اتریش قرار بگیرد.

خانم بائور در سال 1925 در اثر مننژیت درگذشت و وقتی آلمان‌ها کشور اتریش را اشغال کردند، همسر او به سوئیس گریخت، اما مایملک خود را در زادگاهش برجا گذاشت. او در وصیت‌نامه خود در سال 1945 مادیا آلتمن را به عنوان وارث املاکش مشخص کرد. هر چند دولت اتریش این تابلو را به همراه چهار اثر دیگر در اختیار داشت و حاضر نمی‌شد آنها را به مالک اصلی واگذار کند اما بالاخره پس از کشمکش‌‌های فیمابین فراوان و تشکیل دادگاه‌های متعدد در آمریکا و اتریش، وارثان بائور توانستند تابلوها را پس بگیرند.

پرتره دکتر گاشه

خوب بالاخره نوبت به ونسان‌ ونگوگ هم رسید. نقاشی که در دوران زندگی خود با فقر و جنون دست‌وپنجه نرم می‌کرد و در دوران حیاتش موفق نشد حتی یک تابلو بفروشد. قیمت این تابلو درحال حاضر 7/129 میلیون‌دلار تخمین زده می‌شود اما آخرین باری که فروخته شد یعنی در سال 1990 قیمت فروش آن 5/82 میلیون دلار به علاوه 10درصد کمیسیون بود.
دو نمونه از این تابلو وجود دارد که هر دوی آنها در ژوئن 1890 یعنی در آخرین ماه حیات ونسان ونگوگ، نقاشی شده‌اند. در هر دوی آنها دکتر گاشه پشت میز نشسته و سر خود را به دستش تکیه داده است. با این حال تمایز آنها از یکدیگر کار ساده‌ است چون در رنگ‌بندی، تفاوت آشکاری دارند. او برای خلق این دو تابلو، یکی از آثار «دلاکرو» به نام «تاسو در دیوانه‌خانه» را الگوی خود قرار داده بود که در آن اثر نیز با حالتی مشابه دکتر گاشه دیده می‌شود.

ونگوگ به غیر از تابلوهای فراوانی که از مناظر طبیعی از خود برجای گذاشته، تعداد زیادی پرتره نیز خلق کرده که پرتره‌های دکتر گاشه از جمله آنها هستند. او در نامه‌‌های خود به برادرش تئو از جست‌وجو برای یافتن راهی برای خلق پرتره‌های مدرن نوشته بود.

مونمار

پیرآگوست رنوار، نقاش فرانسوی،‌این اثر خود را در سال 1876 خلق کرد.البته نمونه بزرگ‌تری از همین اثر نیز توسط رنوار خلق شد که هم‌اکنون در اختیار مجموعه‌داران خصوصی است.«مونمار» در اصل متعلق به «جان‌های ویتنی» بود. اما در روز 17 ماه مه 1990، بیوه آقای ویتنی، تصمیم گرفت این تابلو را در معرض فروش بگذارد. حراج ساتبی در شهر نیویورک میزبان این فروش بود و قیمت فروش تابلو در پایان حراج به 78 میلیون دلار رسید. خریدار تابلو، «ریوئی سایتو» از کشور ژاپن بود. در آن سال، «مونمار» در رتبه دوم گران قیمت‌ترین نقاشی و بعد از پرتره دکتر گاشه قرار داشت. هر چند این دو اثر در جدول نقاشی‌های گران‌قیمت هنوز پشت سر هم قرار دارند اما قیمت هر کدام از آنها تقریباً برابر با نصف قیمت گران‌ترین تابلوهای حاضر جهان است.

نکته دیگر اینجا بود که هر دو این آثار در اختیار سایتو قرار داشتند. او وصیت کرده بود که پس از مرگش، این دو نقاشی را نیز به همراه جنازه او بسوزانند. البته خوشبختانه کمپانی آقای سایتو با یک ورشکستگی مواجه شد و به ناچار این تابلوها برای فروش مجدد به حراجی ساتبی بازگشتند. اما این حراج دوم پشت درهای بسته و به شکل خصوصی برگزار شد و کسی نمی‌داند مالک فعلی این آثار کیست. با این حال، کارشناسان هنری معتقدند مجموعه دارهای سوئیسی این آثار را به کشور خود برده‌اند.