افراد بسیاری با جدیت در ساتبی و کریستی، حضور مییابند و پیشنهاد قیمت میکنند و بسیاری دیگر نیز به تماشای انفجار میلیون دلاری بازار آثار هنری مینشینند.
برآوردهای فروش بهاره حراجیها بههیچ وجه بدبینانه نبوده و نیست. کمپانیهای مزایده آثار هنری بهروشنی امیدوارند که همهچیز مطابق وضعیت سه ماه قبل در لندن، پیش رفته و به پایان برسد؛ مطابق با زمانی که علیرغم نگرانیهای اقتصادی سراسر جهان، سهگانهای از فرانسیس بیکن به بیش از 51 میلیون دلار فروخته شد و حالا مالکان دو تابلوی سهگانه دیگر از این هنرمند، مطمئناً میخواهند که از این فرصت برای بهره بیشتر از این آثار استفاده کنند. پیشبینی قیمت کریستی برای اثر اول، 25 تا 35 میلیون دلار و پیشبینی ساتبی برای سهگانه دوم قیمت باورنکردنی 70 میلیون دلار است.
اما با وجود این قیمتها، این فصل از مزایدهها متفاوت بهنظر میآید. استرسهای اقتصادی در ماههای اخیر عمیقتر شدهاست. چرخشهای مداوم بورس سهام و ارز، نشانههای فزایندهای برای این موضوع هستند که ما یا در بحران اقتصادی و یا در شرف ورود به آن هستیم.
بازار هنر هم مشکلات و مسائل خاص خود را دارد. ارزش سرمایه ساتبی نصف آن چیزی است که در ماه اکتبر گذشته در سال 2007 بود. آخرین گزارش سالانه این کمپانی نشان میدهد، ساتبی با امید به شناور نگهداشتن حباب شکننده تجارت هنری، برای تحویل پول خریدها، به خریداران آثار فرصت بیشتری میدهد.
با این همه برآوردهای فروش در حراجیها این روزها از همیشه عظیمتر هستند. در کنار سهگانههای بیکن در کریستی و ساتبی، اثری کوبیستی از «فرنان لژه» نیز در بخش هنر مدرن و امپرسیونیسم ساتبی به مزایده گذاشته شد. پیشبینی قیمت برای تابلوی «بانوی آبیپوش» 35 تا 45 میلیون دلار بود و البته این نقاشی بیش از 39 میلیون دلار چکش خورد.
کریستی هم نمونههای وسوسهبرانگیزی برای فروش در نظر گرفته است.
اثری از مونه در این حراج هنری به حدود 42 میلیون دلار فروش رفت که تصور میشد تنها 35 میلیون دلار خریداری شود. در روزهای آتی در بخش پاپآرت، گلچین ارزشمندی از آثار «اندی وارهول»، «روی لیختنشتین» و «تام وسلمن» چکش میخورند.
ساتبی و کریستی هر دو آثاری از دهه 1950 روتکو را نیز به مزایده میگذارند که پیشبینی میکنند قیمت هر یک به 35 تا 45 میلیون دلار برسد. از «رابرت روشنبرگ» و «دونالد جود» نیز آثاری روی سکوی فروش قرار میگیرند.
فروش موفقیتآمیز و چهبسا پرسود یک اثر در چنین مزایدههایی، مانند رساندن یک محموله بسیار ظریف شکستنی به مقصدی دور است. کمپانیهای مزایده مجبورند ضمانتها و تعهدات بسیاری به مجموعهداران ارائه دهند.
سادهترین آنها این است که بدون توجه به نتیجه و درآمد فروش، مبلغ مشخصی برای اثر،کارشناسی و پرداخت آن، به فروشنده تضمین میشود. مشخص است که چنین کاری ریسک قابلملاحظهای برای کمپانیهای مزایده به همراه دارد. اما فرض معمول بر این است که حراج، نه تنها ضررها را جبران میکند، بلکه سود کلانی نیز به ارمغان میآورد. رقم تعهد هرگز علنی نمیشود، اما همیشه نیز گمانهزنیهایی در این مورد وجود دارد.
دلالان فصلی و مجموعهداران بر این باورند که ابتدا شانس به آثار ارزانتر روی بیاورد و این فصل، دوراهی مرگ و زندگی بین «بهتر» و «خوب» باشد. طبق آخرین اخبار، کریستی در یکی از شبهای مزایده، موفق به فروش 14 اثر از 58 اثر موردنظرش، نشده است.
