به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ایبنا، استفن کینگ در رمان «میزری» آنی ویلکز را آفرید؛ خوانندهای متعصب که چنان از پایانی که توسط نویسنده برای شخصیت مورد علاقهاش، «میزری چستین» در قسمت آخر داستان رقم خورد ناراحت شد که پل شلدون، نویسنده داستان را به اسارت گرفت، بخشهای مختلفی از بدنش را برید و او را مجبور کرد داستان را آنطور که خودش میخواهد تمام کند.
با نگاه کردن به خشمی که به خاطر عدم ارائه کتاب سوم از مجموعه «سرگذشت شاهکش» نسبت به پاتریک راثفس به جود آمده، اوضاع کمی ویلکز-گونه شده. از آنجایی که جلد دوم این مجموعه سال ۲۰۱۱ منتشر شده، طرفداران از اینکه اینقدر منتظر نگه داشته شدهاند ناراحت و عصبانی هستند. برخی از آنها مردم را به کل از خواندن این مجموعه منصرف یا آنها را تشویق میکنند که وقتی بالاخره دنباله رمان منتشر شد سرقت ادبی کنند تا هیچ پولی به راثفس نرسد و پیامهایی نظیر این مینویسند: «نویسندگان داستانهای تخیلی شیاطینی هستند که روی زمین گذاشته شدهاند تا زمانی که سالهای بیپایان منتظر قسمت بعدی هستید روحتان را خرد کنند و زندگی را از شما بگیرند.»
حق هوادار، بهویژه در مورد نویسندگان ژانر تخیلی چیز جدیدی نیست. نیل گیمن در سال ۲۰۰۹ به یک هوادار گفت: «نویسندگان و هنرمندان ماشین نیستند و جرج آرآر مارتین نوکرت نیست که سالها وقت خود را صرف نوشتن قسمت پنجم «بازی تاج و تخت» کرده.» دو روز پیش موعد انتشار ششمین جلد از این مجموعه با عنوان «بادهای زمستانی» بود. تاریخی که خود مارتین سال گذشته مشخص کرده و به طرفداران گفته بود اگر تا این زمان کتابش به پایان نرسد میتوانند او را در یک کابین کوچک در جزیره سفید مشرف به دریاچه اسید سولفوریک زندانی کنند. حالا هنوز خبری از «بادهای زمستانی» نیست و طرفداران (احتمالا به شوخی) حرف از زندانی کردن مارتین میزنند.
این بار به نظر میرسد این بیصبری به بتسی وولهیم، ویراستار راثفس رسیده. او در پست فیسبوک خود نوشت به اندازه کافی صبر کرده، چون وقتی یک نویسنده چیزی تولید نمیکند در واقع به ناشر ضرر میرساند و او تصور میکند که راثفس در این شش سال اصلا چیزی ننوشته است. شاید شما هم از طرفداران مارتین و راثفس باشید، اما باید بدانید که افزایش فشار به هیچ نویسندهای کمک نمیکند که کتابش را زودتر تمام کند. انتظار دسترسی به خالقان آثار از طریق اینترنت حلقه بازخورد حق و آشفتگی وحشتناکی ایجاد میکند.
برندن سندرسون که موفق شد یکی دیگر از پرطرفدارترین مجموعه رمانهای تخیلی حماسی یعنی «چرخ زمان» رابرت جردن را که خوانندگان سالها منتظرش بودند تمام کند هفته گذشته گفت ایمیلهای بلند و طلبکارانهای از هواداران دریافت میکند که در آن نوشتهاند فلان جا را غلط نوشتهای و انتظار دارند به آنها گوش دهی و شخصیتهای داستانی را از نگاه آنها ببینی. و او سعی میکند زیاد درگیر نشود. او میگوید: «این رابطه سالمی برای نویسنده و طرفدار نیست.» بهترین چیزی که میتوانیم بگوییم این است: «میفهمم که تو دید خودت را نسبت به شخصیتها داری. شاید زمان آن رسیده که بنشینی و داستان خودت را بنویسی.»
حالا زمان است که به گیمن گوش دهیم. او میگوید: «اگر منتظر کتاب جدیدی از یک مجموعه طولانی از مارتین، راثفس یا هرکسی هستید صبر کنید. کتاب اصلی را دوباره بخوانید. یک چیز دیگر بخوانید. به زندگی خودتان ادامه دهید. امیدوار باشید که نویسنده داستان موردعلاقهتان در حال نوشتن چیزی باشد که میخواهید بخوانید و قبل از تمام کردن داستان نمیرد.»