به گزارش همشهری آنلاین به نقل از روزنامه ایران، حدود یک سال قبل دو پسر جوان با مراجعه به پلیس مدعی شدند مادرشان بعد از یک درگیری لفظی با آنها از خانه بیرون رفته و دیگر برنگشته است.
پسر میترا به مأموران گفت: مادرمان زنی بسیار عصبی و پرخاشگر بود. چند سال پیش فهمیدیم او بیماری روانی و اختلال شخصیت دارد. دکترها گفتند برای کنترل بیماری اش باید تا آخر عمر دارو مصرف کند. پدرمان وقتی فهمید او بیمار است، طلاقش داد و گذاشت از خانه رفت. ما با مادرمان زندگی میکردیم. البته پدرمان خرج ما را میداد. تا اینکه روز حادثه سر موضوعی با مادرمان درگیری لفظی پیدا کردیم و بعد مادرم با قهر خانه را ترک کرد.
پسر ادامه داد: ما فکر میکردیم مثل همیشه چند ساعت بعد برمیگردد اما او دیگر برنگشت. از آنجا که بیماری روانی دارد و باید دارو بخورد، میترسیم بلایی سرش بیاید. بدین ترتیب تحقیقات برای یافتن زن میانسال آغاز شد اما هیچ ردی از او به دست نیامد تا اینکه چند ماه بعد با ردیابیهای تلفن همراه وی مشخص شد میترا در خانهای واقع در پاکدشت زندگی میکند. وقتی مأموران به محل رفتند، در بررسیها دریافتند خانه متعلق به مردی میانسال است که راننده تاکسی است و میترا مدعی شد به عقد موقت او درآمده است.
با حضور مأموران در محل و دریافت حکم ورود به منزل از سوی مقام قضایی میترا بازداشت شد. وی در بازجوییها گفت: وقتی با بچه هایم قهر کردم و از خانهام بیرون زدم، با یک راننده تاکسی آشنا شدم. در طول مسیر برایش درددل کردم و گفتم بچه هایم اذیتم میکنند. او هم مرا به خانهاش برد و بعد هم به عقد موقت او درآمدم. من از او باردار شدم و همانطور که سالها آرزویش را داشتم، خدا به من یک دختر داد.
با توجه به ادعایی که این زن مطرح کرد مأموران به سراغ راننده تاکسی رفتند تا متوجه شوند اظهارات میترا درست است یا در اثر توهم چنین ادعایی کرده است. مرد راننده به مأموران گفت: من و میترا زندگی خوبی داشتیم و همه چیز خیلی عالی بود اما ما بچهای نداریم.
این در حالی است که زن میانسال به داشتن نوزاد پافشاری کرده است. او که به خاطر اتهام رابطه نامشروع در شعبه ۱۱ دادگاه کیفری استان تهران حاضر شده بود، گفت: من بچه را به دنیا آوردم و حتی آدرس بیمارستان و روزی را که به آنجا رفتم، به یاد دارم و آن را میتوانم در اختیار مأموران قرار دهم.
اما از یک سو مرد راننده منکر داشتن فرزند است و از سوی دیگر پسران میترا مدعی هستند مادرشان زمانی که داروهایش را مصرف نمیکند، دچار توهم می شود و تصورات عجیبی پیدا می کند. پسر این زن در دادگاه گفت: ما از راننده تاکسی به خاطر رابطه پنهانی با مادرمان شکایت داریم. چون مادر ما بیماری روانی دارد و بسیاری از کارهایش دست خودش نیست و اصلاً متوجه نیست که چه کار میکند.
به این ترتیب قضات دستور دادند تا ادعای زن میانسال درباره دخترش بررسی شود و از بیمارستانی که زن مدعی است در آنجا زایمان کرده، استعلام شود. همچنین زن میانسال را به پزشکی قانونی معرفی کردند تا ادعای فرزندانش در مورد اختلال روانی مادرشان بررسی شود.