این سادهترین و در عین حال بهترین نتیجه حاصل از بررسیها در این زمینه است.
نگاهی به حاشیههای پایتخت- که غالباً مهاجران و اقشار کمدرآمد جامعه در آن ساکن هستند- نشان میدهد، مشکلات اقتصادی، بیکاری و فقدان درآمد و مسکن مهمترین شاخصهای مؤثر د مهاجرت به استان تهران است.براساس نتایج این طرح، استانهای آذربایجان شرقی، همدان، اردبیل و زنجان به ترتیب بیشترین مهاجرین را به استان تهران دارند.
مشکلات زیرساختی استانهای مهاجرفرست
مهاجرت معکوس حاصل دو اتفاق است، تجمع و تمرکز امکانات در پایتخت و مشکلات زیرساختی در استانهای مهاجرفرست. از اینرو دولت باید در استانهای محروم تسهیلات بیشتری همچون افزایش سهم این استانها در محل تولید ناخالص داخلی، افزایش سهم بودجههای عمرانی، اعمال سیاستهای تشویقی و ارائه معافیتهای مالیاتی برای استقرار صنایع و بخشهای اشتغالزا در این استانها اختصاص دهد.
این بایدها و نبایدها در حالی برای استانهای مختلف مطرح میشود که سهم استان تهران از تولید ناخالص ملی 27 درصد و اعتبار استان از محل بودجه عمرانی دولت 60 درصد اعلام میشود. به همین خاطر اعمال سیاستهای تشویقی از سوی دولت در استانهای مهاجرفرست میتواند زمینه حضور بیشتر سرمایهگذاران در این استانها را بیشتر فراهم آورد.
در حال حاضر نرخ بهره منابع مالی در سراسر کشور یکسان است، در صورتی که این نرخ در مناطق محروم و استانهای مهاجرفرست در بخشهای مسکن، صنایع و کشاورزی نسبت به تهران باید کمتر باشد.جمعیت استان تهران در سالهای اخیر رشد 3 درصدی را داشته که 2/1 درصد رشد جمعیت در تهران ناشی از مسائل طبیعی و مابقی آن ناشی از مهاجرت به استان است، در حالی که نرخ رشد جمعیت در برخی از شهرستانهای غربی استان تهران حدود 8 درصد است.
بد نیست بدانید که از میان این ارقام یک میلیون تبعه خارجی در میان مهاجران استان و اشغال 400هزار فرصت شغلی توسط آنها صورت گرفته است که از این تعداد تنها 300 هزار نفر مجوز حضور دارند و 700 هزار نفر تبعه خارجی بدون هرگونه مجوزی از خدمات، یارانههای دولتی و سایر تسهیلات متعلق به استان تهران استفاده میکنند.
حرکت به سوی نقطه صفر
نرخ رشد حاشیهنشینی در شهریار که به طور نرمال باید 5/1 باشد، اما 8/7 درصد است نشان میدهد، اجرای مهاجرت معکوس در تهران نیازمند شتاب بیشتری است.
هر چند مسئولان سند مهاجرت معکوس معتقدند اختصاص 7/3 میلیارد تومان بودجه برای ساماندهی حاشیهنشینی تنها برای آغاز مقدمات کار است با این وجود ساماندهی حاشیهنشینی در استان تهران و معکوس کردن روند مهاجرت به آن به 5، 6 سال زمان نیاز دارد.
آمارهای مربوط به میزان مهاجرت به استان تهران در حالی اعلام میشود که بسیاری از این ارقام به دلیل تبعات این موضوع بیان نمیشود.
دکتر محمد کمالی، عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی در ایران معتقد است: تهران باید دارای جمعیت مناسبی باشد که در صورت افزایش روند روبهرشد مهاجرت این اتفاق نخواهد افتاد، به همین دلیل تدوین سند مهاجرت معکوس باید خیلی سریعتر اتفاق میافتاد.
مهاجرت معکوس پدیدهای است که در مورد هر اتفاقی رخ خواهد داد، مثلا در مورد فرار مغزها، دکتر کمالی در این مورد به مثال جالبی اشاره میکند و میگوید: «به دنبال جنگی که در لبنان اتفاق افتاد، پدیده مهاجرت معکوس در میان ساکنین اسرائیلی اتفاق چشمگیری داشت، به همین دلیل بیشتر جنگهای اسرائیل مقطعی و کوتاه مدت است چون جمعیت آن بلافاصله ساکنین اسرائیلی مسیر خود را به سمت محلهایی که در ابتدا در آن ساکن بودند، تغییر میدهند.
