حمیدرضا بوجاریان ـ همشهری آنلاین: نگهبانان بیمارستان افراد خوشمشربی هستند. مامورند جلوی کسانی را که میخواهند برای عیادت بیمار وارد شوند بگیرند. با وجود آنها راهروهای بیمارستان خلوت است و تعداد افراد غیربیمار در آن کم. نگهبان بیمارستان میگوید دوست ندارد جلوی خانوادههایی را که دلشان برای دیدن عزیز روی تختشان پر میکشد بگیرد اما چارهای ندارد و مجبور است. دیداری که اگر ممکن شود شاید آخرین دیدار تا قبل از قیامت باشد. دیداری که برخیها در حسرتش تا آخر عمر میسوزند و میسازند.
پیرمردی که از بخش آیسییو مرخص شده است دست دخترش را محکم در دست گرفته و به سختی راه میرود. دکترها باورشان نمیشد مرد سن و سالدار از درهای بخش بیماران کرونای بیمارستان با پای خودش بیرون بیاید.
دختر که دست بر قضا از کادر درمانی بیمارستانی دیگر است و همراه شوهرش برای انجام کارهای ترخیص پدر به بیمارستان آمده از اینکه بیماری پدرش خواب و خوراک را از آنها گرفته حرف میزند اما خوشحالیاش را از سلامت دوباره پدر پنهان نمیکند: «پدرم از ۲۳ مرداد در بیمارستان بستری شد. تعادل در حرکت نداشت و تب و لرز شدیدی همه بدنش را گرفته بود. استخواندرد زیاد و افت پلاکت خونش در بالاترین حد بود. درنهایت کارمان به بخش مراقبتهای ویژه کشید.» آنطور که منیژه جوانمرادی میگوید او و خانوادهاش نمیدانند پدرشان چطور بیمار شده است. اتفاقی که برایشان علامت سؤالی جدی ایجاد کرده است: «پدرم خیلی تمیز است. اهل اینکه جایی برود هم نیست و در این چندماه حتی از خانه بیرون نرفته است. بچهها هم قبل دیدن پدرم سعی میکردند همه قواعد بهداشتی را رعایت کنند. حتی وسواس بیشتری هم برای رعایت پروتکلهای بهداشتی به خرج دادیم اما پروتکلها حریف کرونا نبودند و پدرم بیمار شد.»
خانواده جوانمرادی این روزهای سخت را تجربهای تلخ در زندگی خود میدانند: «نمیدانم چرا با همه مراقبتهایی که کردم پدرم بیمار شد. شاید باید برای رفتوآمد با پدرم بیشتر سختگیری میکردم. شاید روش انتقال بیماری عوض شده است و ما خبر نداریم.»
گروههای هدف کرونا کداماند؟
«فکر میکردیم بیماری یکیدوماهه ختم به خیر شود و بساطش را جمع کند و برود. اما همه حساب و کتابها با پایداری بیماری و جهش ویروس کرونا به هم ریخت. نهتنها ویروس ضعیفتر از قبل نشد که حالا رنگ عوض کرده و بیماران بیشتری را درگیر میکند.»
نسرین سلیمی، پرستار بخش ریه عفونی بیمارستان فیروزگر، تفاوتهای بیماری را به چشم دیده چون خودش هم تجربه ابتلا به بیماری را داشته است: «بیماری به نظر من سنگینتر شده است. دوره اول شیوع بیماری سطح اکسیژن خون افراد مبتلا نهایتا به ۸۸ درصد میرسید. الان سطح اکسیژن خون بیمار به ۶۰ هم میرسد. لخته شدن خون هم موضوع عادیشده دیگری است که قبلا یا نبود یا خیلی کم اتفاق میافتاد.»
برای کرونا فرقی ندارد چه کسی را مبتلا میکند. فقیر یا غنی. بیماران بستری در بیمارستان فیروزگر تهران که در مرکز شهر قرار دارد از همه اقشار جامعه هستند. سلیمی در این باره میگوید این باور را که بیماری بیشتر میان طبقات ضعیف جامعه رایج است نمیتوان باور درستی دانست یا دستکم اینکه شواهد زیادی برای اثبات آن وجود ندارد.
