محسن یعقوبی: نگهداری 35 میلیارد دلار درآمد ارزی ایران به‌صورت سپرده در بانک‌های خارجی به‌دلیل اعمال محدودیت‌های جدید برای سیستم بانکی تبدیل به چالش جدیدی برای اقتصاد ایران شده است.

زیرا با تداوم این شرایط به‌نظر می‌رسد هزینه نگهداری این ذخایر بیشتر از سود سرمایه‌گذاری آنها باشد.دکتر علی ماجدی، معاون اقتصادی سابق وزارت امور خارجه و سفیر اسبق ایران در ژاپن با بیان این مطلب پیشنهاد می‌کند درصورت تداوم این شرایط بهتر است ایران در کسب درآمدهای ارزی خود با احتیاط بیشتری حرکت کند و با کاهش صادرات نفت از میزان درآمدهای مازاد بکاهد تا هزینه نگهداری آنها را متحمل نشود.

 وی همچنین در باره نقش دارایی‌های خارجی در اقتصاد ملی، ترکیب بهینه سبد ذخایر ارزی ایران وهمچنین راهکارهای برون رفت از چالش اخیر با همشهری عصر گفت‌وگویی انجام داده است که در ذیل می‌آید.

  • اقتصاد‌های وابسته به صادرات مانند ایران همواره با حجمی از دارایی‌های ارزی روبه‌رو هستند برای شروع بحث بفرمایید نقش دارایی‌های خارجی در روند اداره اقتصاد ملی این کشورها چیست ؟

دارایی‌های خارجی به‌عنوان یکی از فاکتورهای اصلی خلق پول در کشور نقش مهمی دراقتصاد ملی دارد. با توجه به ترازنامه بانک مرکزی وقتی میزان دارایی‌های بانک مرکزی بالا می‌رود پایه پولی افزایش پیدا می‌کند و اثرات بعدی آن در اقتصاد ظاهر می‌شود. به‌طور کلی سه فاکتور در تراز نامه بانک مرکزی در افزایش نقدینگی مؤثر هستند. اولین فاکتور میزان ذخایر ارزی بانک مرکزی است که به‌صورت ارز یا طلا نگهداری می‌شود. این ذخایر اعم از اینکه در ایران یا خارج از ایران مانند صندوق بین‌المللی پول یا در بانک جهانی وسایر بازار‌های بین‌المللی نگهداری شود می‌تواند موجب افزایش نقدینگی شود.

عامل بعدی شامل بدهی‌های دولت به بانک مرکزی و بدهی بانک‌ها به بانک مرکزی است که در رشد حجم پول مؤثر است. در مجموع این دارایی‌ها امکان انتشار اسکناس و افزایش پایه پولی را دارند که منجر به رشد نقدینگی خواهد شد. وقتی ما امروز صحبت از رشد نقدینگی و تورم ناشی از آن می‌کنیم یکی از فاکتورهای اساسی آن همین درآمدهای ناشی از صادرات نفت است که قدرت افزایش پایه پولی و نقدینگی بخش خصوصی را دارد؛ در نتیجه نگهداری دارایی‌های خارجی به‌عنوان یکی از عوامل اصلی خلق پول در کشور بسیار حائز اهمیت به شمار می‌رود.

 البته به‌دلیل همین اهمیت بود که در گذشته حساب ذخیره ارزی تاسیس شد تا تمام درآمد ارزی به حساب دارایی‌های بانک مرکزی منظور نشود و فرایندخلق پول و تبدیل درآمدها به ریال کاهش پیدا کند واز طرفی درآمدها به سمت تولید کالا وخدماتی برود که منجر به رشد تولید و تقویت سرمایه‌گذاری در بخش خصوصی خواهد شد اما امروزاین حساب کارکرد خود را ازدست داده است به‌طوری‌که با برداشت‌های بی‌رویه از این حساب درآمدهای ارزی به حساب دارایی‌های بانک مرکزی منظور و عملا فرایند خلق پول تکرار می‌شود که با ضریب فزاینده نقدینگی منجر به افزایش تورم در جامعه خواهد داشت در نتیجه این دارایی‌ها نقش مهمی در اقتصاد ملی ما دارند و اگر به نحو مطلوب مورد بهره‌برداری قرار نگیرند تورم بیشتری را به اقتصاد تحمیل خواهند کرد. ضمنا محل نگهداری این دارایی‌ها و نحوه مدیریت ذخایر ارزی نیز در این راستا از اهمیت فوق العاده‌ای برخوردار است.

