«شما اهل کجا هستید؟» - «طرقبه»:«من هم سی و چند سال قبل مدتی در طرقبه در محضر علامه آشتیانی تحصیل کردهام.»
این جملات که از زبان دکتر قالیباف باز تعریف شده ، گفتوگویی است که میان پیرمرد استوارقامت سپیدمویی که محاسن سپیدش وقاری شرقی به او بخشیده بود با دکتر قالیباف شهردار تهران در ضیافت شامی که به افتخار حضور پیرمرد داده شده بود، درگرفت.
پیرمرد آمریکایی باوقاری شرقی، همان پرفسور ویلیام چیتیک، اسلامشناس، عرفانپژوه و شرقشناس پرآوازهای است که بعد از گذر سالها به ایران، همان سرزمینی که سالها در آن زندگی و تحصیل و تدریس کرده، آمده تا تجدید عهد و دیداری داشته باشد با دوستان قدیمی خود و فرهنگ و سرزمینی که سالها عمر خویش را مصروف ترویج فرهنگ و معارفش کرده است.
پرفسور ویلیام چیتیک و همسرش پرفسور ساچیکو موراتا از وقتی که در هفته جاری وارد ایران شدهاند در مکانهای فرهنگی مختلفی دعوت شده و به سخنرانی برای اهل تحقیق و معرفت و دوستداران آثارشان پرداختهاند.
اما عصر یکشنبه 26خرداد بعد از نماز مغرب و عشا ضیافت شامی که با حضور چهرههای برجسته علمی به همت دکتر محمدباقر قالیباف، شهردار تهران، به افتخار پاسداشت حضور ویلیام چیتیک و ساچیکو موراتا برگزار شد، رنگ و بویی دیگرگون داشت.
ضیافتی به صرف معرفت با حضور دکتر حدادعادل، دکتر مهدی محقق، دکتر غلامرضا اعوانی، دکتر شهرام پازوکی، حجت الاسلام علیاکبر صادقیرشاد، دکتر بهمنپور، دکتر افروغ و جمعی دیگر از اصحاب دانایی و خرد که به مناسبت شصت و پنجمین سال تولد و به پاس 40سال خدمات و کوششهای علمی و معنوی پرفسور چیتیک در ترویج و بازشناسی معارف فرهنگ اسلامی- ایرانی برگزار شد.
دکتر قالیباف در این مراسم با اهدای عنوان شهروند افتخاری به این استاد دانشگاه ایالتی نیویورک و استاد مدعو کرسیهای عرفان اسلامی و اسلامشناسی برخی از معتبرترین دانشگاههای جهان بار دیگر نمایی از فرهنگ و دانش دوستی و خردپروری ایرانی را به نمایش گذاشت. مشروحی از گزارش این ضیافت از نظرتان میگذرد.
اولین کسی که در ضیافت شام شهردار برای حضور پرفسور چیتیک و پرفسور موراتا بعد از دکتر قالیباف صحبت را آغاز کرد دوست دیرینه و همکلاس دهه40 چیتیک در انجمن حکمت و فلسفه و رئیس امروز انجمن یا (موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه) دکتر غلامرضا اعوانی بود.
دکتر اعوانی حرفهایش را با تشکر از شهردار فرهنگدوست و فرهنگپرور تهران بهخاطر بزرگداشت و همچنین اهدای عنوان شهروند افتخاری به پرفسور چیتیک آغاز کرد. حضور 12ساله چیتیک در ایران و شرکت در کلاسهای دکتر نصر برای فهم معارفاسلامی و فلسفهاسلامی و همچنین بهرهمندی از استادان درجه یکی همچون علامه طباطبایی، علامه آشتیانی و علامه فروزانفر، وصفهای آغازین اعوانی از سیری اجمالی در توصیف زندگی و آثار چیتیک بود.
اعوانی ادامه داد:«دکتر چیتیک آثار بسیار گرانقدری در حوزه عرفان اسلامی تالیف یا ترجمه (به زبان انگلیسی) کردهاند که به برخی آنها اشاره میکنم. تز دکتری ایشان که تصحیح نقدالقصوص فیشرحالنقشفصوص جامی است، به اعتقاد بنده و به تعبیر استاد خرمشاهی، جزو بهترین و بیغلطترین و تحقیقیترین کتابهای علمیای است که در ایران چاپ شده.
برگردان انگلیسی برگزیدهای از احادیث شیعه که به تشویق دکتر نصر زمانی که در ایران بودند آن را تالیف کردند و همینطور صحیفه سجادیه را که با نثری بسیار فصیح به انگلیسی ترجمه کردهاند و بارها و بارها در ایران چاپ شده و به عقیده صاحبنظران یکی از شاهکارهای ترجمه است، از جمله دیگر آثار ایشان است.
