آنها برای هر چیزی اگر عملاً ارزشی قائل نباشند، روزی را نامگذاری کرده یا مجسمهای برپا میکنند، درست مانند آمریکاییها که مجسمه غولپیکر آزادی را برپا داشتهاند، امّا در عمل آن را زیر پا له کردهاند.
این گفته در هر موردی راست نباشد، در باره محیطزیست و روز آن در ایران درست است. تخریب محیطزیست در چهار گوشه کشور از تالاب انزلی در شمالیترین نقطه کشور گرفته تا خورموسی در جنوبیترین نقطه؛ آلودگی نفسگیر هوا در تمامی شهرهای بزرگ کشور؛ انقراض گونهها از ببر مازندران، بزرگترین گربهسان زمین گرفته، تا یوزپلنگ ایرانی که گرچه هنوز منقرض نشده اما دیگرنفس های آخر را میکشد؛ گذر اتوبان و جاده از حساسترین و بیمانندترین اکوسیستمهای جهان از جاده لار در عرصههای البرز مرکزی تا پارک ملی گلستان و میانگذر دریاچه ارومیه -که ناسلامتی عنوان پارک ملی بر آن گذاشتهایم و تنها بازمانده دریای باستانی تتیس است- و جنگل ابر که شاید در هیچ جای دنیا مانند آن را نتوان یافت؛ تخریب جنگلهای هیرکانی که تنها بازمانده اکوسیستمهای دوران سوم زمینشناسیاند و دهها مورد ریز و درشت دیگر، همگی گواهی بر این مدعاست.
2روز دیگر، یعنی پنجشنبه 16 خردادروز جهانی محیطزیست است. در آستانه این روز، خبری روی خروجی خبرگزاری ایسنا قرار گرفته که حکایت از آن دارد که خنجر نابخردی جادهکشی بدون ارزیابی زیستمحیطی، همچنان شاهرگ تالاب انزلی را نشانه رفته است؛آن هم در کشوری که پیمان بینالمللی حفاظت از تالابها- کنوانسیون رامسر- در آن بسته شده است.
بنا بر این گزارش، اعضای کمیته تخصصی زیربنایی دولت، پس از بازدید از محل احداث کنارگذر انزلی و مسیرهای پیشنهادی وزارت راه و سازمان حفاظت محیطزیست در 10 دی ماه سال گذشته اعلام کردند دو گزینه جدید در این زمینه مطرح است که در جلسه آتی این کمیسیون، یعنی در یکشنبه بعدی همان ماه بررسی و یکی از آنها انتخاب میشود.اگر چه هفته بعد این کمیسیون تشکیل جلسه داد اما در پایان با توجه به گستردگی موضوع و عدمحضور استاندار گیلان در آن روز مقرر شد ادامه بحث و تصمیمگیری نهایی باز هم به یکشنبه بعدی موکول شود؛ یکشنبهای که هیچوقت نیامد وهرگز خبری هم از آن جلسه نشد.
کارشناسان: نمی شود؛ وزارت راه: می شود
با علم به اینکه مسئولان محترم وزارت راه قصد خدمت دارند، و ضمن سپاسگزاری از خدمات آنها، اصرار ایشان بر انجام طرحی که متخصصان محیطزیست و منابع طبیعی کشور بر مخرب بودن آن اتفاق نظر دارند جای تأمل دارد.
مخدوم، استاد محیطزیست دانشگاه تهران در این خصوص گفت: نتیجه ارزیابی اثرات
زیست محیطی مسیر پیشنهادی وزارت راه در سال 1370 که به سرپرستی خودش انجام شده، نشان داده است که این مسیر از میان تالاب و بدون بررسی هیدرولوژیکی انتخاب شده، چرا که مسیر جاده درست از برونزد سفره آب زیرزمینی عبور میکند.
این بدان معناست که جاده، درصورت احداث در مسیر میان تالاب، هر از گاهی با طغیان آب زیرزمینی مواجه شده و شسته میشود، که با هزینه بسیار گزاف باید تعمیر و بازسازی شود،در حالی که عبور این مسیر از خط ارتفاعی صفر هم موجب حفظ تالاب بینالمللی انزلی شده و هم خود جاده از آسیب مصون میماند.