«مهاجرت معکوس در تهران نیازمند تمرکززدایی است.» این بهترین راهکاری است که دکتر کمالی برای رخدادن پدیده مهاجرت معکوس به آن اشاره میکند و میگوید: «در طراحی تهران تمرکز سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی یک جا پیشبینی شده است که باید این فشار از پایتخت برداشته و به شهرهای نزدیک منتقل شود و در نهایت روستاها و شهرهای کوچک از نیازهایی که این سبدها جزء محاسن یک زندگی محسوب میشود، فراهم گردد.
تمرکززدایی در کنار از بین بردن دلایل مهاجرت در استانهای مهاجر فرست از راهکارهای مناسب برای رویدادن مهاجرت معکوس است. دکتر کمالی در این زمینه به کشور ترکیه اشاره میکند و میگوید: «در بیشتر کشورهای دنیا، تعبیری با عنوان دو پایتخت اتفاق میافتد. مثلاً در ترکیه، آنکارا به عنوان بنیان سیاسی و استانبول جایی برای مسائل اقتصادی و اجتماعی به حساب میآید.
به گفته دکتر کمالی این اتفاق باید اتفاقی جامع باشد، نه اینکه هر سازمان و ارگانی برای خود عمل کند، در واقع وزارتخانهها و سازمانهای درگیر نمیتوانند و نباید جزیرهای عمل کنند.
700هزار مهاجر غیرقانونی
مردم برای تصاحب یک فرصت شغلی به شهر تهران هجوم میآورند. این مهمترین دلیل مهاجرت است، به طوری که تهران بار 700هزار نفر مهاجر غیرقانونی خارجی را که فرصتهای عظیم شغلی را به خود اختصاص دادهاند و سبب افزایش درصد بیکاری میشوند، تحمل کرده و بر اساس برنامهریزیهای صورتگرفته، باید تهران در حداقل برنامه 5 سالهای عاری از اتباع بیگانه غیرمجاز باشد.
حضور 700هزار مهاجر غیرقانونی در مرکز سیاسی هیچ کشوری پذیرفتهشده نیست. جمعیت مهاجرت غیرقانونی در برخی شهرهای استان تهران با جمعیت مردم محلی برابری میکند.
از سوی دیگر ارزش افزوده زمین در استان تهران پدیده زمینخواری را شکل داده است. از همین رو جلوگیری از ساختوسازهای غیرمجاز، ضروری است.
باید با تمرکززدایی از شهر تهران امکانات موجود پایتخت را با توجه به آمایش سرزمین به گونهای گسترش دهیم که مردم در شهرستانهای خود خدمات بگیرند و نیازی به مراجعه آنها به تهران نباشد.
بررسیهای انجامشده نشان داد که بسیاری از کارتنخوابها دارای هیچ آسیب اجتماعی نبوده و بخشی از این افراد برای درمان و پیگیری مسائل خود به تهران آمده بودند، اما توان تامین هزینه خواب خود را نداشتند که این امر باید حل شود.
پس از توزیع امکانات بر اساس آمایش سرزمین در راستای افزایش ضریب امنیت در استان تهران باید توجه به مسائل اجتماعی و تجهیز پلیس به امکانات روز دنیا مد نظر قرار گرفته شود.
بیکاری، در کنار افزایش حاشیهنشینی
افزایش پدیدهای به نام حاشیهنشینی حاصل اتفاقی است به نام مهاجرت، به همین دلیل باید در کنار تمرکززدایی و ایجاد فرصت برای استانهای مهاجر فرست به سراغ راه سومی هم رفت و آن کنترل حاشیهنشینی است.
اصل ساماندهی حاشیهنشینی عدم فراهم کردن محلی برای مهاجرت دوباره به استان تهران است. براساس معیار جمعیت، جمعیت حاشیهنشینی و نوع رسیدگی به آنان، طی جلسهای در استانداری تهران، بودجه 7/3 میلیارد تومانی ساماندهی حاشیهنشینی بین فرمانداریها در طول سال تقسیم شد.کنترل ساخت و ساز غیرمجاز عامل مهم برای جلوگیری از حاشیهنشینی در استان تهران است. در غرب استان تهران یعنی شهرستانهای اسلامشهر، شهریار، رباطکریم و کرج مشکلات عدیدهای در بحث حاشیهنشینی وجود دارد، ولی در شرق استان کمترین مشکل را داریم.
همچنین پیشنهاد پرداخت وام اشتغال برای خروج حاشیهنشینان استان تهران داده شده است که جزء سند ملی مهاجرت معکوس محسوب میشود. تمام این موارد به موضوعی به نام زمان گره خورده است. حداقل زمان مورد نیاز برای اجرای سند مهاجرت معکوس و به صفر رساندن مهاجرت 10 سال عنوان شده است.
تاریخ انتشار: ۱۴ مهر ۱۳۸۵ - ۰۹:۱۵
آزاده بهشتی: براساس نتایج مطالعات طرح سند مهاجرت معکوس، بیش از 70 درصد مهاجرتها به استان تهران ناشی از مشکلات اقتصادی است.