او بعد از اولین نمایشگاهی که سال گذشته در موزه امام علی برگزار کرد و پس از گذشت دقیقا یک سال، نمایشگاهی از جدیدترین آثارش را در گالری خاک عرضه کرد. وقتی وارد فضای خاکستری گالری میشدید، بابک اطمینانی را میدیدید که با بازدیدکننده هایش گپ میزد.
بازدید کنندههایی که خیلی هایشان شاگردان و دانشجویان او بودند. او پس از آمدنش به ایران، تدریس در دانشگاه را آغاز کرده است. شیوه تدریس اطمینانی، با بسیاری از روشهایی که ما دانشجویان هنر، با آنها آموزش دیدهایم متفاوت است.
آخرین نمایشگاه انفرادی اطمینانی تا پیش از نمایشگاه سال گذشته اش، مربوط به سال 80 است که در گالری برگ برگزار کرد. اما او سال گذشته، مجموعهای از کارهای دورههای مختلفش را به نمایش گذاشت و امسال نمایشگاهی از کارهای خاکستری اش را.
او درباره ضرورتی که برای برگزاری این نمایشگاه احساس کرده است، میگوید: «چیزی که برای من اهمیت دارد این است که طی سال، کارهایی را خلق میکنم و دوست دارم که آنها دیده شوند. حالا اگر به فروش رفت چه بهتر. مهم این است که حاصل تفکرات و زحماتم را ارائه دهم.»
بابک اطمینانی یک نقاش باسواد است و در این شکی نیست. مقصود تنها سواد تئوریکش در زمینه نقاشی نیست، کافی است بنشینید و نیم ساعتی با او حرف بزنید. آنقدر سنجیده، منطقی و تحلیلگر است که حتما از مصاحبتش لذت میبرید، اینکه میگویند «مستفیض شدیم»، بیغرض درباره او صدق میکند.
اطمینانی هنر دنیا را خوب میشناسد، طراحی را به خوبی میداند، استاد قابل اعتنایی است و دغدغههای جامعه اش را هم درک میکند، اما آنچه او را نقاش قابلی میکند، بیش از همه اینها، شناخت پیشرونده او از خودش است.
میداند که چه میخواهد و سیر تکاملی کارهایش را، منطبق با آنچه شاید بشود اسمش را سیر تکامل ذهنی اش نامید، پیش میبرد. معتقد است نقاشی هایش از دغدغههای روزمره آدمها فراتر است و هنر نقاشی اش را، صرف چیزی، ورای اینها کرده است.
گالری خاک با تابلوهای خاکستری آویخته بر دیوارش، تا سیزده تیرماه بازدیدکننده هایش را میپذیرد اما اگر خاکستریهای پیشین اطمینانی را دیده باشید، حتما به تفاوتهای اندک، اما مشهود این آثار با کارهای قدیمش پی میبرید. خود او میگوید: «آثاری که در این نمایشگاه ارائه کردهام در ادامه همان نقاشیهای خاکستری است، فقط قدری ساکتتر شده اند، و نیز به نحوه انتشار نور توجه بیشتری شده است.»
او در یک پروسه، که مسیر تکاملی را طی کرده، از نقاشیهای فیگوراتیو به تابلوهای انتزاعی و سپس به آثار بزرگ اندازه رنگی اش با عنوان کلی «آفرینش»، رسیده است؛ حالا چند سالی است که رنگ را از تابلوهایش حذف کرده و خاکستریها جای همه چیز را گرفتهاند.
آنچه در این میان قابل اعتناست، وجود ارتباطهای واضحی میان دورههای مختلف کاری اوست. «تک – تابلو»هایی که انگار نقطه اتصال هر دو دوره به هم بوده اند، چرا که هر دوره، در مسیر حرکتش هم، با تحولات کوچک و بزرگی همراه بوده تا در نهایت، نقاش را به سمت آغاز دورهای جدید هدایت کنند.
اطمینانی درباره اتفاقی که در این مسیر برای او، در ذهن و در تابلوهایش، افتاده است؛ میگوید: «سالها دلمشغولی روی یک ایده واحد و کار جستوجوگرانه برای بیان این ایده باعث شده که به مرور زمان، فرم بیان در آثار من یک سیر تکاملی طی کند و به تدریج خلاصهتر و عمیقتر شود.
همانطور که میدانید، چگونگی پیدایش هستی دلمشغولی اصلی من در نقاشی است و در این وادی دورههای مختلفی را طی کرده ام. از دو سال پیش تمرکزم را روی حرکت و یکپارچگی بافت، خاکستریهای سربی و نحوه انتشار نور گذاشته ام. همه اینها باعث شده که سایر عوامل بصری خودبهخود تصفیه شوند.»
