با در نظر گرفتن تمام این شرایط طبیعی است که پرستاران در انتهای یک ماه پرکار در انتظار حداقل حقوقی که حق آنان است، باشند اما متأسفانه سال گذشته بسیاری از پرستاران از این حق خود نیز محروم شدند؛ آن هم درست پس از اینکه وزیر بهداشت وعدههای بسیاری به آنها داده بود.
سال 85 وزارت بهداشت خبری اعلام کرد مبنی بر پرداخت مابهالتفاوت حق نوبت کاری و سختی کار، هرچند مبلغ اعلام شده بسیار ناچیز بود و این مبلغ ناچیز هم فقط شامل پرستاران بخشهای دولتی میشد، با این حال وزارتخانه روی این خبر مانور بسیار و وعدههای فراوان داد. آن قدر که همه در انتظار تحولی در وضعیت معیشتی و حرفهای پرستاران بودیم.
اما اتفاقی که افتاد مخالف انتظارات ما بود. بیشتر دانشگاههای کشور مانند شهید بهشتی، ارومیه، آذربایجان غربی و شرقی، شیراز و... مابهالتفاوتی برای پرداخت به پرستاران وابسته به بیمارستانهای زیر مجموعه خود دریافت نکردند؛ زیرا وزارت بهداشت اعلام کرد که با کسری بودجه مواجه شده است و این حرف کاملا درست بود.
اما پرسش اینجاست؛ چرا پرستاران باید تاوان کسری بودجه و سوء مدیریت را بپردازند؟ آیا جبران این کسریها بهعهده ماست یا اینکه دولت و وزارت بهداشت وظیفه جبران این کاستی را برعهده دارند؟
حال نیز قضیه واگذاری سهام در ازای حقوق معوقه پرستاران به میان آمده است، مسئلهای که پرستاران را بیش از پیش نگران حق و حقوقشان میکند. هرچند دولت میگوید این برگههای سهام 10درصد ارزانتر از نرخ بورس عرضه میشود، اما حقیقت این است که حقوق عقبافتاده پرستاران، امروز مشمول حدود 30 درصد تورم شده است و بنابراین این 10 درصد نمیتواند جایگزین حقوقی شود که اگر بهنگام پرداخت میشد، قدرت خرید بیشتری در اختیار آنها میگذاشت. پس عجیب نیست اگر کسی که در طول روزهای پرکار خود با انواع بیماریها سر و کار دارد و شرایط سخت را تحمل میکند، با شنیدن چنین اخباری نگران شود؛ چون تنها 2 راه پیش روی خود دارند؛ یا سهام در ازای حقوق را بپذیرند و یا در انتظار دریافت حقوق خود بمانند، انتظاری که مشخص نیست تا کی به طول بینجامد، پس در عمل راهی جز راضی شدن به دریافت سهام در عوض حقوق باقی نمیماند.
سخن در مورد مشکلات پرستاران بسیار است. کسانی که با وجود وعده دولت هنوز هم سهمی از سهام عدالت نبردهاند و باید توجه داشت که تمام مشکلات ذکر شده، وقتی به بخش خصوصی میرسد دو چندان میشود، پرستاران بخش خصوصی وضعیت بهمراتب اسفبارتری دارند.
جامعه پرستاری کشور ما با یکسوم استانداردهای جهانی از نظر میزان نیروی انسانی در حال فعالیت است و فشار کاری بسیاری را متحمل میشود و در همین حال نیز باید نگران حق و حقوق خود باشد. واضح است که این فشارها و کمبودها بر روحیه و میزان کارایی نیروهای بخش پرستاری تاثیر میگذارد. پیامد چنین وضعیتی نه فقط دامنگیر پرستاران میشود، بلکه مطمئنا به مردم نیز آسیب میرساند.
* دبیرکل خانه پرستار