اما بر این باورم که در توضیح این بحث مهم باید درجه اول به این نکته پرداخت که با درآمدهای نفتی چه نباید کرد.
1 - با توجه به مالکیت دولت بر درآمدهای حاصل از صادرات نفت خام، در مقاطعی که با افزایش درآمدهای نفتی مواجه میشویم، نباید این افزایش بر هزینههای دولت تاثیر بگذارد و تعهداتی فراتر از ظرفیت بلندمدت دولت ایجاد کند. متأسفانه این اتفاقی است که هم در سالهای 52-56 و هم در سه سال اخیر رخ داد.
2 - استفاده از درآمدهای حاصل از صادرات نفت خام نباید منجر به ایجاد بیثباتی درکشور با افزایش حجم نقدینگی از طریق پایه پولی شود، متأسفانه این امر نیز در سالهای 52-56 و در 3 سال اخیر اتفاق افتاد، بهطوری که طی 3 سال نقدینگی دو برابر شد.
3 - درآمد نفت نباید سبب گسترش بیرویه واردات شود. آسیبهایی که افزایش قابل توجه حجم واردات به تولید داخلی وارد میکند زیاد است. این موضوع همچنین بر مقدار سرمایه گذاری در بخشهای تولیدی کشور و میزان اشتغال تاثیر مخربی میگذارد.
باز هم این پدیده هم در سالهای 52-56 و هم 84-86 اتفاق افتاد. و اما چه باید کرد:
1 - همه بر این نکته اتفاق نظر داریم که درآمد حاصل از نفت پرنوسان است و در مقاطعی با درآمد بسیار پایین و در مقاطعی با درآمد بسیار بالا مواجه بودهایم. بنابراین، از آنجایی که مصارف درآمدهای نفتی در حوزههایی است که اهمیت زیادی دارد - مثل بودجه دولت و خدماتی که دولت عرضه میکند - بنابراین بهطور طبیعی در مقاطعی که با کاهش درآمدهای نفتی مواجه میشویم، این امکان وجود ندارد که به سرعت بودجه دولت را کاهش دهیم. بنابراین، منطقی است که بخشی از درآمدهای نفت در ایام رونق را صرف ثباتسازی بودجه نماییم. این هدف از برنامه سوم با حساب ذخیره ارزی دنبال میشود.
2 - در بلندمدت باید توجه کرد که درآمدهای نفت حاصل از ترکیب متغیرهایی است که اکثرا ثابت هستند؛ درآمد نفت از حاصل ضرب مقدار صادرات روزانه، در روزهای سال، در قیمت نفت، در نرخ ارز به دست میآید. به جز قیمت نفت، بقیه عوامل تشکیلدهنده درآمد نفت تقریبا ثابت هستند، به این معنی که مقدار صادرات اگر روندی نزولی نداشته باشد، تقریبا ثابت است، تعداد روزهای سال نیز ثابتند و نرخ ارز نیز در سیاستهای کلان دولت فعلی تقریبا ثابت است.
در طرف هزینهها نیز ترکیبات متغیری وجود دارند که همگی در حال افزایش هستند. هزینهها ترکیبی از جمعیت، تورم و حوزه فعالیتهای دولت است. جمعیت و تورم روندی افزایشی دارند، انتظار طبیعی مردم هم این است که کیفیت و کمیت خدمات دولت در طول زمان افزایش یابد.
پس درآمد نفت از مولفههایی تشکیل شده است که تقریبا ثابت است، اما هزینههای دولت در طول زمان در حال افزایش است.
حتی اگر در یک مدل ساده و در یک بازه زمانی کوتاه مدت شبیه سازی کنیم و از همین سالی که در آن قرار داریم به سمت آینده حرکت کنیم، در مییابیم که با مشکل در حال تشدید کسری بودجه مواجه خواهیم شد.
امسال حدود 100.000 میلیارد ریال کسری بودجه داریم و اگر فرض کنیم در سال آینده قیمت نفت 80 دلار باشد و همه درآمدهای نفت را بدون اینکه در حساب ذخیره هم بگذاریم، وارد بودجه نماییم و با فرض این که مالیات نیز با نرخی بیشتر از سالهای گذشته افزایش یابد، در 3-4 سال آینده با کسری بودجههای 300-400 هزار میلیاردی مواجه خواهیم بود.
نتیجه این که اگر در چارچوب سیاستهای موجود اقتصاد کلان حرکت کنیم، ظرف مدت کوتاهی به کسری بودجههای بسیار زیادی خواهیم رسید. اگر این مطالب را بپذیریم، چیزی که تحت عنوان مازاد درآمد نفتی طی سالها به دست میآید را علاوه بر اینکه باید برای ثبات سازی در حساب ذخیر ارزی قرار دهیم، بخشی نیز باید برای جبران کسری بودجههای آتی پساندازشود. شکل این پسانداز نیز میتواند بهصورت سرمایهگذاری بلندمدت در طرحهای بینالمللی باشد.
* رئیس دانشکده اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف