همشهری آنلاین_ زهرا بلندی: درحالیکه رعایت این دستورالعملها بهویژه زدن ماسک یکی از اقدامات ضروری در مقابله با ویروس کرونا محسوب میشود، معاونت اجتماعی و فرهنگی منطقه۱۹ از یک هنرمند تئاتر برای حضور در بازار مرکزی میوه وترهبار و بازار بزرگ احسانی دعوت کرد تا ضمن اجرای نمایشی بیکلام شهروندان را به پیروی از این قوانین تشویق کند.
سرتا پا نقرهای است. عینک به چشم دارد و ماسک و شیلد صورتش را پوشانده است. مقابل در شماره ۳ و خروجی چهارم بزرگترین بازار میوه وترهبار خاورمیانه ایستاده است. پلاکاردی که در دست دارد به شهروندان نشان میدهد و با ایما و اشاره به تفسیر آن میپردازد. سعی میکند شست وشوی مکرر دست، فاصلهگذاری اجتماعی و استفاده از ماسک را بهعنوان «کلید شفا» در قالب نمایش نشان دهد. از رانندگان کامیون و خاور تا خودروهای سواری در حال عبور از این محدوده دستکم چند ثانیه به مرد نقرهای خیره میشوند. اغلب گروهی که ماسک بر صورت دارند حین عبور از کنارش به او دست تکان میدهند، گروهی در جستوجوی توزیع ماسک رایگانند و عدهای هم بیتفاوت از کنارش رد میشوند. بازخورد آدمها، چه مثبت چه منفی، تغییری در عملکرد او ایجاد نکرده و بدون معطلی حرکات را اجرا میکند. صدای جاروی رفتگری که دقایقی است در حال جارو زدن این محدوده است، قطع میشود. برای اینکه نفسی تازه کند درست روبهروی مرد نقرهای ایستاده و بعد از چند لحظه تماشا به آرامی ماسک را از جیب در آورده و بهصورتش میزند. وقتی درباره دلیل کارش از او سؤال میکنیم. میگوید: «همیشه ماسک همراهم است، اما در ساعات گرم روز و حین کار تحمل آن روی صورت واقعاً سخت میشود. وقتی دور و برم خلوت باشد گاهی آن را از روی صورتم برمیدارم. میدانم که درآوردن ماسک حتی برای مدت اندک هم کار درستی نیست و نباید این کار را انجام بدهم.»
مرد نقرهای بعد از دقایقی سراغ فروشندگان میرود. همه برای لحظاتی دست از کار میکشند و مشغول تماشای او میشوند. بخش زیادی از آنها که ماسک بهصورت ندارند گرما و سخت بودن کار را دلیلی برای نزدن ماسک میدانند و برخی دیگر از نداشتن آن حرف میزنند و تقاضای ماسک رایگان میکنند.
- مرد نقرهای در بازار بزرگ احسانی
ظهر شده است. همراه او به بازار بزرگ احسانی میرویم؛ بازاری که روزانه هزاران نفر در آن تردد میکنند و رعایت پروتکلهای بهداشتی در چنین شرایطی در کنترل ویروس کرونا نقش به سزایی دارد. از بدو ورود شبیه یک آدم آهنی راه میرود تا نظر خریداران و فروشندگان را به خود جلب کند. با عطسهها و سرفههای نمادین وارد یک مغازه میشود و فروشندهای را که ماسک بهصورت ندارد به نگاه کردن به پلاکارد و زدن ماسک تشویق میکند. بهترتیب بیشتر کاسبان از داخل مغازه بیرون میآیند و دست به سینه به تماشای او میایستند. پیرمردی که روی چهارپایه بیرون مغازهاش نشسته حرکات مرد نقرهای را با دقت دنبال میکند. بعد از چند لحظه دستش را به نشانه تأیید روی چشمانش گذاشته، وارد مغازه شده و با ماسکی که روی صورتش است برمیگردد. مرد نقرهای نه تنها سراغ افرادی که ماسک ندارند، بلکه پیش آنهایی که ماسک زدهاند هم میرود. با مشت گره کرده علامت قلب را نشان میدهد و در مقابل آنها چون حافظ سلامتی خود و دیگران هستند، سرتعظیم فرود میآورد. برخی نوجوانان و جوانان از این حرکت فیلم میگیرند و عدهای هم او را با نگاه تمسخرآمیز پس میزنند یا با ابراز بیاعتنایی به ماسک نزدن ادامه میدهند. مرد نقرهای بدون احساس خستگی این روند را تا اواسط خیابان ادامه میدهد به این امید که حضور او حتی در تشویق عده محدودی به ماسک زدن کارساز باشد.