کیابی، عضو هیات علمی پژوهشکده علوم محیطی دانشگاه شهید بهشتی نیز اجرای طرح جاده کنارگذر را اشتباهی بزرگ با عواقب اقتصادی اجتماعی و اکولوژیکی بسیار منفی و غیرقابل احیا و بازگشت دانست.
اصغر عبدلی، عضو هیات علمی گروه تنوع زیستی پژوهشکده علوم محیطی دانشگاه شهید بهشتی نیز با تاکید بر اینکه دفاع ما از اکوسیستم تالاب انزلی، دفاع از تنوع زیستی دریای خزر بهعنوان یک اکوسیستم منحصر به فرد است، گفت که احداث کنارگذر انزلی روی بسیاری از ماهیان اقتصادی خزر که دورهای از زندگی خود را در این منطقه میگذرانند، اثر منفی خواهد داشت.
مجنونیان، مدرس دانشگاه نیز با اشاره به این که آن دسته از فعالیتهایی که ارزیابی زیست محیطی را دور میزنند نتایج فاجعه باری داشته و متکی بر منابع ملی نبوده و بیشتر خودخواهانه،ومبتنی بر منافع کوتاه مدت شخصی یا گروهی است،گفت که باید در احداث کنارگذر انزلی نیز اصل نتایج ارزیابی و گزینههای معرفی شده ملاک قرار گیرند و تنها در این صورت است که میتوان از داوری و تصمیمگیریهای شتاب زده و مبتنی بر ملاکهای ذهنی اجتناب کرد.
با این همه، مسئولان طرح بدون موافقت و بدون توجه به ممانعت سازمان حفاظت محیطزیست اقدام به احداث سه کیلومتر مورد اختلاف کردند؛ به شکلی که بیش از یک و نیم کیلومتر از این مسیر با خاکریزی در داخل تالاب اجرا شده و طرح همچنان به شکل پراکنده ادامه دارد.هرچند مسئولان سازمان حفاظت محیطزیست با تمام توان جلوی احداث مابقی مسیر را گرفته اند، اما مشاهدات انجام شده حاکی است احداث همین میزان از مسیر موجب نابودی 300 هکتار از بخشهای شمالی تالاب بینالمللی انزلی شده است، به شکلی که در این اراضی هم اکنون شاهد رشد کلونی متراکم مریم آبی هستیم. به گفته کارشناسان، رشد مریم آبی که گیاهی ریشه در آب است حاکی از کاهش شدید عمق آب و پیش رفتن اکوسیستم منطقه به سمت خشک شدن است.
8 متر کاهش عمق آب در تالاب
دلاور نجفی، معاون محیط طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیطزیست با اشاره به اینکه متأسفانه هنوز «یکشنبه» سرنوشتساز برای بررسی موضوع احداث کنارگذر انزلی
فرا نرسیده است، گفت: سازمان حفاظت محیطزیست همچنان در انتظار تصمیم کمیسیون زیربنایی دولت برای نجات تالاب بینالمللی انزلی است.
عطاءالله تقوایی، رئیس اداره محیطزیست انزلی نیز گفت: ورود سالانه 400 هزار تن رسوبات به تالاب انزلی میتواند مناطق بیشتری از تالاب را به خشکی تبدیل کند. ورود این حجم عظیم رسوبات نیز خود حکایتی دیگر از بیمهری نسبت به طبیعت منطقه دارد. تا پیش از دخل و تصرفهای گسترده، اکوسیستم تالاب در تعادل با محیط پیرامون، سیر طبیعی خود را طی میکرد. اما آزمندی عدهای سودجو در کنار بیتدبیری و مدیریت لحظهای موجب شد تا با پاکتراشی پوشش گیاهی و جنگلی در بالادست، باران، میلیونها تن خاک را بشوید تا ضمن کاستن از ظرفیت نگهداری و ذخیره آب – که یکی از وظایف جنگلها در طبیعت است- به مرور زمان عمق تالاب کم شود و اکوسیستم منطقه را دچار دگرگونیهای عمیق و مخرب کند.
