مسلما نشستن در یک خانه شخصی با رنگ و نمای صورتی یا آبی گاه برایتان خنده دار است چون همیشه به این فکر کردهایم که ظاهر خانه ما مرتبط با شخصیت ماست و هرچه از این لحاظ سنگینتر باشیم بهتر است. اینگونه است که استفاده از رنگهای تیره و مات، کمکم به ارزشی در جامعه ما تبدیل میشود. بسیاری از شهروندان تحمیل فضای خاکستری پایتخت و تاثیر آن را بر خود احساس نمیکنند. رنگ غالب سیمان و سنگهای سفید و سیاه در کنار هم ایستادن ناهماهنگ این بناها آشفتگی تصویری زیادی در شهر ایجاد میکند و تکتک زایدهها، بناها و عناصر بصری در شهر، بر روحیات شهروندان اثر میگذارد. با این حال کسی نمیتواند به مالکی بگوید باید خانهات را با نما و رنگی طراحی کنی که شهر را از فضای خشک کنونی نجات دهد.
رنگ عنصری است که در شهرسازی ما به کلی فراموش شده، شهرها غالبا خاکستری هستند و شهروندان در برخورد با این نماهای خشک و خشن تنها با آشفتگی بصری مواجه میشوند و آنچه باید در خدمت آرامش روانی شهروندان باشد برعکس عمل میکند. هر چند که در چند سال اخیر اداره نقاشی شهری در سازمان زیباسازی شهرداری فعالیت میکند اما هنوز هم اصول و ضوابطی برای رنگآمیزی شهری طراحی نشده است. البته مسئولان این سازمان هم به این کمبودها اذعان دارند. مدیر اداره نقاشی سازمان زیباسازی شهرداری تهران، از معلق ماندن تدوین این ضوابط خبر میدهد؛ «از زمان تاسیس این اداره یک طرح محوری رنگ در منظر شهری تعریف شد که متأسفانه تا کنون به نتیجهای نرسیده است، این مسئله را هم میتوان ناشی از دو دیدگاه دانست یکی اینکه ضرورتی در این باره در بین مسئولان نهادهای مختلف که با این موضوع در ارتباط هستند، احساس نمیشود و دوم دخالت سیستمهای مدیریتی در تمام برنامههای تدوین ضوابط شهرداری در اینباره است.»
محمود شعیبی توجیه نشدن مکانیزم ورود به موضوعات پژوهشی برای مدیران را دلیل اصلی برخوردهای اینچنینی با طرحهای بلندمدت میداند و از گذشت بیش از پنج سال از طرح این موضوع خبر میدهد که اگر آغاز شده بود تاکنون مسلما این ضوابط تدوین شده بود. گرچه مدیران سابق شهرداری تهران این طرح را مسکوت گذاشتند اما مدیر اداره نقاشی سازمان زیباسازی عنوان میکند که تصمیم دارند این ایده را با یک مشاور ذی صلاح اجرایی کنند؛ «در این رابطه یک پژوهشکده با ما همکاری میکند که سورس علمی و فنی و مرجع سرویس دهنده پژوهشی به کارخانجات و شرکتهای تولید رنگ است. توافقها در این زمینه انجام شده اما به مرحله قرارداد نرسیدهایم. از طرف دیگر هم گروهی از صاحبنظران معماری و شهرسازی مشغول مطالعه در این باره هستند.»
البته شعیبی برخی سازمانهای دیگر را هم در این باره دخیل میداند: «گرافیک شهری بحث گستردهای است و هر چه شما در شهر میبینید جزو گرافیک شهر محسوب میشود که باید تماما در اختیار آرامش شهر باشد. بیلبوردها و بنرها هم بخش بزرگی از فضای شهری را اشغال کردهاند که انتخاب آنها تنها از نظر مغایرت نداشتن با قانون به لحاظ فرهنگی، سیاسی، دینی کنترل میشود و درباره اینکه چه ناهماهنگی تصویری ایجاد میکنند با هیچ مشاوری مشاوره نمیشود. در بحث تبلیغات که وزارت ارشاد متولی این بخش است و در بخش فرهنگی هم چند نفر از اعضای شورا بر این بخش نظارت میکنند.»
اعظم خاتم طراح شهری هم با تایید ناهمگونی رنگها در شهر و آشفتگی تصویری وجود یک کمیسیون را از سالها پیش ضروری میداند که نقشه و طرح خانهها در آن بررسی میشد و همجواریها از نظر رنگ و نما مورد مطالعه قرار میگرفت.
مدیر اداره نقاشی سازمان زیباسازی شهرداری تهران، با تایید این نکته از تشکیل کار گروههایی با محوریتهایی مانند نقاشی، رنگآمیزی، مبلمان شهری خبر داد که برنامههایشان به این شورای تخصصی ارائه و درصورت تائید لازمالاجرا میشود.