با آنکه انتظار میرفت کل فروش مزایده آن شب حداقل 287 میلیون دلار باشد، این رقم بالاتر نرفت و تنها به 277 میلیون دلار رسید. دلیل این شکست یا قیمت بالا و نامتناسب بوده و یا کارشناسان و خریداران، اثر ارائهشده را جزو کارهای درجه دوی یک هنرمند درجهیک ارزیابی کردهاند.
گرانترین نقاشی مزایده بخش هنر مدرن و امپرسیونیسم کریستی، نه یک اثر مدرن بلکه کاری از مونه بود که 35 میلیون دلار پیشبینی و 4/41 میلیون دلار فروختهشد. «پل راهآهن در آرژنتویی» نمونه درجه یکی از امپرسیونیسم عالی خوانده شد و نشان داد که هنوز برای این امپرسونیست، بازار زنده است. بهنظر میرسد کریستی، خلاف جهت جریان معمول حرکت میکند.
رئیس بخش هنر مدرن و امپرسیونیسم این کمپانی، «گای بنت» در دفاع از تصمیم برای در صدر قرار دادن این اثر مونه میگوید:«این کار، یکی از آثار اصلی مونه محسوب میشود و تنها سه اثر قابل مقایسه با آن وجود دارد که در گالری ملی هنر واشنگتن، موزه هنر فیلادلفیا و موزه اورسی در پاریس نگهداری میشود. هنوز هم نقاشیهای عالی امپرسیونیستی، خریداران عالی دارند.» اگرچه مسئولان کریستی، رقم تعهد خود به مالک اثر را فاش نکردهاند، اما کارشناسان آگاه معتقدند رقم ضمانت حدود 34 میلیلون دلار بوده است. گرانترین اثر در بخش هنر مدرن و امپرسیونیسم ساتبی، همان تابلوی «بانوی آبیپوش»، اثر سال 1913 لژه است که تا 45 میلیون دلار تخمین زدهشدهاست.
کاتالوگهای این فصل مزایدهها لبالب از تصاویر مجسمهها هستند. مسئولین ساتبی معتقدند آثاری از جیاکومتی و گونزالس، تأثیر فوقالعادهای بر حراج دارند. کریستی مجموعه منحصربهفردی از آثار جیاکومتی را در معرض مزایده قرار داده که در میان آنها مجسمهای از دوران فعالیت سوررئالیستی او، بیش از سایرین جلب توجه کرده است. برای «زن ایستاده بزرگ» 18 میلیون دلار ـ و به نظر بعضی کارشناسان، کمتر از ارزش واقعی ـ تخمین زده شده بود. این اثر 7 خریدار پر و پا قرص داشت و در نهایت 4/27 میلیون دلار فروخته شد. مجسمه برنزی «حوا»، اثر رودن نیز به 9/18 میلیون دلار فروخته و در میان آثار این هنرمند رکورددار شد.
کمپانیهای مزایده، برای ترغیب خریداران، مانورهای تجاری خلاقی اتخاذ میکنند تا محمولههای شکستنیشان را هرچه راحتتر و بیضررتر به مقصد برسانند. در حال حاضر ساتبی و کریستی در موقعیتی هستند که غالباً مایل به چشمپوشی از منفعت بیشتر هستند تا به هر حال حقالعمل فروش را بهدستآورند و رقیب دیگر را از میدان بهدر کنند.
علاوه بر دادن ضمانت و تعهد به فروشندگان ـ که گفته میشود در این فصل در بعضی موارد حتی از قیمتهای پیشبینیشده فروش بیشتر بوده ـ گاهی این دو شرکت رأساً آثار را میخرند تا فروشندگان، خود تبدیل به خریداران شوند و در طرف دیگر میز مزایده بایستند. نهتنها اعتبار نقد و سود همراه آن، بلکه دیگر ذخایر مادی فروشندگان گذشته، سرمایهای را تشکیل میدهد که خریداران جدید وارد بازار میکنند ؛کسانی که دیگر در این قمار بیپایان همبازی شدهاند.
این روابط و معاملات محرمانه آنقدر فراوان است که قضاوت درباره نتایج یک فروش فوقالعاده را در هالهای از ابهام فرو میبرد. اما اگر سوددهی متوقف شود و این کار فایدهای دربرنداشته باشد، این تدابیر نمیتواند برای همیشه باقی بماند.
در حال حاضر کمپانیها اطمینان داده و تأکید میکنند که خودشان هم در تعلیق بهسر میبرند. رئیس بخش هنر معاصر ساتبی، «توبیاس مییر» میگوید:«خود ما هم تا هنگام مزایده واقعاً از چیزی خبر نداریم. در این بازار همه مجموعهداران نگران این موضوع هستند که ممکن است فرصت ویژهای را از دست بدهند.»