آزاده مختاری: سارقان خشن پایتخت که با پاشیدن اسید به‌صورت راننده‌های مسافرکش، خودروی آنها را به سرقت می‌بردند، ۳ نوجوان ۱۵ ساله هستند که از سوی پیرمردی برای اجرای نقشه‌های سیاه او اجیر شده‌اند.

این پیرمرد با پناه دادن به کودکان خیابانی از آنها می‌خواست در قبال جا و غذا برایش خودرو سرقت کنند.

« همه سرقت‌ها نقشه این پیرمرد بود، او اسید را به من داد تا بر سر و صورت راننده‌ها بریزم، من نمی‌خواستم به این سرقت‌ها تن دهم ولی او تهدیدم کرد اگر به حرف‌هایش گوش ندهم مرا از خانه‌اش بیرون خواهد کرد.»

پسر نوجوان که مامور پاشیدن اسید به‌صورت رانندگان بود در حالی این جملات را نزد ماموران پایگاه ۵ پلیس آگاهی تهران به زبان می‌آورد که با انگشت پیرمردی را که به تازگی از سوی پلیس دستگیر شده بود، نشان می‌داد.

این پیرمرد متهم است از سال‌ها قبل کودکان خیابانی را به خانه خود در روستای کیگاور رباط کریم کشانده و در قبال دادن جا و غذا، آنها را مجبور می‌کرده با پاشیدن اسید به‌صورت رانند‌ه‌ها، خودروی آنها را به سرقت ببرند.

نخستین شکایت

ماجرای سرقت‌های اسیدی این باند مخوف مهرماه گذشته و زمانی فاش شد که مرد جوانی با سر و صورتی که به شدت سوخته بود به پایگاه ۵ پلیس آگاهی تهران رفت و از سرقت خودرواش توسط ۳ ‌نوجوان خبر داد.

او به ماموران گفت: آنها ۳ پسر ۱۵- ۱۶ ساله بودند، ازمیدان آزادی خودروام را به مقصد اسلامشهر به‌صورت دربست کرایه کردند اما در بین راه با تهدید چاقو مرا مجبور به توقف کردند.

وقتی توقف کردم مایع سوزاننده‌ای را روی صورتم ریختند، از درد به‌خود می‌پیچیدم اما در همین هنگام آنها مرا به زور از خودرو بیرون انداختند و متواری شدند.»

به‌دنبال این شکایت تحقیقات پلیسی برای دستگیری سارقان آغاز شد و کارآگاهان با چهره‌نگاری ۳ نوجوان خشن، جست‌وجو برای یافتن ردی از اعضای این باند را آغاز کردند.

مدتی بعد در حالی که چند راننده دیگر نیز با مراجعه به پلیس مدعی بودند قربانی اعضای این باند مخوف شده‌اند، کارآگاهان محدوده فعالیت متهمان در اتوبان آزادگان، جاده‌ اسلامشهر و مناطق حاشیه‌ا‌ی جنوب پایتخت را به‌صورت نامحسوس تحت کنترل قرار دادند و سرانجام موفق شدند ۲ نفر از اعضای باند را که سوار بر یک خودروی مسروقه با سرعت سرسام‌آوری در جاده اسلامشهر در حال حرکت بودند، دستگیر کنند.

متهمان پس از انتقال به اداره پلیس به زورگیری از رانندگان عبوری و سرقت خودروهای آنان اعتراف کردند و مدعی شدند تاکنون ۳۰ راننده مسافرکش را به دام نقشه سیاه خود کشانده و بعد از پاشیدن اسید بر سر و صورت ۱۵ نفر از آنها یا مجروح کردنشان با ضربات چاقو، خودرویشان را به سرقت برده‌اند.

به‌دنبال اعترافات هولناک این ۲ سارق نوجوان، کارآگاهان موفق شدند دیگر همدست آنها را که به اتهام سرقت دیگری در زندان به سر می‌برد شناسایی کنند و به این ترتیب پرده از راز پیرمرد معتادی که سردسته این باند بود بردارند.

پدرخوانده، مغز متفکر سرقت‌ها

سارقان نوجوان در ادامه بازجویی‌ها مدعی شدند طراح اصلی این سرقت‌های بی‌رحمانه پیرمرد معتادی است که با پناه دادن به کودکان خیابانی آنها را مجبور به سرقت خشن خودرو می‌کند. آنها ادعا کردند این پیرمرد بعد از هر سرقت، خودرو را اوراق می‌کرد و به فروش می‌رساند و بخش کمی از پول فروش خودرو را به آنها می‌داد.

پس از اظهارات متهمان، جست‌وجو برای دستگیری طراح اصلی سرقت‌های مخوف آغاز شد و کارآگاهان با شناسایی محل زندگی این مرد، وی را دستگیر کردند.

