همشهری آنلاین_ بهاره خسروی: در روزگاری که خبری از علم روانشناسی و جامعهشناسی و جنبشهای زنانه دنیای مدرن نبود، زنها در مهمانیها و دورهمیها که به بهانه مجلس شادی، سفره دعا و ختم صلوات و مولودیخوانی برپا میکردند، مشکلاتشان را در قالب نمایش با زبان شعر و ترانه و طنز به یکدیگر میگفتند تا بلکه گرهی از ناملایمات زندگیشان باز شود. این نمایشهای زنانه بعدها بخشی از هویت و تاریخ ایران شد. نمایشهای زنانه مورد توجه بسیاری از نویسندگان و شرقشناسان اروپایی هم قرار گرفت و در بخشی از کتابهای خود به اجرای نمایشهای زنانه در ایران اشاره داشتند. در واقع با توجه به محدودیتهایی برای فعالیت بانوان در حوزه تئاتر و اجرای نمایش در ایران وجود داشت، نمایشهای زنانه زمینهساز شکلگیری تئاتر بانوان و حضور بانوان ایرانی در تئاتر هم شد. در این گزارش نگاهی داریم به تاریخچه اجرای نمایشهای زنانه در ایران به روایت «آلما گشتاسب» دانشآموخته رشته تئاتر از دانشگاه تهران و همسایه نویسنده، کارگردان و پژوهشگر در حوزه نمایش ایرانی ما در محله هفتتیر.
دغدغههای زنانه آن روزگار مشترکند. دغدغههایی مانند مشکلات اقتصادی، جسمی، روانی و مثلث عشقی در جامعهای کاملاً مرد سالارانه که شاید بعضی از آنها در عصر حاضر هنوز بهعنوان دغدغه مشترک زنانه به قوت خود باقی ماندهاند. اما در روزگاری که زنها فقط در اندرونی خانه محبوس بودند و هیچ ارتباطی با دنیای خارج از خانه نداشتند، چطور میتوانستند همه این دغدغهها را بیان کنند و برای حل آن فکر چارهای باشند!؟ بیان همین دغدغهها باعث اجرای نمایشهای زنانه میان بانوان شد و حسابی هم مورد استقبال قرار گرفت. «آلما گشتاسب» با بیان این مطلب میگوید: «دقیقاً مشخص نیست از چه زمانی اجرای نمایشهای زنانه میان بانوان ایرانی باب شد. بعضی اجرای آن را به اواخر دوره صفویان و اوایل قاجار نسبت میدهند. اما به هرحال این نمایشها زمانی در میان بانوان اجرا میشد که هنوز خبری از جنبشهای مهم زنانه و فمنیستی در دنیا و ایران نبود، اما زمینهساز حضور بانوان در بسیاری از عرصههای اجتماعی و سیاسی و حتی حضور جدی در تئاتر شد؛ نمایشهایی که در محیطی کاملاً زنانه با زبان شعر، ترانه و طنز اجرا میشد.»
بانی اجرای نمایشها از متن تا اجرا بانوان بودند. این نمایشها درجشن پاتختی، جهازبران، سفره ختم صلوات و دعا، مراسم مولودی و مهمانیهای زنانه و فقط در اجتماعات زنانه اجرا میشدند. گشتاسب با بیان این مطلب اضافه میکند: «جنس دغدغه همه زنها یکسان بود. آنها در روزگاری از دغدغههایشان با یکدیگر حرف میزدند و به زبان ساده درددل میکردند که خبری از نظریههای روانشناسی، جامعهشناسی و... نبود و در جامعه مردسالار در خانه محبوس بودند. اما هنرمندانه مشکلات روز جامعه و زندگیشان را با زبان نمایش بیان میکردند.» در این خرده نمایشها مطالبه عمیق و جدی زنانه بهچشم میخورد. در بازی «هوو هوو دارم هوو» یا «قنبرسیما» مسئله تعدد زوجات با زبانی طنز مطرح میشود. در بازی «آقو چرو زن استدی؟» زن معترض به نظامی است که مرد را قادر به همسرگزینی مجدد میکند و برای بیوفایی او توجیهی قائل است. در «بازم دلش زن میخواد» زن از دست شوهر چشمچران و دله خود به تنگ آمده است؛ شوهری مسن که همچنان سر و گوشش میجنبد. زن مشوش و پریشانحال در بازی «خاله ستاره» در پی تجدید فراش همسرش آرزوی مرگ رقیب را با نذر و نیاز در سر میپروراند. هرچند مسائل اجتماعی دیگری نیز چون نبود امنیت اقتصادی در جامعه از نگاه تیزبین زنان دور نمیماند و در نمایش زنانه «آبجی صنم» نمود پیدا میکند.
نمایش «خواب طولانی انارآباد» به کارگردانی «آلما گشتاسب» تنها نمایش ایرانی اجراشده در جشنواره سی و سوم فجر بود که تماما بر اساس خردهنمایشهای ایرانی نگاشته و با استقبال خوب مخاطبان مواجه شد. ایده اصلی این نمایش بر پایه بازی نمایشی «ننهغلامحسینی» بود که در اجرای آن از شیوههای دیگر نمایش ایرانی چون تعزیه زنانه، نقالی و... استفاده شده بود.
- ردپای نمایشهای زنانه در متون تحقیقی
هرچند نمایشهای زنانه اغلب بیان دلمشغولی و مشکلات زناشویی، خانوادگی و اجتماعی بود، اما اجرای آن همیشه شاد و آهنگین بود تا مهمانان شاد باشند و زنان از معدود تفریحات مجازی که داشتند، لذت ببرند. اما با همه این اوصاف و تحقیقاتی که درباره نمایشهای زنانه شده، هنوز حق مطلب درباره هویت اصلی نمایشهای زنانه که بخش مهمی از سبک زندگی اجتماعی ایرانیان را در روزگار خود بیان میکرد، ادا نشده است. به گفته گشتاسب «انجوی شیرازی» یکی از نخستین افرادی است که به گردآوری این نمایشها پرداخت؛ نمایشهایی که به فراخور موقعیت جغرافیایی با لهجه و آداب خاص خودش و با توجه به گستردگی اقوام مختلف ایرانی و نوع پوشش بانوان در هر شهری متناسب با آدام و رسوم مردمان آن شهر از سوی بانوان اجرا میشد.»
«آنتونی شای» نویسنده آمریکایی که علاقه زیادی به فرهنگ ایرانی داشت، با دیدن گوشهای از این نمایش به این سبک نمایش ایرانی علاقهمند میشود و در اینباره شروع به تحقیق میکند و در مقالهاش به موضوع نمایشهای زنانه اشاره میکند. «بهرام بیضایی»، «داود فتحعلیبیگی»، «محمدحسین ناصربخت» و «فروغ یزدان آشوری» از دیگر نویسندگانی هستند که درباره نمایشهای زنانه کتاب نوشتهاند.