به گزارش همشهری آنلاین به نقل از روزنامه ایران، این مرد تبهکار که از سال ۹۱ اقدام به سرقتهای مسلحانه سریالی از طلافروشیهای پایتخت می کرد، به همراه اعضای باندش در اسفند همان سال دستگیر شد.
متهمان که مهدی ۳۶ساله، جعفر ۴۱ساله و عباس ۳۰ساله بودند، به ۳ فقره سرقت مسلحانه اعتراف کردند و از آنها ۲ قبضه اسلحه جنگی کلاشنیکف به همراه ۵ عدد خشاب، ۲ قبضه سلاح جنگی از نوع کلت کمری، یک قبضه اسلحه جنگی از نوع برنو، ۳ عدد مین جنگی ضدنفر و صدها تیر جنگی کشف شد.
متهمان در تحقیقات پلیس عنوان کردند که نقشه سرقت از یک صرافی در خیابان کریمخان را داشتند که قبل از اجرای آن دستگیر شدند. در ادامه بررسیها، کارآگاهان دریافتند که سارقان مسلح شهریور سال ۹۱ در منطقه بلوار ابوذر به زن جوانی که ۱۱۶ سکه خریداری کرده بود، حمله و سکههای او را سرقت کرده بودند. سابقه کیفری آنها نیز نشان میداد که به اتهام جرایم مختلف ازجمله سرقت منزل، حمل و نگهداری موادمخدر و کیف قاپی به زندان رفته بودند. آنها آخرین بار به خاطر کیف قاپی به ۱۰ سال حبس و رد مال ۳۵۰ مالباخته محکوم شده بودند.
با اعتراف متهمان به سرقتهای مسلحانه، اظهارات شاهدان و مالباختگان، تحقیقات قضایی و پلیسی و بازسازی صحنه سرقتها، بازپرس پرونده برای مردان خشن اتهام محاربه و افساد فی الارض در نظر گرفت و بدین ترتیب پرونده آنها برای صدور حکم به دادگاه انقلاب ارجاع شد.
قاضی دادگاه انقلاب بعد از محاکمه متهمان، مهدی را به اعدام محکوم کرد و همدستانش به حبس محکوم شدند. این حکم توسط قضات دیوان عالی کشور مورد تأیید قرار گرفت. با تأیید این حکم مهدی، سردسته باند به اعدام در ملأعام محکوم شد و قرار بود که حکم صبح چهارشنبه ۲ دی سال ۹۴ اجرا شود اما این اعدام با توبه متهم در شب اجرای حکم متوقف و قرار شد پس از بررسی توبهنامه، تصمیم نهایی درباره این پرونده گرفته شود.
با گذشت ۵ سال از این ماجرا و در حالی که توبه نامه او مورد پذیرش قرار نگرفته بود، پرونده مرد جوان بار دیگر به دادسرای امور جنایی پایتخت فرستاده شد. اما او برای دومین بار با نوشتن نامهای ضمن ابراز پشیمانی و بیان اینکه ۸ سال در زندان بوده، تقاضای بخشش کرد تا بتواند آزاد شود. این توبه نامه از سوی دادیار اجرای احکام دادسرای امور جنایی به کمیسیون بخشودگی ارسال شد تا بررسی و مشخص شود که وی صلاحیت بخشش را دارد یا خیر.
- گفتوگو با متهم
یک بار تا پای چوبه دار رفتی و حکم اجرا نشد. چرا؟
دو روز قبل از اجرای حکم تولد امام زمان(عج) بود و نذر کردم که اگر توبه ام پذیرفته شود و مرا اعدام نکنند، دور کارهای خلاف را خط میکشم و تا آنجا که بتوانم به مردم کمک می کنم. شب قبل از اجرای حکم با خانوادهام آخرین ملاقات را داشتم و خودم را برای اجرا آماده کرده بودم اما خدا حرفم را شنید و حکم اجرا نشد.
واقعاً توبه کرد؟
بله اگر از زندان آزاد شوم، اسم کار خلاف را هم نمیآورم. فقط میخواهم درست کار کنم و بالای سر دخترم باشم.
قبل از سرقت چه کار میکردی؟
من یک موتورسوار حرفهای هستم. قبلاً در شهربازی کار میکردم.
همدستانت چه سرنوشتی پیدا کردند؟
یکی از آنها چند سال قبل در زندان فوت کرد و دیگری هم همچنان دوران حبس را سپری میکند.