به گفته او، «بیماری اصلا ارتباطی به توانایی مالی فرد ندارد. براساس تجربهام میتوانم بیماران کوویدـ۱۹ را که تا امروز دیدهام به ۳ گروه تقسیم کنم. کارمندان شاغل در بخش دولتی و خصوصی، بیماران نیازمند استفاده از خدمات شیمیدرمانی و مراقبتهای خاص و سوم افرادی که فکر میکنند بیمار نمیشوند و نیاز به مراقبت در خود احساس نمیکنند. تعداد این دسته آخری هرروز بیشتر از روز قبل میشود درحالیکه با همه وجود و از هر طریقی از مردم خواستهایم پروتکلهای بهداشتی را رعایت کنند.» آنطور که پرستاران و کادر درمان بیمارستان فیروزگر میگویند تعداد زیادی از افراد مبتلا در موج دوم کسانی بودهاند که دورکاری نداشتهاند و زمان بیشتری را در محیطهای اداری و شغلی نسبتا پرجمعیت سپری کردهاند.
خبر تولید واکسن؛ دردسری برای کادر درمان
در بیمارستان فیروزگر و بین کادر درمان این برداشت وجود دارد که یکی از دلایل متأخر کمتوجهی عدهای به رعایت پروتکلهای بهداشتی، شنیدن خبر تولید واکسن است. واکسنی که حتی اگر هم تولید شود، معلوم نیست با چه قیمت و چه زمانی به دست عموم افراد جامعه برسد.
سلیمی میگوید: «واکسن فقط برای پیشگیری از بیماری کارایی دارد. حتی اگر ساخته شود باید در کل جهان توزیع شود و تولید آن به صورت انبوه مقدماتی لازم دارد. تا به دست ما برسد معلوم نیست چند سال زمان میبرد و قیمتش هم ممکن است بالا باشد. بنابراین امید به واکسن حداقل برای آیندهای نزدیک به ۲ سال خواهد بود.»
بیمارانی که کرونا درد آخرشان است نه اول
بخش ریه بیمارستان تقریبا پر است اما در هر بخش تعداد کمی پرستار و نیروی خدماتی حضور دارند و فشار کار بر دوش آنها که ماندهاند سنگین است. در موج دوم، تعداد زیادی از نیروهای بیمارستان کرونا گرفتند. در جدال با بیماری بیشتر کادر درمان توانستهاند با موفقیت کوویدـ۱۹ را شکست بدهند و دوباره سرکارشان برگردند اما افراد زیادی داوطلب گفتوگو درباره تجربهشان از بیماری نیستند.
سمیه نوری، پرستار جوان بیمارستان فیروزگر، ۳ سال است دوره طرح پرستاریاش را در این بیمارستان میگذراند؛ یکی از مراکز اصلی ارائه خدمات درمانی به بیماران مبتلا به کرونا. او اسفند پارسال علائم بیماری را احساس کرد و بعد آزمایشها نشان داد ریههایش درگیر شده است. قرنطینه و عمل به توصیههای پزشکان دوباره سرپایش کرد و مشتاقتر از قبل برای حضور در بیمارستان. اشتیاقی که باعث شده با بیمارانش بیشتر از قبل ارتباط بگیرد. از نگاه او کم نیستند بیمارانی که بهدلیل ناتوانی برای خرید ماسک و مواد ضدعفونیکننده، درگیر کوویدـ۱۹ میشوند.
نوری میگوید در این ماهها مراقبت از بیماران مبتلا به کرونا و مخصوصا بعد از بازگشاییها، پرستار تعداد زیادی از کارگران روزمزدی بوده که درآمد روزانهشان به سختی به ۵۰ هزارتومان میرسد. آنها که خرجشان همینطوری هم به دخلشان نمیرسد چه برسد به اینکه بخواهند ماسکهای چند هزار تومانی یا دستکش جعبهای چند ده هزار تومانی تهیه کنند.
برای تهیه هرکدامشان باید قید درآمد یکی دو روز کار را بزنند: «اوایل شیوع بیماری که ماسک و دستکش گران بود و نایاب، تعداد بیماران هم بیشتر بود. وقتی گلایه میکردم چرا ماسک و دستکش تهیه نکردند، میفهمیدم پول نداشتند تا از خودشان در مقابل ویروس محافظت کنند.»
از نگاه تعداد دیگری از پرسنل بیمارستان فیروزگر مشکلات مالی اگرچه دلیل مهمی برای رعایت نکردن پروتکلهای بهداشتی از سوی مبتلایان است اما تنها علت اثرگذار نیست. پرستاری که ۶ ماه گذشته را هرروز پای صحبت بیماران مبتلا در بخش مراقبتهای ویژه نشسته، دلایل دیگری از رعایت نشدن مقررات بهداشتی بیان میکند: «دوره اول شیوع بیماری بیمارانی داشتیم که هیچ امیدی به زندگی نداشتند. آنقدر از مشکلات زندگی روزمره اشباع شده بودند که میگفتند ابتلا به کرونا درد آخرشان است نه اول. الان تعداد این افراد کمتر شده، یعنی بیماری همه گروهها را درگیر کرده، طبقات بالا، متوسط و ضعیف جامعه. همه جور بیماری داریم با هر توانایی مالی.»