  • شما به نحوه مدیریت ذخیر ارزی ایران اشاره کردید. با توجه به اینکه از چند سال پیش و به‌دلیل شرایط بین‌المللی ایران ترکیب پرتفوی ارزی ما دچار تحولات بسیاری شده است به‌نظر شما برای انتخاب پرتفوی بهینه برای این ذخایر و محل نگهداری آنها چه معیارهایی را باید مد نظر قرار داد ؟

ترکیب بهینه پرتفوی این ذخایر باید به‌صورت علمی و کارشناسی محاسبه شود اینکه این ذخایر به کدام ارزها نگهداری شود، چه میزان از این ذخایر به‌صورت ارز و چه میزان در قالب طلا نگهداری می‌شود و وزن هر کدام از ارزهای پرقدرت دنیا مانند دلار، یورو و ین در این سبد چقدرباشد از معیارهای مهمی است که باید سنجیده شود. به‌طور کلی باید گفت ما صرف‌نظر از آن بخش از درآمدهای ارزی که به هزینه‌های ارزی جاری تخصیص می‌دهیم برای بخش دوم که برای سرمایه‌گذاری و کسب سود نگهداری می‌کنیم باید برنامه ریزی دقیقی داشته باشیم و ترکیب مطلوب این پرتفوی باید با توجه به نوسانات ارزها در بازار‌های بین‌المللی وهمچنین نرخ بهره این ارزها در یک محاسبات دقیق ماتریسی سنجیده شود تا به سمت ترکیب موزون و بهینه حرکت کنیم.

ضمن اینکه نکته مهم دیگر انتخاب محل نگهداری این دارایی‌هاست که برای انتخاب آن باید معیارهایی مانند سرمایه و اعتبار بانک‌های محل نگه‌دارنده دارایی را در نظر بگیریم از طرفی بازار‌های پولی که ذخایر ارزی در آن بازار‌ها جریان پیدا می‌کند باید ازسهم و اعتبار خاصی در بازار‌های مالی و مبادلات جهانی برخوردار باشد مانند بازارهای مالی اروپا و آمریکا تا ضمن بازدهی اطمینان بخشی این ذخایر نیز تامین شود. البته من با شناختی که از کارشناسان بانک مرکزی دارم گمان می‌کنم یک گروه متخصص روی مدیریت ذخایر ارزی ایران از مدت‌ها پیش تا کنون کار کردند و ترکیب مناسبی را برای نگهداری از ارزها برگزیدند ولی همواره ترکیب بهینه تری وجود خواهد داشت که بازدهی بالاتری را حاصل می‌کند ضمن اینکه برای حفظ این بازدهی ما نیازمند پیش‌بینی مداوم بازار ارز هستیم به‌طوری‌که اطمینان و بازدهی ارزها را همواره باید رصد کنیم.

در شرایط کنونی که سهم دلار از این ذخایر در حال کاهش است و ما با تحریم‌های بانکی بیشتری روبه‌رو هستیم چه انتخابی برای ترکیب این پرتفوی انتخاب کارآمد تری خواهد بود ؟
در حال حاضر به‌دلیل تحریم‌های اقتصادی اعمال شده ما در بحث مدیریت و نگهداری ذخایر ارزی با چالش‌های فراوانی روبه‌رو هستیم که به ما تحمیل شده است.