این پدرخوانده وقتی مقابل اعضای باند سرقت و ۲ نفر از شاکیان پرونده قرار گرفت با انکار تمامی اتهاماتش گفت: باور کنید این پسرها دروغ می‌گویند، اشتباه کردم به آنها جا و مکان دادم، من نمی‌دانستم آنها اسید را برای چه کاری می‌خواهند، از من خواستند برایشان اسید تهیه کنم و من هم از روی نادانی این کار را کردم. اما خبر نداشتم که آنها با استفاده از اسید دست به چه سرقت‌هایی زده‌اند.

شاکیان بیایند


بازپرس شعبه دوم دادسرای ناحیه ۲۹ تهران دستور انتشار عکس بدون پوشش چهره متهمان را صادر کرده است

سرهنگ فضل علی- رئیس پایگاه ۵ آگاهی- با بیان اینکه پسر ۱۵ ساله‌ای که در این باند مامور ریختن اسید بر سر و صورت رانندگان نگون بخت بود، نوجوان سابقه‌داری است که از ۱۲ سالگی چندین بار به اتهام سرقت دستگیر و روانه کانون اصلاح و تربیت شده است، گفت: در حال حاضر متهمان به ۳۰ فقره سرقت اعتراف کرده‌اند‌ و مدعی هستند که در ۱۵ فقره از این سرقت‌ها به سر و صورت راننده‌ها اسید پاشیده‌اند که از کسانی که طعمه این باند مخوف شده‌اند درخواست می‌شود برای شکایت به پایگاه ۵ آگاهی پایتخت مراجعه کنند.

گفت‌وگو با ۲ طعمه باند اسیدپاشان

آنها هویتم را ربودند

« هنوز هم ماجرای آن روز برایم مثل یک کابوس است، کابوسی که سایه‌اش روی زندگی‌ام‌ افتاده است.  یکی از روزهای تابستان ۸۵ بود، این ۳ نوجوان را به‌عنوان مسافر در اتوبان آزادگان سوار خودروام کردم، کمی که از شهر فاصله گرفتیم متوجه رفتارهای مشکوک آنها شدم، احساس کردم آنها قصد ربودن خودروام را دارند. 

برای همین در حالی که با فشار دادن پدال گاز با سرعت ۱۴۰ کیلومتر می‌راندم، تصمیم داشتم با کوبیدن خودرو به حفاظ کنار جاده آن را متوقف کنم اما به محض آنکه سرعتم را کم کردم یکی از آنها طنابی دور گردنم انداخت و دیگری هم فرمان را به سمت خاکی جاده کشاند، در همین هنگام ضربه چاقویی به پهلویم وارد شد و همزمان، یکی از آنها روی سرم اسید ریخت، از درد به‌خودم می‌پیچیدم اما آنها بی‌تفاوت به دردی که به جانم افتاده بود، مرا در جاده‌ای خاکی رها کردند وبا ربودن خودروام متواری شدند.»

این حرف‌های مرد جوانی است که ۲ سال قبل در دام این ۳ نوجوان خشن گرفتار شده بود و آنها در چند دقیقه زیبایی‌اش را از او ربودند، او جزو اولین افرادی است که از ۳ نوجوان خشن شکایت کرده است.

او می‌افزاید: « بیشتر از ۴ ساعت در جاده خاکی از درد به‌خودم می‌پیچیدم ولی کسی نبود که کمکم کند تا اینکه یک راننده عبوری مرا دید و به کمکم آمد و بعد مرا به بیمارستان منتقل کرد، درد آنقدر جانکاه بود که بیهوش شدم.

۷ روز در بیمارستان بودم و پزشکان چندین بار مرا تحت عمل قرار دادند تا اینکه سرانجام توانستم به زندگی عادی برگردم ولی آنها هویت مرا نابود کرده بودند، بعد از این حادثه تمام مدارک شناسایی‌ام تقریبا باطل شده است، عکس گواهینامه، شناسنامه و هر مدرکی که داشتم با چهره جدیدم مطابقت ندارد و همه جا با مشکل روبه‌رو می‌شوم.»

جوانی‌ام را گرفتند

یکی دیگر از افرادی که در دام این ۳ نوجوان افتاده مرد جوانی است که اسید صورتش را طوری سوزانده که به بینایی‌اش آسیب وارد کرده است. او می‌گوید بعد از آنکه دوستانش خبر را در روزنامه همشهری خوانده‌‌اند و به او اطلاع داده‌اند متوجه شده است آنها دستگیر شده‌اند.

«قبل از این حادثه در یک آژانس کرایه خودرو کار می‌کردم ولی آنها با این کارشان باعث شدند که دیگر توان کار کردن نداشته باشم، حالا همسرم، ۲ فرزند خردسالم و پدر پیرم در شرایط مناسبی نیستند، قرار بود بیست و نهم تیرماه برای عمل جراحی به پزشک مراجعه کنم اما شرایط مالی‌ام به گونه‌ای نیست که بتوانم این کار را انجام دهم.»