به گزارش همشهریآنلاین، ساعت ٨ صبح اول شهریورماه مردی جوان از خانهاش خارج شد تا به محل کارش برود اما در خیابان سراج تهران با خودرویی تصادف کرد و جانش را از دست داد. راننده خودرو فرار کرد و اگرچه بهدنبال این حادثه تلخ پروندهای با موضوع تصادف مرگبار تشکیل شد اما شاهدی پیدا شد که مسیر پرونده را تغییر داد.
شاهدی که صحنه تصادف و فرار راننده را دیده بود با پلیس تماس گرفت و گفت که راننده خودرو عمدا مرد جوان را زیر گرفته است. وی در تحقیقات گفت: من در حال عبور از پیادهرو بودم که مرد جوان (مقتول) را دیدم. او قصد عبور از عرض خیابان را داشت و این در حالی بود که خودرویی در چند متری او پارک کرده بود. به محض اینکه متوفی قدم در خیابان گذاشت، راننده خودرو ماشینش را روشن کرد و راه افتاد.
او مدام گاز میداد و با سرعت حرکت کرد و مرد جوان را زیر گرفت و در یک چشم برهم زدن متواری شد. با دیدن این حادثه به اورژانس زنگ زدم اما بعدا فهمیدم که مرد جوان در این تصادف جان باخته است.
تازهداماد زندگی بخشید
متوفی، تازهداماد و کارمند یکی از سازمانهای شهرداری بود که پس از این تصادف به بیمارستان منتقل شد اما تلاش پزشکان برای نجات او فایده نداشت و وی دچار مرگ مغزی شد. وقتی مشخص شد که امیدی به زنده ماندنش نیست خانوادهاش رضایت دادند که اعضای بدن او به بیماران نیازمند اهدا شود. به این ترتیب پیکر او به اتاق عمل منتقل شد و برخی از اعضای بدنش به بیماران نیازمند اهدا شد.
پس از این ماجرا و با اظهارات شاهد حادثه، تیمی از کارآگاهان جنایی با دستور قاضی مصطفی واحدی کشیک جنایی تهران تحقیقات خود را برای کشف راز قتل مرد جوان آغاز کردند. آنها در نخستین گام راهی محل حادثه شدند و به بررسی دوربینهای مداربسته اطراف پرداختند. دوربینها حادثه تصادف را ضبط کرده بودند اما مشخص نبود که راننده در حال حرکت بوده و با تازهداماد تصادف کرده یا اینکه عمداً این تصادف را رقم زده است.
درحالیکه تحقیقات ادامه داشت این بار همسر مقتول راهی دادسرای جنایی تهران شد و گفت که مطمئن است شوهرش به قتل رسیده است. وی از تماسهای مشکوکی که به همسرش میشد خبر داد و گفت: هنوز یک سال از ازدواج من و همسرم نگذشته بود که او را از دست دادم. حدود ۳ هفتهای میشد که شوهرم تماسهای مشکوکی داشت. ابتدا دچار سوءظن شدم اما بعد متوجه شدم که شخص تماسگیرنده فردی است که او را مدام تهدید به مرگ میکند.
او ادامه داد: چند باری از شوهرم درخصوص تماسهای مرموزش سؤال کردم اما او میگفت موضوع مهمی نیست و بهزودی همهچیز درست میشود. حالا و با پیدا شدن شاهدی که صحنه تصادف را دیده، مطمئن هستم که او را کشتهاند و همهچیز به آن تماسهای مشکوک برمیگردد. به همین دلیل خواستار رسیدگی به ماجرای قتل شوهرم هستم.
در این شرایط بازپرس جنایی تهران دستور تحقیقات بیشتر و ردیابی تماسها را صادر کرده تا اسرار این حادثه مرگبار آشکار شود.
منبع: همشهری