در شرایط طبیعی همواره تحلیل‌های مبتنی بر دانش تخصصی مالی برای ترکیب این ذخایر صورت می‌گیرد زیرا با متغیرهای بیرونی مواجه نیستیم اما در سایر موارد مثلا وقتی ما در مبادلات دلار با مشکل مواجه می‌شویم قاعدتا نوع مدیریت ذخایر ما نیز بر پایه چارچوب‌های دقیق علمی نخواهد بود بلکه همراه با مصلحت اندیشی می‌شود ضمن اینکه انتخاب‌های ما برای نحوه مدیریت این ذخایر محدود می‌گردد البته هر چند در حال حاضر سایر کشور‌ها ی دنیا نیز به‌دلیل کاهش ارزش دلا در بازار‌های جهانی سهم دلاررا در ذخایر خود کاهش دادند اما حذف کامل این ارز از ترکیب ذخایر ارزی ایران به‌دلیل اعمال محدودیت‌های بین‌المللی نمی‌تواند راهکار مناسبی تلقی شود زیرا درصورت جایگزینی دلار با یورو نیز نباید تمام ذخایر به یورو یا سایر ارز‌ها تبدیل شود زیرا به غیراز بازدهی ارز بحث اطمینان بخشی ارزها نیز مطرح است به‌طوری‌که در سایر کشورها با کاهش ارزش دلار آنها به سمت سایر تسهیلات اعتباری و اوراق قرضه بین‌المللی رفتند یا سهام خریداری کردند به‌طوری‌که در یک فرایند حساب شده این منابع از بانک مرکزی جداشده و در اختیار یک شرکت سرمایه‌گذاری قرار می‌گیرد تا این وجوه را اداره کند زیرا این نوع عملیات در تخصص بانک مرکزی نیست و باید توسط شرکت‌های مدیریت سرمایه انجام شود مثلا در کشور کویت یا نروژ هنگامی که بحث صندوق تثبیت ذخایر ارزی مطرح شد بخشی از دارایی‌های ارزی آنها در اختیار شرکت‌ها بین‌المللی قرار گرفت تا به‌صورت سهام و سایر اوراق بهادار مدیریت و نگهداری شود؛ دراین صورت دارایی‌ها از بازار پول خارج و به سمت بازار سرمایه حرکت می‌کند که این فرایند نیازمند یک دانش تخصصی است.

اما همانطور که گفتم در حال حاضر ما نمی‌توانیم روی یک ترکیب بهینه صحبت کنیم زیرا انتخاب‌های ما محدود است. در حالت طبیعی بین ترکیبی از ارزها و نیز بانک‌های محل نگه‌دارنده آنها و بازار‌های پولی شناخته شده جهان می‌توانستیم انتخاب کنیم اما الان که به تدریج با محدودیت‌های زیادی مواجه شدیم مانند حذف تدریجی دلار از سبد ارزی و افزایش دامنه تحریم‌های بانکی و خطر بلوکه شدن این دارایی‌ها در نتیجه نمی‌توان راهکار مطلوبی برای ترکیب بهینه این پرتفوی ارائه کرد.

  • با توجه به احتمال انتقال ذخایر ارزی ایران از بانک‌های اروپایی مسئولان اقتصادی کشور از تبدیل این دارایی‌ها به سهام و ذخایر طلا صحبت کردند ضمن اینکه ما تجربه خرید سهام کروپ را نیزداریم که با حاشیه‌های بسیاری همراه شد. به‌نظر شما این ترکیب نگهداری می‌تواند راهکار مطلوبی تلقی شود ؟

نگهداری ذخایر ارزی در قالب سهام در سایر کشورهایی که با حجم عظیمی از این درآمدها روبه‌رو هستند نیز انجام می‌شود و روش مناسبی می‌تواند باشد اما باید دید در چه شرایطی و به چه منظوری مااین ترکیب را انتخاب می‌کنیم یعنی آیا به‌منظور کسب بازدهی بالاتر از این درآمدها براساس تحلیل‌های کارشناسی شده در بازار سهام دست به این کار می‌زنیم یا صرفا برای مصون نگه‌داشتن این درآمد‌ها از گزندهای احتمالی آنها را تبدیل به سهام می‌کنیم. به‌نظر من در مورد ذخایر ارزی ایران ما به حالت دوم نزدیک‌تر هستیم و در این شرایط تبدیل دارایی‌ها به سهام یا ذخایر بیشتر طلا نمی‌تواند پرتفوی مطلوبی تلقی شود زیرا در این صورت قدرت نقدینگی این دارایی‌ها بسیار پایین می‌آید ضمنا برای تبدیل این دارایی‌ها به سهام شرکت‌ها ما نیازمند داشتن شناخت قوی برای خرید سهام هستیم تا بتوانیم بازدهی مطلوب را کسب کنیم ضمنا این گزینه در هر صورت با مقداری ریسک توأم است و معمولا کار بانک مرکزی هم نیست و نباید بدون داشتن تحلیل علمی از شرایط بازار‌ها ی مالی جهان اقدام به این عمل کرد.