در حوزه عرفان ابنعربی نیزکه یکی دیگر از حوزههای تخصصی ایشان است کتابهای لمعات جامی، لمعات فخرالدین عراقی و فصوص صدرالدین قونوی را با بیانی بسیار عالی ترجمه کردهاند.» دکتر اعوانی همچنین اضافه کرد: «استاد چیتیک5کتاب درباره ابن عربی تالیف کردهاند که یکی از آنها برگزیدهای از فتوحات مکیه ابن عربی است. فتوحات کتابی بسیار دشوار و پیچیده است، به طوری که مرحوم فروزانفر همیشه افتخار میکرده است که توانسته یک دور فتوحات را بخواند.»
پایان بخش حرفهای نویسنده حکمت و هنر معنوی اشاره به فضل و دانش خانم ساچیکو موراتا همسر پرفسور چیتیک بود. اعوانی گفت: «پایاننامه دکترای خانم موراتا که ایشان نیز آن را از دانشگاه تهران اخذ کردهاند، به توصیه استاد شهید مطهری بارها و بارها در قم چاپ شده است. تسلط خانم موراتا در فقه اسلامی و حقوق زنان در فقه اسلامی بوده و در فلسفه چین نیز مانند شوهر خود تحقیقات عمیقی داشتهاند که کارهای تالیفی مشترکی را نیز به وجود آوردهاند.»
چهره فلسفی و فرهنگیای که حداقل 4 سال به خاطر تصدی ریاست قوه مقننه کمتر در کسوت اصلی خود یعنی فلسفه دیده میشدند، دکتر غلامعلی حدادعادل، دیگر سخنران این مراسم بود.
دکتر حداد عادل نیز سخنرانی خود را با تشکر از دکتر قالیباف و اینکه فرصتی را فراهم آوردند تا جمعی بیشتر از اهالی خرد با استاد چیتیک آشنا شوند، آغاز کردند.استاد فلسفه دانشگاه تهران از آشنایی 36ساله خود با دکتر چیتیک و همچنین آشنایی 40ساله با خاتم موراتا گفتند و اینکه ایشان در سالهای دهه50 به مدت هفت سال در دانشگاه صنعتی شریف به همراه پرفسور چیتیک مشغول تدریس علوم اسلامی و انسانی به دانشجویان فنی بودهاند.
اما درباره شخصیت علمی چیتیک دکتر حداد عادل اینگونه سخنان خود را پی گرفت که «بهرغم آشنایی با مستشرقان و اسلامشناسان فقید بسیاری که در حوزه معارف اسلامی فعالیت کردهاند باید گفت پرفسور چیتیک بدون اغراق یک سروگردن از همه آنها ممتازتر است.» در توضیح این مطلب دکتر حدادعادل ادامه داد:« ارتباط چیتیک با اسلام و معنویت ارتباطی معلوماتی نیست. اینگونه نیست که ایشان تنها با تکیه بر مجموعهای از محفوظات، شهرت یافته باشند.
ایشان با اسلام و معنویت زندگی میکنند. دکتر چیتیک با این تجربه معنوی زیسته است و این معنویت جهانبینی ایشان شده.
فرق است میان عشق کز جان خیزد
با آن که به ریسمان به خود بربندیش
مسئله دیگر جنبه احاطه ایشان بر معارف اسلامی است. هیچکدام از مستشرقان و اسلامپژوهان معروفی که میشناسیم، تجربه 12 ساله زندگی در ایران و استفاده از استادان آنچنانی که ذکرشان رفت را نداشتهاند.» استاد فلسفه دانشگاه تهران صحبتهای خود را اینگونه تمام کرد که «وجود چیتیک با اعتقادی که به معارف الهی و اسلامی دارند و احاطه و آشناییای که به زبان فارسی و فرهنگ ایران دارند، همچنین تدریس ایشان در یکی از معتبرترین دانشگاههای ایران سرمایهای است برای اهل معرفت در کشورمان که باید قدردان باشیم.»
با تمام شدن سخنان ریاست سابق مجلس شورای اسلامی، علیاکبر صادقی رشاد، رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی که از مدعوین این ضیافت بود، صحبت خود را آغاز کرد. رشاد حضور شخصیتی چون چیتیک در حوزههای معرفتی فرهنگ ایرانی- اسلامی را نشان حفظ کردن جاذبههای عرفان و معارف اسلامی- ایرانی در میان اهل فرهنگ دانست.حجتالاسلام رشاد گفت: «حفظ این سرمایه معرفتی در روزگار بحران و خلأ معنویت و از سوی دیگر موج بازگشت عوارض مدرنیسم که بشر را به سراغ معنویتها و عرفانهای کاذب و مجازی میبرد واجب است.عرضه صحیح این سرمایه فرهنگی و تکریم شخصیتهای بزرگی چون جناب چیتیک در این عرصه، رسالت فضلای ایرانی را دوچندان میکند.