- هنر در خدمت آموزش به شهروندان
استفاده از زبان هنر در آموزش رفتارهای اجتماعی و انتقال پیام به شهروندان تأثیر غیرقابل انکاری دارد. معاون اجتماعی و فرهنگی منطقه۱۹ با بیان این موضوع میگوید: «برای حساسسازی شهروندان به رعایت پروتکلهای بهداشتی و جلب مشارکت آنها یکی از هنرمندان تئاتر را به منطقه دعوت کردیم تا با پوشش مرد نقرهای ماسک و شیلد بهصورت زده و با اجرای نمایش غیرکلامی و گرفتن پلاکاردی که پیامهای بهداشتی روی آن نوشته شده شهروندان را به زدن ماسک تشویق میکند.»
«محسن فریدی» در ادامه به مضمون پلاکارد «کلید شفا» که در دست مرد نقرهای است اشاره کرده و میگوید: «حرف «ش» برگرفته از شستوشوی مکرر دستها، «ف» نشئت گرفته از فاصله اجتماعی و «الف» تداعیگر استفاده از ماسک است که سازمان بهداشت جهانی به پیروی از آن تأکید دارد.»
فریدی درباره دلیل اجرای این برنامه در میدان مرکزی میوه وترهبارمی گوید: «بزرگترین میدان میوه وترهبار خاورمیانه بهعنوان ویترینی از کل شهر عمل میکند که روزانه از همه شهرهای کشور برای خرید و فروش بار به آنجا مراجعه میکنند. این درحالی است که روزهای تابستان وانتیها و دستفروشان زیادی هم به اینجا میآیند که در نقاط مختلف شهر پراکنده شده و به دلیل مراوده بسیار با شهروندان میتوانند خود عامل مهمی برای انتقال ویروس کرونا باشند.»
حضور مرد نقرهای در بازار احسانی موضوع دیگری است که این مقام مسئول به آن اشاره کرده و میگوید: «این بازار یکی از مهمترین بازارهای منطقه است که بازدیدها نشان داده متأسفانه بسیاری از کاسبان آن خود را ملزم به رعایت پروتکلهای بهداشتی نمیدانند، به همین دلیل اجرای چنین طرحی در این محدوده ضروری بود.»
- به بهانه روز خبرنگار/ چشم و گوش محله
خبرنگار محلی بودن برای خودش عالمی دارد. از در هر پلاک و خانهای میگذری، دنیایی خاطره برایت زنده میشود و به خاطر میآوری که وقتی برای شنیدن حرف و سخنشان به سراغشان رفتی، هریک از اهالی آن خانه چه غصه و درددلی داشتند. امیدها و آرزوهای آنها را میدانی و انتظاراتشان را میشناسی. مثل یک «بچهمحل» با بزن بهادرها و لوطیها تا سرشناسها و معتمدان محله دمخور هستی و از دغدغهها و دلواپسیهای هریک باخبری. این نزدیکی و ندار شدن، هم لذت دارد و هم مسئولیت میآورد. لذت از یکی شدن با کسانی که برایشان مینویسی و نگران میشوی از اینکه نتوانی انتظارات آنها برای پیگیری مشکلاتشان را برآورده کنی. تو باید حرف آنها را به گوش مسئولانی برسانی که برخیهایشان عادت کردهاند موضوعات را کلی و کلان ببینند و برای حل آنها افقهای دور و بعید تعیین کنند. عادت کردهاند ازهای و هوی رسانههای سراسری حساب ببرند و مخاطبان رسانههای محلی را جدی نمیگیرند، اما این یک روی قضیه است، روی دیگر قضیه سرسختی و سماجتی است که تعصب و نزدیکی به اهالی در خبرنگار محلی به وجود میآورد. سماجتی که سخت یا آسان مسئولان را وادار به پاسخگویی و پیگیری مشکلات محلهها میکند؛ چنان که بارها همین خبرنگاران محلی پای مسئولان را به نقاطی باز کردند که شاید تا پایان دوره مسئولیتشان نام آنجا را هم نمیشنیدند. بارها به روزنامههای سراسری نقاط فراموش شده این شهر را نشان دادند و آنها را با خود همصدا کردند. اما شاید وقت آن رسیده باشد که مسئولان بیش از گذشته به دنیای خبرنگاران محلی سرک بکشند و از این ظرفیت مغفول برای سردرآوردن از گوشه و کنار این شهر درندشت استفاده کنند. اگر بپذیریم که بسیاری از حوادث تلخ این شهر از سر بیخبری از زیر پوسته محلهها اتفاق افتاده، باور میکنیم شنیدن ناگفتههای مردم از زبان این چشم و زبانهای آگاه و دلسوز، کم هزینهتر از اتفاقاتی است که بر اثر بیخبری آنها به جار و جنجال و هیاهوی رسانهای تبدیل خواهد شد.