نیاز شهرداری به کمک سایر دستگاهها
البته برخی از شهرسازان معتقدند که حتی با وجود شورای تخصصی فرهنگ و هنر که اخیرا با هدف سامان دادن به وضعیت فرهنگی و هنری شهر تشکیل شده باز هم در کوتاه مدت نمیتوان به تغییر شرایط پایتخت چندان امیدی داشت؛ بهعنوان نمونه اعظم خاتم، طراح شهری معتقد است که حداقل در حوزه رنگ آمیزی شهری، بسیاری از تلاشها حکایت نوش داروی بعد از مرگ سهراب است: «تهران ساخته شده و باید سالها پیش مسئولان شهری به این فکر میافتادند؛ در شرایط کنونی نمیتوان به مالکی که نمای خانهاش سنگ گرانیت است به راحتی گفت روی آن را رنگآمیزی کند.»
به اعتقاد خاتم باید این حقیقت را پذیرفت که سالهای متمادی مدیران شهر بدون آنکه توجهی به رنگآمیزی در شهر داشته باشند، تهران را ساختند و طبییعی است که امروز تهران تا این میزان از بازی رنگها تهی است.البته شهرداری تهران در برنامهای که اخیرا به اجرا گذاشته سعی کرده تا حدودی رنگ را به شهر برگرداند اما جهانشاه پاکزاد عضو هیأت علمی دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه شهید بهشتی تاکید دارد که شهرداری به تنهایی در این قضیه ناتوان است و وجود یک ضمانت اجرایی برای پیشبرد اهداف زیباسازی شهر ضروری است چرا که نمیتوان انتظار داشت که شهرداری تهران به تنهایی احیای دوباره طراحی شهری در پایتخت را بهعهده بگیرد: «تجربه بسیاری از شهرهای اروپایی نشان میدهد که اجرای طرحها و ضوابطی که به نوعی با بخش وسیعی از شهروندان مرتبط است بدون داشتن الزامات قانونی میسر نیست. در مورد همین موضوع رنگ در شهر، شهرداری این شهرها عموما براساس مصوبه شوراها یا حتی قوانین فرادستی این امکان را دارند تا مالکان مناطق مختلف شهر را ملزم کنند براساس طرحهای شهرداری، نمای بیرونی خانههای خود را رنگآمیزی و طراحی کنند.»
به اعتقاد پاکزاد شهرداری تهران نمیتواند بدون هیچ پشتوانهای به صاحبان املاک بگوید مجبورند نمایخانهشان را بر مبنای خواست شهرداری تهران طراحی کنند.
الزام یا هماهنگی
البته این ایده مخالفانی هم دارد. برخی معتقدند که نمیتوان برای سامان دادن به نماهای شهری و حتی ایجاد تنوع رنگ در شهر مالکان را مجبور به اجرای ایدههای مدیران شهر کرد.
البته پاکزاد استاد طراحی شهری تاکید میکند که این طرح در بسیاری از کشورهای دنیا اجرا میشود و در ادبیات شهرسازی هم هیچ گاه به مثابه بستن دست و بال مالکان تعبیر نمیشود: «درست است که مالک در بنای شخصی خودش کار میکند اما همزمان با اینکه خودش یک بار ساختمان را میبیند، هزاران شهروند هم مجبورند این طرح را در طول روز ببینند. از طرفی شهر تهران طبق یک دستور نانوشته یکنواختی ناهنجاری را دارد که به یقین بر روحیه شهروندان تاثیر میگذارد.
با این اوصاف وجود یک طرح کلی به معنای محدود کردن مالکان نیست و شهرداری با ارائه چارچوبها مبنا را به صاحبان املاک میدهد و مالکان هم میتوانند خلاقیت به خرج بدهند و طبق آن، چارچوبهای طرح خود را در بیاورند؛ این برخورد سالهاست که در کشورهای متمدن مرسوم شده و این چارچوبها در این کشورها مشخص شده است.»خاتم به طرح جامع تهران هم اشاره میکند که در این باره مواردی ذکر شده است: «در این طرح درباره روستاهای ارزشمند تهران مانند تهران که بهسازی میشوند پیشنهاد دادیم که این روستاها با رنگهای هماهنگ و متناسب بازسازی شوند که نمونه این کار در کشورهایی مانند تونس و الجزیره دیده میشود که هماهنگی خاصی بین خانههای روستا با هم و با طبیعت آن وجود دارد. از طرف دیگر مناطقی مانند دربند و درکه در داخل شهر وجود دارند که باید بهسازی شوند، در این راستا شهرداری باید شهروندان را تشویق کند که رنگ آمیزی شهری در این مناطق مورد توجه واقع شود و هماهنگ باشد.»
این استاد طراحی شهری، مناطق چهلگانهای که سازمان زیباسازی به دلایلی همچون زلزله خیز بودن میخواهد بهسازی کند را جای خوبی برای اجرای این هماهنگی و همخوانی رنگ و نما میداند. البته پاکزاد هم معتقد است تمام مسائل رنگ آمیزی شهری به نمای ساختمانها برنمیگردد؛«ما رنگ ستیز هستیم و نوعی فرار از رنگ در ذهن ما جا افتاده است؛ در اینباره مشکل عرفی داریم، فکر میکنیم هرچه رنگها تاریکتر باشد، نشانه سنگینی جامعه است. بنابراین شهرداری درصورتی که بخواهد هم به تنهایی نمیتواند در مقابل آشفتگی رنگ تهران بایستد و نیاز به فرهنگسازی و ضمانت اجرایی دارد.»