اگر ما صرف مصون نگه‌داشتن این دارایی‌ها آنها را تبدیل به سهام کنیم چون‌که در یک چارچوب تحلیلی حرکت نمی‌کنیم بلکه به‌عنوان یک راهکار جایگزین به آن نگاه می‌کنیم، ممکن است درآینده با افت ارزش دارایی‌ها نیز مواجه شویم اما اگر این تبدیل دارایی‌ها با هدف کسب سود بالاتر در یک فرایند مطالعه شده انجام شود می‌تواند گزینه مطلوبی به شمار رود مثلا همانطور که ذکر کردم در کویت بخشی از منابع ارزی به‌منظور حضور پر رنگ‌تر در بازار‌های جهانی و کسب بازدهی بالاتر به سهام تبدیل شد در این شرایط چون‌که محدودیت‌های بین المللی خاصی برای این کشور وجود نداشت و بحث امنیت دارایی‌ها و حفظ ارزش پول مطرح نبود گزینه مناسبی تلقی می‌شد ضمن اینکه ما نیز در گذشته این کار را انجام دادیم مثل خرید سهام کروپ که البته با مجادلات سیاسی همراه شد اما صرف‌نظر از اینکه خرید سهام این شرکت موفق بود یا خیر با هدف سرمایه‌گذاری صورت گرفته بود اما در حال حاضر هدف ما سرمایه‌گذاری نیست بلکه با تبدیل دارایی‌های خارجی ما صرفا به‌دنبال نگهداری آنها هستیم.

ضمنا هنگامی‌که بخشی از ذخایر ارزی ما به سهام تبدیل می‌شود عملا قدرت نقدینگی درآمدهای ارزی ما کاهش پیدا می‌کند زیرا در حالت عادی باید نزدیک به دو سوم ذخایر ما به‌صورت نقد برای ضریب اطمینان نگهداری شود تا نیازهای وارداتی کشور و سایر هزینه‌های ارزی را تامین کند اما در مجموع بحث نقدینگی این ذخایر یک طرف و تخصص و تجربه نگهداری ارزها طرف دیگر است زیراحضور در بازار‌های سهام دنیا نیازمند تخصص است ضمن اینکه درانتخاب شرکت‌های مناسب برای خرید سهام و بازارهای مالی آنها نیز باید مطالعات زیادی صورت گیرد. در مورد طلا نیز با توجه به اینکه ذخایر ارزی ما از حجم بالایی برخوردار است، اگر این حجم وارد بازار طلا شود مسلما بر بازار طلا تاثیر خواهد گذاشت و قیمت‌ها را متاثر خواهد کرد.به‌نظر من اگر ما در شرایط عادی قرار داشتیم می‌توانستیم بر پایه تحلیل‌ها ی منطقی برنامه ریزی کنیم اما در شرایط متفاوت کنونی به‌نظر من تبدیل درآمدها ی ارزی به سهام و طلا برای ما منافعی نخواهد داشت یعنی ما تنها از بخشی از این ذخایر که برای هزینه‌های جاری مانند اعتبارات اسنادی و واردات در نظر گرفتیم می‌توانیم استفاده کنیم و از بخش دیگر برای سرمایه‌گذاری نه تنها نمی‌توانیم بازدهی مناسبی کسب کنیم که هزینه نگهداری نیز بر ما تحمیل می‌شود.

  • به‌نظر شما درصورت خروج دارایی‌های ارزی ایران از بانک‌های اروپایی برای انتخاب مقصد بعدی این دارایی‌ها چه معیارهایی را باید در نظر گرفت ونظر شما در مورد محل نگهداری آنها چیست ؟

در حال حاضر اگر دارایی‌ها را به‌دلیل امنیت از یک کشور خارج کنیم که البته امنیت این درآمدها از اولویت بالاتری نسبت به بازدهی آنها برخوردار است برای انتخاب مقصد بعدی باید تامل کرد زیرا اگر تحریم‌ها گسترده‌تر شود برای مبادلات این پول‌ها دچار مشکل خواهیم شد و بهره برداری از آنها سخت می‌شود اما در هر صورت محل نگهداری این ارزها در شرایط فعلی خالی از ریسک نخواهد بود.

