به گزارش همشهری آنلاین به نقل از مهر، کتاب «در باب خواندن» نوشته مارسل پروست بهتازگی با ترجمه بنیامین مرادی توسط نشر مرکز منتشر و راهی بازار نشر شده است.
مارسل پروست یکی از دو نویسنده پرنفوذ نیمه نخست قرن بیستم به همراه جیمز جویس است که زندگی راحت و آسوده ای داشت ولی از دوران کودکی با ضعف جسمانی بزرگ شد. او ۴۰ روز پس از پایان کمون پاریس در سال ۱۸۷۱ متولد شد. او نویسنده ای خانه نشین بود و رمان بزرگش «در جست و جوی زمان از دست رفته» نام دارد.
نشر مرکز پیش از این، کتاب های «گزیده هایی از در جست و جوی زمان از دست رفته»، «خوشی ها و روزها»، «هفت درس مارسل پروست»، رمان ۷ جلدی «در جست و جوی زمان از دست رفته» و «مارسل پروست» را از ایننویسنده یا درباره او منتشر کرده است.
کتاب «در باب خواندن» سال ۱۹۰۶ منتشر شد و در واقع مقدمهای بود که پروست بر ترجمه «کنجد و سوسنها» (مجموعهسخنرانیهای راسکین از ۱۸۳۵ تا ۱۸۶۴) نوشته. او تا آنزمان جز «خوشیها و روزها» یعنی مجموعهاشعار و داستانهایش چیز دیگری منتشر نکرده و شهرتی نداشت. البته او تعدادی مقاله و اولینترجمهاش از راسکین را هم با نام «تورات آمیین» چاپ کرده بود که توفیقی بین مخاطبان نداشتند.
شیفتگی پروست به راسکین مربوط به اوایل دهه ۱۹۸۰ میشود. او آثار راسکین را به زبان اصلی میخواند چون راسکین گفته بود کسی حق ندارد در زمان حیاتش، آثارش را ترجمه کند و پروژه ترجمه آثار وی، از سال ۱۹۰۰ و پس از مرگش آغاز شد. «در باب خواندن» در واقع اول، سال ۱۹۰۵ در مجله «لارنسانس لاتین» و سپس در سال ۱۹۰۶ در قالب کتاب توسط انتشارات مرکور دوفرانس به چاپ رسید. اینمقاله همچنین سال ۱۹۱۹ توسط انتشارات گالیمار، در بخش پایانی کتاب «تقلیدها و ترکیبها» چاپ شد و نامش آنجا، «روزهای خواندن» بود.
رساله «در باب خواندن» فاصله گرفتن پروست از آرای راسکین را به خوبی نشان میدهد. پروست در اینمطلب، جستاری تیزبینانه درباره خواندن و رابطه مخاطب با نویسندگان بزرگ و با گذشته نوشته است.
مارسل پروست در کتاب «در باب خواندن» سعی میکند مخاطب را از مخاطرات احتمالی کتاب آگاه کند. هرچه باشد او علاوه بر نویسندهبودن، یک خواننده خستگیناپذیر کتاب بوده است.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
ما که در اینجا تنها قصد داریم ایده راسکین را بررسی کنیم بیآنکه به ریشههای تاریخی آن بپردازیم، میتوانیم آن را کمابیش با این سخن دکارت خلاصه کنیم که «خواندن تمام کتابهای خوب به مانند سخن گفتن با مردمان شریف ادوار گذشته است که نویسندهها از آن جملهاند.» راسکین احتمالا با اندیشه اندکی خشک این فیلسوف فرانسوی آشنایی نداشت، اما در جایجای سخنرانی او چیزی که رویت میشود در واقع تنها همین اندیشه است، فقط در پوششی از طلای آپولونی آمیخته به مه انگلیسی؛ شبیه همان طلایی که شکوه و عظمت آن منظرههای نقاش محبوبش را تلالو بخشیده است. میگوید: «با این فرض که هم اراده و هم هوش لازم را برای انتخاب دوستانمان داریم، چه اندکاندک کسانی از ما که قدرتاش را دارند و چه محدود است دایره انتخابهای ما. نمیتوانیم هرکسی را که میخواهیم بشناسیم... ممکن است اگر بخت یار بود شاعر بزرگی را یک نظر ببینیم و صدایش را بشنویم، یا از دانشمندی پرسشی کنیم و او با مهربانی پاسخمان را بدهد. ممکن است ده دقیقه وقت مصاحبه در دفتر کار یک وزیر به چنگ آوریم و یک بار در زندگی امتیاز ویژه چشم در چشم شدن با ملکهای را پیدا کنیم. و با اینهمه، حسرت همین بختهای لحظهای را داریم و سالهای عمر، شور و اشتیاق و استعدادهایمان را در جستجوی کمتر از همین صرف میکنیم، در حالیکه در همین مدت جمعی هستند که بیتوجه به مقام و مرتبه ما همواره با آغوش باز پذیرای مایند، جمعی که تا هر زمان که بخواهیم با ما به گفتگو مینشینند.
اینکتاب با ۱۲۰ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۲۳ هزار و ۸۰۰ تومان منتشر شده است.