به گفته تقوایی، خشکی در مناطق مختلف تالاب باعث کاهش ذخایر آبزیان میشود، روی گیاهان بومی تالاب اثر سوء میگذارد، عمل فتوسنتز را در تالاب کاهش میدهد و حیات آبزیان را به مخاطره میاندازد. وی افزود: از 400 هزار تن رسوبات سالانه که وارد تالاب انزلی میشود، 30 درصد معادل 11 هزار تن در تالاب انزلی ته نشین شده و مابقی به دریای خزر وارد میشود.
تقوایی تصریح کرد: آلودگیهای ناشی از فاضلابهای خانگی و صنعتی شهرهای مجاور مانند رشت، فومن، صومعه سرا، ماسال و شاندرمن به وسیله 11 رودخانه به تالاب انزلی وارد میشود که روی تالاب انزلی تاثیرات مخربی میگذارد.رئیس اداره محیطزیست انزلی با اشاره به این که در گذشته عمق تالاب انزلی به 11 متر رسیده بوده، اظهار داشت: در حال حاضر در بعضی از نقاط عمق تالاب به 3 متر و در برخی از مناطق به 5/2 متر میرسد و همچنین مناطقی نیز به خشکی تبدیل شده است.
زلفینژاد، مدیرکل محیطزیست گیلان نیز پیشتر در این خصوص گفته بود: هیچگونه عملیات عمرانی در داخل تالاب تا تصمیمگیری نهایی انجام نخواهد شد و مأموران اداره کل محیطزیست استان در این خصوص برخورد میکنند.
دمکراسی زیستمحیطی؛ تنها راه نجات
با رها کردن امور به حال خود و تعویق مکرر تصمیمهای سرنوشتساز برای محیطزیست هزاران یکشنبه میآیند و میروند و در پی گذر هر یک، پیکر طبیعت زخمهای تازهتر میخورد. آگاهی مردم از حقوق خود و مشارکت آنها در تمامی سطوح از تصمیمگیری و قانونگذاری گرفته تا اجرای این قوانین تنها راه نجات طبیعت نیمهجان ایران و تالاب رو به احتضار انزلی است. اطلاعرسانی، مشارکت عمومی و دسترسی به عدالت زیستمحیطی سه رکن اصلی حفاظت از محیطزیست و توسعه پایدار هستند که اصل 10 اعلامیه ریو - از اسناد مهم بینالمللی در حوزه محیطزیست و توسعه پایدار- این سه را در کنار هم آورده است.
در این اصل آمده است: «بهترین راه رسیدگی به مسائل زیستمحیطی، مشارکت همه شهروندان ذی نفع در تمامی سطوح است. در سطح ملی، هرکسی باید دسترسی مناسب به اطلاعات زیستمحیطی موجود نزد مقامات عمومی از جمله اطلاعات راجع به مواد و فعالیتهای خطرناک در جوامع خود، و نیز فرصت مشارکت در فرایندهای تصمیمگیری داشته باشد. دولتها باید از طریق دردسترس قرار دادن اطلاعات در سطحی گسترده، آگاهی و مشارکت عمومی را تسهیل و ترویج کنند.[عموم مردم] باید دسترسی کارآمد به روالهای قضائی و اداری، از جمله غرامت و اعاده وضع به حال سابق داشته باشند.»
اروپاییها با عملی کردن ارزشهای طرح شده در اعلامیه ریو، در اقدامی تحسین برانگیز، در شهر آرهوس دانمارک، پیمانی با همین نام بستند و هر سه رکن اطلاعرسانی، مشارکت عمومی و دسترسی به عدالت را وارد بدنه اصلی نظام حقوقی خود کردهاند.
براساس کنوانسیون آرهوس، دولتها و مقامات عمومی متعهد به انتشار اطلاعات زیستمحیطی نزد مقامات عمومی شدهاند. همچنین تصمیمگیری در امور زیستمحیطی نه پشت درهای بسته، بلکه با مشارکت مستقیم و مؤثر مردم انجام میشود. براساس مقررات این پیمان، هر شهروند عادی میتواند سیاستمدار یا دولتمردی که این قوانین را، چه در حوزه اطلاعرسانی و چه در عرصه تصمیمگیری، رعایت نمیکند تحت پیگرد قرار دهد. این یعنی دمکراسی زیستمحیطی!