 به‌خصوص زمانی که وارد شرایط بحران می‌شویم آلترناتیو‌های محدودی داریم ضمن اینکه احتمال بلوکه شدن دارایی‌ها نیز وجود دارد در این شرایط اگر بانک مناسبی را انتخاب نکنیم برای بهره‌برداری از این دارایی‌ها نیز با محدودیت مواجه می‌شویم زیرا بسیاری از بانک‌ها برای نگهداری منابع بالای ارزی مناسب نیستند ضمن اینکه فاصله بازارهای مالی آنها با بازار‌های آمریکا و اروپا بسیار چشمگیر است اما در شرایطی که سایر آلترناتیو‌ها مانند تبدیل دارایی‌ها به سهام و طلا مطلوب نیست انتقال دارایی با این بازار‌ها گزینه مناسب تری به‌نظر می‌رسد اما بهترین راهکار برای پیداکردن مقصد بعدی دارایی‌های ارزی ایران درصورت انتقال از بانک‌های اروپایی تشکیل گروهی از خبره‌ترین اقتصاددانان آشنا به بخش پولی و بازار‌های بین‌المللی است تا با ارائه یک چارچوب علمی این مسیر را انتخاب کنند.

  • مسئولان اقتصادی کشور از بانک‌های منطقه آسیای جنوب شرقی به‌عنوان محلی برای نگهداری دارایی‌های ایران نام بردند. با توجه به اینکه شما مدت‌ها سفیر ایران در ژاپن بودید بازار‌ها ی مالی این منطقه را برای نگهداری دارایی‌های خارجی ایران مناسب می‌بینید ؟

درمورد ژاپن با اینکه دارای بانک‌های بین‌المللی معتبری است اما فاصله زیادی با بازارهای معتبر اروپا و آمریکا دارد ضمن اینکه دونکته دیگر مطرح می‌شود؛ اول اینکه برای حضور در بازار توکیو ما ناچار خواهیم بود تا بیشتر مبادلات را بر مبنای ین انجام دهیم که مشکل ساز است و ضمنا ژاپن هم به احتمال زیاد همان روشی را اتخاذ خواهد کرد که بانک‌های اروپایی عمل کردند و ما ناگزیر باید به سمت بانک‌ها ی کوچک‌تر و درجه چندم آسیا مانند مالزی و سنگاپور برویم که خیلی از آنها عمدتا بانک‌های معتبری نیستند و بازار‌های آنها بازار‌های مالی مناسبی به شمار نمی‌روند ضمن اینکه اعتماد کردن به این بانک‌های کوچک کار آسانی نیست و منتقل کردن ذخایر بانکی به چنین بانک‌های دست دوم و دست سومی از لحاظ امنیتی خطرات زیادی را ایجاد می‌کند. البته این راهکار جایگزین و عملی است اما برای کشوری که در پی تقویت ضریب‌های امنیتی خودش هست، این کار درستی نیست. از طرف دیگر اگر ما سهم بازار‌های آسیای جنوب شرقی را در مبادلات جهانی به‌عنوان معیاری برای درجه اعتبار این بازار‌ها در نظر بگیریم باید گفت این بازار‌ها محل معتبر و مناسبی برای دارایی‌های ارزی ایران نیستند.

  • به‌نظر شما راهکار برون رفت از این شرایط بدون در نظر گرفتن تغییر در ترکیب و محل نگهداری ذخایر ارزی ایران چیست ؟

به‌نظر من شاید ما نیاز داشته باشیم تا در کسب درآمدهای ارزی خود احتیاط کنیم زیرا در حال حاضر ما با چالش نگهداری این ذخایر روبه‌رو هستیم پس لزومی ندارد که به این میزان نفت صادر کنیم تا در نگهداری درآمدها ی مازاد آن دچار مشکل شویم البته این یک راه‌حل است ضمن اینکه باید خطر کاهش سهم اقتصاد ما دربازار نفت دنیا را نیز در نظر بگیریم.