اما تفاوت دیگر نمایشگاه امسال او با نمایشگاههای پیشین، وجود لیست قیمت هاست. سال هاست که نمایشگاههای انفرادی اطمینانی بهمنظور فروش برگزار نشدهاند. نمایشگاه موزه امام علی هم تنها به هدف ارائه آثار برگزار شده بود.
میگوید: « پارسال، در نمایشگاه بزرگی که در موزه امام علی داشتم، آثار برای فروش ارائه نشده بودند. بیشتر، یک گزارش بود به هنرمندان ایرانی و علاقهمندان، که یک نقاش، حاصل تفکرات چندین ساله اش را جمع بندی کرده و کارها را از چهارده - پانزده سال پیش تا حالا انتخاب کرده و سیر تکاملی کارهایش را نشان داده است.»
اما اینکه اساس قیمت گذاریهای او در نمایشگاه حاضر چه بوده است، سؤالی است که از میپرسم: « امسال کارها را قیمت گذاری کرده ام. قیمت گذاری کارهایی که در این نمایشگاه دارم، براساس آخرین خریدهایی بود که از کارهایم شده بود، خریدهایی که در دو حراجی بزرگ اخیر در مجموعه صبا و خانه هنرمندان صورت گرفت.»
قیمت آثار هنری در ایران، بعد از دو حراج کریستیز، که در یکی دو سال گذشته، در دوبی برگزار شد، تا حد زیادی با تغییر و افزایش همراه بوده است. تاثیر این تغییر قیمتها را در حراجهای داخلی سالهای اخیر کمتر، و در تک فروشیهای هنرمندان، بیشتر، شاهد بودهایم.
با اشاره به مباحث پیش آمده درباره فرصتها و آسیبهایی که حراجهای خارجی، بر قیمت گذاری آثار در داخل داشته اند، اطمینانی درباره تاثیر احتمالی آنها، بر قیمت آثارش میگوید: «در تمام این سالها، محل اصلی فروش آثار من بازار ایران نبوده و مشتری های اصلی من ساکن آمریکا بوده اند، که میآمدند، کار میخریدند و میبردند؛ ولی در ماههای اخیر، فروش آثارم در ایران نیز رونق یافته است.»
به اعتقاد او کاری که حراجهای دوبی در ایران کردند، این بوده که از طرفی قیمتها را در بازار بالا بردهاند و از آن مهم تر، شور و هیجانی در خریدارهای دولتی، خصوصی و مجموعه دارها ایجاد کرده اند؛ تا بهطور جدی تری روی آثار هنری سرمایهگذاری کنند.
او تاکید میکند: «ناگفته نماند که قیمت آثار هنری هیچوقت زیاد نیست. این را با اطمینان میگویم؛ برای اینکه هیچ پدیدهای در جهان با گذشت زمان، به اندازه آثار هنری ارزشش بیشتر نمیشود.
مثلا کاری که الان بیست میلیون تومان خریداری میشود، اگر در مجاری درست حرکت کند، یعنی اگر خود هنرمند، گالری دار و کسانی که دارند هنرمند را تبلیغ میکنند، سنجیده عمل کنند، بعد از مدت کوتاهی آن کار میتواند به چندین برابر قیمت به فروش برسد.
این قضیه همیشه بهعنوان یکی از بسترهای اصلی سرمایهگذاری در کشورهای دیگر مطرح بوده است اما در ایران، یک عده به این قضیه حساسیت پیدا کردهاند.
سؤال اینجاست که چرا وقتی یک دلال مثلا سیمان یا کود کشاورزی، بیآنکه زحمتی بکشد، با یک تلفن معاملهای را جوش میدهد و چندین میلیارد تومان به جیب میزند، کسی به او خرده نمیگیرد؛ اما وقتی هنرمندانی که سالها زحمت کشیده اند، خون دل خوردهاند و هنر خود را حفظ کردهاند و میخواهند کارهایشان را بفروشند، همه میگویند «چقدر قیمتها بالاست!» در حالیکه معتقدم الان ارزانترین کالا، آثار هنری در ایران است.»
اطمینانی از نقاشان باسواد ایرانی است، که تعدادشان زیاد هم نیست. در فضایی که تعداد دانشکدههای هنری، هنرجویان مراکز غیردانشگاهی و به تبع آن استادان هنر رو به افزایشند، وجود اساتیدی که هنر روز دنیا را بشناسند، شخصیت منحصر به فردی در آثار هنری شان داشته باشند، شیوههای صحیح آموز هنر را بدانند و به کار ببندند و از همه اینها مهم تر، دائما در حال خلق آثار جدیدتر و جستوجوهای تازهتر باشند، برای هنر امروز این مملکت ضروری است و در این میان برگزاری نمایشگاههایی از آثارشان، حتما از اهمیت خاصی برخوردار است. اطمینانی، حتما، یکی از این هنرمندان است.