پیداست که در این وجه باید اهتمام کرد و این جذابیت معارف اسلامی همچنین نشان از پویندگی و بالندگی این معرفت دارد. بعضی از مستشرقین، به عرفان، فلسفه و کلام ما چونان یک شیء موزهای مینگرند و اینها را به تاریخ پیوسته میپندارند.اینها بیخبرند که حکمت ما با تمام ابعادش همچنان بالنده و پویاست و پیش میرود. استمرار تحقیق و تحصیل این معارف توسط دانشمندی چون پرفسور چیتیک و همسر فاضلشان خانم موراتا نشان از زنده بودن این معارف دارد و ما باید بین دو دسته از اسلامشناسان تفاوت بگذاریم؛ میان آنها که معارف اسلامی را یک حقیقت زنده و پویا و بالنده میانگارند و آنان که معارف اسلامی را در رویکردی تاریخی دنبال میکنند و آن را چون شئی موزهای تلقی میکنند و اینکه روزی روزگاری عرفان و فلسفهای بوده که آن را مسلمانان پدید آوردهاند. این تفاوت دارد با آنکه این مباحث را چاره دردهای شناخته یا ناشناخته بشر معاصر میدانند.»
حسن ختام این برنامه سخنرانی خود دکتر چیتیک بود که طبق روال دیگر دعوتهای سخنرانیشان در ایران که این چند روز از ایشان شده بود، مباحث جالب و قابل توجهی را بیان کرد.پرفسور چیتیک با تشکر از همه از همان ابتدا موضوع بحث خود را اهمیت معارف اسلامی عنوان کرد و گفت: «اصل این است که معارف اسلامی، معارفی زنده است. من همیشه سعی میکنم به گونهای تلقی خود را از معارف اسلامی بنویسم تا مخاطبانم بفهمند و به درد امروزشان بخورد.واقعیت این است که بیانات عرفا درباره مسائل وجودی و معرفتی بسیار روشنتر از بیانات گروههای دیگر اسلامی از قبیل فقها و فلاسفه است.استفاده آنها از رمز و تمثیل و نمادها زبان آنها را قابل فهمتر میکند. اگر ما جهانبینی دیگری را به جوانان و دانشجویانی که تشنه این دست از معرفت هستند عرضه نکنیم آنها خودبهخود دنبالهروی همین رودخانه مواج جدید هستند.»
دکتر چیتیک ضمن توجه دادن به عرفان اسلامی نسبت به دیگر علوم اسلامی و اقبال اهل نظر در غرب به آن ادامه داد: «ما در گروه ادیان دانشگاهمان توجه بسیاری به مشترکات اسلام و ادیان دیگر و همچنین تأثیر اسلام و به ویژه عرفان اسلامی در ادیان و مکاتب و فرهنگهای دیگر داشتیم.» این عرفانپژوه و مولانا و ابنعربی شناس بزرگ آمریکایی در ادامه تا پایان صحبتهای خود به تأثیر معارف و عرفان اسلامی بر فرهنگ کلاسیک چین پرداخت. وی گفت: «ما سندی تاریخی داریم که100 سال اول هجرت حدود بیست، سیمرتبه سفیرانی از طرف حکومت اسلامی به امپراتوری چین آمدهاند. از سال 1000 میلادی نیز مسلمانان در چین زندگی میکردند؛مسلمانانی که شیعه بودند.
تمدن چین مجبور بود همه را در تمدن خود هماهنگ کند که خب در این مقطع میتوانست فرهنگ و هویت مسلمانان حذف یا حفظ شود. اما در قرن 1642 برای اولین بار یک دانشمند مسلمان کتابی نوشته است به زبان چینی برای تعلیم اسلام به مسلمانان چینی. او مینویسد «همکاران من میگویند تمام این معارف در زبان فارسی و عربی وجود دارد ولی من میگویم، بله هست اما مردم ما نمیفهمند اگر این را به زبان آنها ترجمه نکنیم.
معارف ما از بین میرود و تنها آداب و رسوم میماند. آداب و رسوم بدون پایه علمی و معرفتی معنی خود را از دست میدهد و نهایتا اسلامی در چین باقی نخواهد ماند.» یکی از نکات جالبی که خود پرفسور چیتیک نیز به عنوان مسئلهای جالب به آن اذعان کرد، استفاده از متون عرفانی فارسی به عنوان منابع معرفتی اسلام برای مسلمانان چینی است. دکتر چیتیک در این باره گفت:« از کتابهایی که این دانشمندان مسلمان چینی برای بیان معارف اسلامی به زبان چینی بدون استفاده از اصطلاحات عربی و فارسی به آن استناد میکردهاند؛ مرصادالعباد نجمالدین رازی بوده است.
البته اکنون وهابیت دارد آن اسلامی که خودش قبول دارد را ترویج میکند و اصولا اسلام سنتی چین را که شیعه بوده کفر قلمداد میکنند. من امیدوارم کتاب من که به تأثیر اسلام و عرفان اسلامی در اسلام چین و فرهنگ سنتی چین پرداخته، زودتر چاپ شود تا زوایایی دیگر از اهمیت و پویایی معارف اسلامی روشن شود.»