همشهری آنلاین_ مهدی اسماعیلی: او که سابقه بازی در باشگاههای چون «پیکان»، «نساجی مازندران»، «استیلآذین»، «بادران» و «مس کرمان» را در کارنامه دارد، حدود 5 سال پیش با تیم نساجی، «آقای گل» لیگ آزادگان شد و در این فصل هم با تیم هوادار در کورس آقای گلی و صدر جدول گلزنان لیگ یک قرار دارد. موفقیت دوباره این فوتبالیست وردآوردی بهانهای شد تا سراغ این چهره سرشناس محله و منطقه 21 برویم و با او گفتوگو کنیم.
از چه زمانی ساکن شهرک وردآورد شدید و چگونه شد که به این محله آمدید؟
پدرم ازساکنان قدیمی وردآورد بود و همچنان هم در این محله سکونت دارد. من هم از 19 اسفندماه سال 1364 که در وردآورد متولد شدم تا به امروز، ساکن این محله خوب و دوستداشتنی هستم.
چرا با اینکه فرصت و امکان کوچ کردن از وردآورد به محلههای دیگر را داشتید، همچنان در آنجا ماندید؟
دلیلش این است که من در این محله متولد شدم، رشد کردم و پا گرفتم. خانواده، خانه، زندگی و دوستان من از دوران کودکی تا به امروز، در این محله هستند. وقتی در کوچه و خیابان محله قدم میزنم و دوستان و رفقایم را میبینم، لذت میبرم و احساس آرامش میکنم. محله و هممحلهایها برای من خیلی اهمیت دارند و کنار آنها بودن ارزشمند است. از این محله و مردم بسیار خاطره دارم و خیلی سخت است که بخواهم از آنها دل بکنم. حتی مواقعی که برای فوتبال در شهرستان هستم، دلم برای وردآورد و اهالی آن تنگ میشود.
وردآورد نسبت به گذشته چفدر تغییر کرده و امکانات و شرایط آن را چگونه ارزیابی میکنید؟
طبیعی است که نسبت به گذشته، پیشرفت داشته و امکاناتی مانند درمانگاه و داروخانه به آن اضافه شده است. محله کمبود و مشکلاتی هم دارد. برای مثال، چهارراه اصلی وردآورد تقریباً به همان شکل قدیم است و پیشرفتی نداشته است و اغلب ترافیک سنگینی دارد.
به گذشتهها و زمانی که در محله فوتبال بازی میکردید، برگردیم. شما هم مانند خیلی از فوتبالیستهای وردآورد فوتبال را از زمین خاکی معروف محله که سرای محله در آن ساخته شده، آغاز کردید؟
من هم مانند همه اهالی فوتبال دوست وردآورد، فوتبال را از همان زمین خاکی معروف آغاز کردم. همانگونه که اشاره کردید، متأسفانه چند سالی است که این زمین خراب شده و دیگر وجود خارجی ندارد. هر وقت از آنجا عبور میکنم، هم خوشحال میشوم که سرای محله ساخته شده و محله پیشرفت کرده است و هم دلم میگیرد و ناراحت میشوم که چرا زمین خاکی که همه مردم وردآورد از جمله خودم با آن یک دنیا خاطره داریم، از بین رفته است. یادش بخیر چه دوران خوبی بود و مانند بسیاری از فوتبالیستهای وردآوردی از همین زمین رشد کردم و به اینجا رسیدم.
شما در این زمین با «علی کریمی» همبازی بودید؟
خیر. متأسفانه سن من و دورانی که فوتبال را آغاز کردم به علی کریمی نمیخورد و او با برادرم در این زمین خاکی همبازی بود. از هم دورهایهای من که بعدها به تیمهای باشگاهی رفتند، افرادی چون «علیرضا افضلی»، «محمد رضایی» و «مسعود بیات» بودند.
چرا اهالی وردآورد این همه به فوتبال علاقهمند هستند و این علاقه از کجا میآید؟
فوتبال در خون مردم وردآورد است و هرکسی که در اینجا متولد میشود، عشق و علاقه به فوتبال هم همراه او به دنیا میآید. همچنین ما در محله، استعدادهای بسیار خوبی هم داریم که اگر به آنها توجه کنند و بها بدهند، وردآورد میتواند چند ستاره جدید، تحویل فوتبال ایران بدهد. وقتی با «محمد رضایی» و «ساسان احمدی»، مربیهای تیم فوتبال وردآورد صحبت میکنم، از استعدادهای درخشانی که بین بچهها وجود دارد، تعریف و تمجید میکنند.