ابتلای کادر درمان به کرونا
فرهاد زمانی، رئیس بیمارستان فیروزگر میگوید: «اکنون روزهای خلوتی در مقایسه با هفتهها و ماههای گذشته است. بیمارستان فیروزگر برای زمان بحران، ظرفیت ۶۰۰ تخت بیمارستانی دارد. با شیوع کرونا مجبور شدیم برای جلوگیری از اختلال در ارائه خدمات درمانی به بیماران غیرکرونایی، بخش تازهتأسیس بیمارستان را برای مراقبت از بیماران کرونایی در نظر بگیریم و با این کار تلاش کردیم ارتباط بیماران کرونایی با غیرکرونایی قطع شود.»
زمانی ادامه میدهد: «اردیبهشت امسال و همزمان با اوج دوباره بیماری، ۲۷۰ تخت بیمارستان در اختیار بیماران کرونا قرار گرفت. ساختمان جدید امکانات و تجهیزات خوبی دارد اما فشار بر کادر درمان به شدت سنگین و فرساینده است. بیشتر همکاران ما که در بخش مراقبت از بیماران مبتلا به کرونا کار میکنند، خودشان هم درگیر این بیماری شده و دستکم یک بار مبتلا شدهاند.»
در بیمارستان فیروزگر تلاشهای ستودنی لیلا بختیاری روایت مشترک همه کادر درمان و پرسنل بیمارستان است. سرپرستار بخش مراقبتهای ویژه که هم در مرحله اول شیوع بیماری و هم در اپیدمی دور دوم کرونا گرفت. بیماری او در دوره دوم به خانوادهاش منتقل شد و پدر و مادر این پرستار هر دو حالا مبتلا به کرونا و در بیمارستان فیروزگر بستری هستند.
بختیاری همچنان در بیمارستان حاضر است و حالا هم باید مراقب بیماران دیگر باشد و هم مراقب حال پدر و مادرش که حال یکی از آنها وخیم است.
افزایش ابتلای جوانان به کرونا
کادر درمان بیمارستان فیروزگر تهران میگویند: تجربههایی که در مواجهه با کرونا در ۶ ماه گذشته بهدست آوردهاند تجربههای منحصربهفردی بوده است؛ هرچند بسیار دردناک و طاقتفرسا. کوویدـ۱۹ ویروس بسیار پیچیدهای است با رفتارهای ناشناخته و متفاوت در بازههای زمانی مختلف. تغییر رفتار ویروس و هدف گرفتن بیماران جوانتر یکی از تغییرات مهم بیماری در دوره دوم شیوع آن به نسبت دوره اول است.
سن افرادی که به بیماری مبتلا میشوند، کمتر شده اما هنوز هم در کل آمار فوت افراد مسن بالاتر است. درگیری ریه نسبت به قبل بیشتر شده است و اگر در گذشته تعداد فوت افراد جوان کمتر گزارش میشد امروز حتی فوت کودک ۴ ساله هم در اصفهان داشتهایم. با این حال روند کلینیکی بیماری تغییری نکرده است. این اتفاق معنایش این است که دیگر کسی در مقابل بیماری از نظر سن و سال مصون نیست و همه باید با ماسک زدن و رعایت موارد بهداشتی از جان خود و دیگران مراقبت کنند.
گلایههای کادر درمان
خیلیها از تلاش کادر درمان قدردانی میکنند و آنها را مدافعان سلامت میخوانند. اما پرستاران و کادر درمان میگویند تعدادی از مردم فکر میکنند پزشکان دارند وظیفه خود را انجام میدهند و پولش را میگیرند.
یکی از پرستاران میگوید: «این حرفها جانکاه است و در جان آدم رسوب میکند.» هرروز خبری از درگذشت پزشک، پرستار، کادر خدمات بیمارستان و کسانی میرسد که جانشان را برای بهبود حال بیماران مبتلا به کرونا از دست دادهاند. تعدادشان حالا بیش از ۱۶۰نفر شده است و هرروز هم بیشتر میشود. با فوت هر کدامشان، جای خالیشان پر نمیشود و آنها که در سنگر ماندهاند باید جور یار سفر کرده را هم بکشند. این یعنی خستگی بیشتر و افزایش احتمال ابتلا به بیماری. همه اینها را باید کنار کمبود تجهیزات و فرسوده بودنشان گذاشت و فهمید هیچ دلیلی نمیتواند عاملی باشد برای بیتوجهی به پروتکلهای بهداشتی و ماسک نزدن.