به هر حال این یک راه‌حل ابتدایی و مطالعه نشده است ولی به‌نظر من ما با چالش نگهداری این درآمدها روبه‌رو هستیم و بهتر است به میزان هزینه‌های جاری ارزی خود نفت بفروشیم تا ذخیره مناسب و نقد‌شونده این ذخایر در حدود دو سوم را بپوشاند زیرا مازاد براین درآمد نه تنها برای ما بازدهی ندارد و صرف امور تولیدی و زیربنایی نیز نمی‌شود بلکه ما عملا درحال دادن هزینه برای نگهداری آنها نیز هستیم و براین اساس پیشنهاد می‌شود که به میزان لازم برای خریدهای وارداتی نفت صادر کنیم زیرا نیازی به درآمد مازاد آن نیست و تا زمانی که شرایط بین‌المللی بدین صورت ادامه دارد، وضعیت همین‌طور خواهد بود و تا زمانی که ما نتوانیم از این درآمدها بازدهی مطلوبی کسب کنیم راه حل مناسبی خواهد بود. در حال حاضر نیز اگر بانک مناسبی برای نگهداری این دارایی‌ها پیدا نکنیم باید روی این پیشنهاد با تعمق بیشتری فکر کرد زیرا در این صورت جز اینکه درآمدهای ارزی خود را به‌صورت طلا و یا سهام تبدیل کنیم چاره‌ای نداریم و سهام نیز چون که نیازمند تخصص و تجربه است برعهده بانک مرکزی نخواهد بود اما اوراق قرضه بین‌المللی می‌تواند گزینه مطلوبی باشد.

  • به‌نظر شما انتقال دارایی‌های ایران از بازار‌های مالی معتبر دنیا چه تاثیری در مبادلات بین‌المللی ایران خواهد گذاشت ضمن اینکه ما با تحریم بانک‌های معتبر اروپایی نیز از گذشته روبه‌رو بودیم ؟

در این صورت مسلما میزان سود ایران از محل سپرده‌گذاری در بانک‌های خارجی کاهش پیدا می‌کند و ضمنا اگر حجم ذخایر ارزی ایران در بانک‌های معتبر دنیا کاهش پیدا بکند، مبادلات ارزی ایران هم با جهان دچار اختلاف می‌شود. بدین معنی که جو عدم‌اطمینان حاکم بر روابط خارجی ایران شدت می‌‌گیرد. در مورد تحریم‌های بانکی نیز من معتقدم اعداد و ارقام ما در مبادلات جهانی آنقدر نیست که بانک‌های طرف تجاری ما در شرایط تحریم از قطع ارتباط با ما دچار زیان هنگفتی شوند. وقتی این بانک‌ها درصورت ارتباط با ما از سوی شرکای بزرگ‌تر تجاری خود مانند آمریکا و اروپا تهدید به قطع همکاری می‌شوند مسلما ناگزیر به قطع روابط تجاری با ما هستند. از طرف دیگر بخش خصوصی ما نیز در این شرایط دچار ضرر و زیان هنگفتی خواهد شد زیرا هزینه‌های اعتبار اسنادی افزایش می‌یابد به‌طوری‌که بخش خصوصی که در گذشته به راحتی اعتبار اسنادی به صورت نقدی یا مدت دار با یک پوشش بیمه‌ای مناسبی باز می‌کرد در حال حاضرباید مبالغ بیشتری را برای پوشش‌های بیمه‌ای بپردازد و حتی معادلات مدت دار بازرگانان ایران نیز اخیرا همگی نیاز به تایید مجدد دارد.

بنابراین ما مجبوریم در این فرایند هزینه‌های بالاتری را بپردازیم که طبعا ناخواسته به ما تحمیل شده است و اثر مستقیم آن نیز متوجه ملت ایران است زیرا کالایی که در شرایط عادی با 100 دلار خریداری می‌شد الان با 10 الی 15 درصد بیشتر خریداری می‌شود و وقتی این هرینه وارد فرایند تولید یا مصرف می‌شود، تورم ناشی از تحریم‌ها عملا خود را نشان می‌دهد که باید توسط مردم پرداخت شود زیرا مردم باید کالاهای نهایی را با قیمت‌های بالاتری خریداری کنند یا در مورد کالای واسطه‌ای نیز با ضریب مشخصی روی تورم کالای نهایی تاثیر خواهد گذاشت و هرقدر فشار‌ها بیشتر شود این هزینه‌ها بالاتر می‌رود.