تیمهای مختلف وردآورد از نونهالان گرفته تا بزرگسالان در مسابقات شمال غرب تهران همواره موفق بودهاند و به لیگ تهران و حتی لیگ دسته 2 صعود کردهاند، اما به سبب نداشتن امکانات و اسپانسر و حامی مالی نتوانستند به ردههای بالاتر بروند. شما در اینباره چه نظری دارید؟
محله، یک زمین چمن مصنوعی دارد که در گذشته چمن آن شرایط بهتری داشت. در این مدت که به سبب اپیدمی ویروس «کرونا» مجبور بودم، انفرادی تمرین کنم به این زمین میرفتم و متأسفانه دیدم که چمن مصنوعی آن فوقالعاده خراب شده و نیاز به تعویض یا ترمیم دارد. امکانات فوتبالی در محله با میزان شور و اشتیاق و علاقه مردم همخوانی ندارد و میتواند بهتر و بیشتر از این باشد. بچههایی که مجبور هستند در این چمن خراب فوتبال بازی کنند، گناه دارند و حق و لیاقتشان بیشتر از اینها است. درباره حمایت نیز به گمانم باید مسئولان محلی از شورایاری تا شهرداری ناحیه و همچنین مسئولان منطقهای مانند شهرداری، بیشتر و بهتر از تیم فوتبال وردآورد حمایت کنند. برای شرکت در ردههای بالاتر، تیم نیاز به امکانات و بودجه دارد. هرچند مبلغ بودجه مانند باشگاههای حرفهای آنقدرها بالا نیست. این همه کارخانه و صنایع در داخل و اطراف شهرک وردآورد وجود دارد که جا دارد تا بهعنوان اسپانسر از تیمهای فوتبال محله حمایت کنند. اطلاع دارم که دوستان این موضوع را پیگیری کردند، اما به جایی نرسیدند.
- آرزوی موفقیت برای کودکان و نوجوانان هممحله ای
کودکان و نوجوانان هممحلهای بسیاری حمید کاظمی را الگوی خود قرار داده و برای موفقیت و رسیدن به رویای فوتبالیست شدن تلاش میکنند فوتبالیست سرشناس هممحلهای درباره احساسش نسبت به این موضوع میگوید: «نخست اینکه اگر به نسبت موفق بودم و جایگاهی در این فوتبال کسب کردهام، لطف خدا بوده است و بعد تلاش و استعداد خودم. وقتی که این بچهها را میبینم که با همه وجود برای رسیدن به اهداف و آرزوهایشان تلاش میکنند و کمبود امکانات، زمین خوردن و صدمه دیدن و خستگی هم برایشان معنا ندارد و نمیتواند مانع آنها شود، بسیار خوشحال میشوم و لذت میبرم. با دیدن این بچهها، دوران کودکی خود برایم تداعی میشود. امیدوارم تک تک آنها در زندگی شخصی و ورزش موفق شوند و آینده روشن و خوبی در انتظارشان باشد. همانگونه که گفتم، این محله استعدادهای فوتبالی خوبی دارد.»
- دو شهید هممحلهای
حمید کاظمی درباره دو شهید هممحلهای اینگونه میگوید: «شهید حاج حسین اسداللهی و شهید تقی ارغوانی، علاوه بر اینکه بچهمحل من بودند و با هم فوتبال بازی میکردیم و در روزهایی مانند محرم همدیگر را میدیدیم، به گردن محله و مردم وردآورد حق دارند. حاج حسین از فرماندهان دوران جنگ بود و تا لحظه شهادتشان کسی نمیدانست شیمیایی هستند و این نشان از بزرگواریشان دارد. هردو شهید بزرگوار، اهل انجام کارهای خیر و جهادی بودند. هرچند همیشه تلاش میکردند کارهایی که انجام میدهند، پنهانی باشد و کسی از آنها با خبر نشود. تقدیر از آنها با نشان دادن نام و تصویرشان در یک مسابقه فوتبال، کمترینکاری بود که میتوانستم برای این دو شهید بزرگ و بچهمحلهایم انجام دهم.»