به گزارش همشهری آنلاین، در زمستان ۱۹۴۲ در کشاکش جنگ جهانی دوم، جنگلی در نزدیکی دریاچه لادوگای روسیه، در نزدیکی مرز این کشور با فنلاند بمباران میشود. جنگل آتش میگیرد و یک گله اسب از خشم شعلههای آتش به دریاچه پناه میبرند. اسبها میخواستند شناکنان از جنگل در حال سوختن فرار کنند، اما ناگهان اتفاقی غریب رخ میدهد. رودخانه ناگهان یخ میزند و اسبها در حال شنا، با سرهایی بیرون از آب درجا منجمد میشوند.
این پدیده در اثر «اَبَرسرمایش» رخ میدهد. آب در شرایط استاندارد و اگر آرامآرام سرد شود، در صفر درجه منجمد میشود. اما اگر دما ناگهان و با سرعت پایین بیاید، اتفاق دیگری میافتد. یخ زدن آب به تعویق میافتد و آب در دمای زیر صفر همچنان مایع است. وضعیتی ناپایدار به نام ابرسرمایش. در وضعیت ابرسرمایش، آب تنها به یک بلور کوچک یخی نیاز دارد تا کاملا یخ بزند. ظاهرا یال اسبها در حال فرار، حامل ذرات ریز یخ بوده است که نقش آن نطفه بلورین را بازی کردهاند. وقتی اسبها با بلورهای کوچک در یالهایشان وارد آب شدند، آب رودخانه ناگهان یخ زد و لادوگا به گورستانی یخی برای اسبهای بختبرگشته تبدیل شد.
مالاپارته در کتاب قربانی در فصل اسبهای یخی ماجرای یخ زدن این اسبها را تعریف میکند. او در این کتاب مشاهدات خود از خشونتها و وحشیگریهای رخ داده در جنگ جهانی دوم را با زبانی شاعرانه و کنایههای ادبی دقیق برای خواننده تعریف میکند. او از شبنشینیها با اشراف، هنرمندان و سیاستمداران و سایه سیاه فاشیسم بر سر اروپا مینویسد.
مالاپارته در جنگ جهانی اول پس از مجروح شدن نشان صلیب جنگ دریافت کرد. او مدتی به حزب فاشیسم پیوست، اما رفتهرفته راه خود را از موسولینی سوا کرد و راهی انگلستان و فرانسه شد. بعد به ایتالیا برگشت، از حزب استعفا داد و کتاب تکنیک کودتا را علیه هیتلر نوشت. با انتشار این کتاب به مدت ۵ سال به جزیرهای در سیسیل تبعید و بعد در سال ۱۹۴۱ به عنوان خبرنگار جنگی راهی جبهه روسیه و فنلاند شد. او به خاطر گزارشهایش توسط آلمانیها به ۴ ماه اقامت در اردوگاههای کار اجباری محکوم شد و از سال ۱۹۴۳ تا پایان جنگ، رابط متفقین و پارتیزانهای ایتالیایی بود.
کتاب قربانی نوشته کورتزیو مالاپارته، با ترجمه محمد قاضی توسط نشر ماهی منتشر شده است.
تصاویری از اسبهای یخزده که مالاپارته در کتابش نوشته است: