اما این خلافکار سابقهدار هم بیکار ننشسته و یکی از زیردستان معتمدش را به داخل نیروهای پلیس فرستاده است. هر کدام از این دو مأمور مخفی میدانند که یک نفوذی در طرف مقابل وجود دارد ولی هیچکدام از هویت او مطلع نیستند تا این که در نهایت با یکدیگر روبهرو شوند.
شنیدن این داستان مهیج میتواند هر علاقهمندی به ژانر جنایی را به سالنهای سینما بکشاند، کاری که ابتدا فیلم هنگکنگی «روابط داخلی» انجام داد و موجب شد تا سازندهاش یک باره به فیلمسازی سرشناس بدل شود و حالا پس از گذشت چهار سال، این فیلم تحت عنوان «جدا افتادگان» توسط مارتین اسکورسیزی و با فیلمنامهای از ویلیام موناهان بازسازی شده است تا با حضور لئوناردو دیکاپریو در نقش شخصیت مثبت و مت دیمون به نقش شخصیت منفی و جک نیکلسون در نقش رهبر تبهکاران، اشتیاق سینما دوستان برای تماشای فیلم بیش از پیش باشد. نسخه اصلی فیلم نامزد دریافت 16 جایزه از جشنواره بهترینهای سینمای هنگکنگ شد و استقبال از آن در گیشهها به قدری بود که در سالهای بعد قسمتهای دوم و سوم آن ساخته شد. نقشهای اصلی این فیلم برای هر هنرپیشهای در جهان وسوسه کننده بود چرا که بیش از هر فیلم دیگری میتوانست توانایی هر هنرپیشه را محک بزند. در فیلم روابط داخلی که از حدود دو سال قبل به روی دیویدی، عرضه شده، سکانس فوقالعاده 20 دقیقهای معامله مواد مخدر را می دیدیم که طی آن هر کدام از طرفین قصد دارند پیام مورد نظرشان را به فرد نفوذیشان برسانند بدون این که او لو برود و هنوز مشخص نیست که اسکورسیزی در بازسازی خود تا چه حد این سکانس را با اهمیت تشخیص داده است.این چهارمین بازسازی اسکورسیزی پس از نیویورک نیوریورک (براساس فیلم مردی که دوست داشتم) و عصر معصومیت و تنگه وحشت (براساس رمانهایی که قبلاً فیلم شده بودند) به حساب میآید. اسکورسیزی در سال 2004 در گفتوگویی اعلام کرد که فیلم روابط داخلی را تماشا نکرده و قصد تماشای آن را نیز ندارد. اما آنچه در نقدهای اکران افتتاحیه فیلم به نظر میرسد، این است که لئوناردو دیکاپریو با بازی خوب خود در این فیلم شاید اصلیترین رقیب خودش برای اسکار بهترین بازیگر نقش اول در مراسم اسکار امسال باشد چرا که بازی فوقالعادهای را در فیلم جدید ادوارد زویک به نام الماس خونین از خود به نمایش گذاشته است. او از نقش یک پسر (گیلبرت گریپ چه میخورد؟) وتین ایمبر احساساتی (تایتانیک) به یک هنرپیشه کامل تبدیل شده است و با اکران سومین فیلمش با اسکورسیزی پس از فیلم دارودسته و هوانورد؛ جدا افتادگان شاید ثابت کند که او میتواند دنیرو جدید اسکورسیزی باشد.
***
* جک، تو مارتین را حدود سیسال است که میشناسی چه شد که همکاری با او را قبول کردی؟
- نیکلسون: ما سالها است که با هم در باره فیلم و سینما صحبت میکنیم از طرف دیگر من با سایر هنرپیشههای فیلم هم آشنا بودم همه میخواستیم فیلم مشترکی داشته باشیم.
دیمون: وقتی دیدم که جک تا چه حد فیلمنامهنویس خوبی است، حسابی جا خوردم [نیکلسون بخشی از دیالوگهایش را نوشته است].
اسکورسیزی: شخصیت جک در پی کشف فرد نفوذی است و او از من پرسید: «فکر میکنی برای این سکانس چه باید بکنم؟» و من به او گفتم که او در این زمینه کاملاً آزاد است. در هنگام فیلمبرداری پس از پایان دیالوگهایی که در فیلمنامه بود، احساس کردم که باید فرمان کات بدهم ولی ناگهان دیدم که جک اسلحهای به سوی لئو گرفت و حتی من هم نمیدانستم که او میخواهد از اسلحه در این صحنه استفاده کند و به این خاطر وحشت لئو در این صحنه کاملاً عادی است.
* هر کدام از شما در این فیلم فرم کنترل نشدهای از خشم را ارایه میدهید. آیا ابراز خشم در فیلم سادهتر از سایر احساسات است؟
- نیکلسون: این دیگر چه جور سوالی است؟ هنرپیشه باید بتواند هر نقشی را ایفا کند. چه این نقش یا بازی در نقش مادربزرگتان باشد یا این که نقش مقتولی که مورد هدف قرار میگیرد.
* آیا در فیلمی بودهاید که دوست نداشته باشید آن را تماشا کنید؟
- اسکورسیزی: اکثر آنها؟
نیکلسون: وقتی در فیلمی بازی میکنید، تحمل تماشای خودتان کمی ناراحت کننده است.
* پس عدم تماشای فیلمها از سوی بازیگران و کارگردانها یک پدیده جدی است؟
- دی کاپریو: حداقل ده سال طول میکشد تا شما از فیلم قبلیتان فاصله بگیرید.
دیمون: چون شما همه چیز ازآن فیلم را به خاطر میآورید و وقتی آن را تماشا میکنید غیرممکن است که مثلاً به یاد نیاورید که در سکانس شام چه اتفاقی رخ داد.
* آیا فیلمی وجود دارد که نتوانید از تماشای آن دست بکشید؟
- دیمون: اگر فیلم تایتانیک پخش شود، نمیتوانم از دیدن آن دست بکشم (همه با هم میخندند).
اسکورسیزی: از فیلمهای کوبریک نمیتوان گذشت. یکی از این شبها تلویزیون فیلم «درخشش» را پخش میکرد و ناچار شدم تا انتها نگاه کنم.
دیکاپریو به نیکلسون: دوست داشتم در فیلم دیگری از کوبریک بازی میکردی.
نیکلسون: خودم هم از این موضوع متأسفم وقتی که خبر مرگ او را شنیدم اولین نکتهای که به ذهنم خطور کرد این بود که دیگر نمیتوانستم در فیلمی از او بازی کنم.
* اگر امکان داشت در فیلمی از اسکورسیزی بازی کنید، کدام فیلم را انتخاب میکردید؟
- دی کاپریو: راننده تاکسی. جالب است که شما فیلمی را در دوران نوجوانی تماشا کنید و فیلم به شکلی در شما تأثیر بگذارد که نتوانید آن را توصیف کنید.
تداویس بیکل یک قهرمان مجنون است ولی شما گاهی فراموش میکنید که فیلمی را تماشا میکنید و با او همذاتپنداری میکنید.
دیمون: من به سراغ جک لاموتا از فیلم گاو خشمگین میرفتم هر چند که از نظر ظاهری هیچ شباهتی با او ندارم.
نیکلسون: خب پاسخ به این سوال بستگی دارد به این که شما چه نقشی را میتوانید بازی کنید یا این که چه نقشی را دوست دارید بازی کنید.
من نمیتوانم نقش جک لاموتا را انتخاب کنم چون نمیتوانم در نقش او بازی کنم. ولی آن فیلم با آن طرفدار دیوانه نامش چه بود؟
دیمون: سلطان کمدی و روبرت پاپکین
نیکلسون: آن صحنه که جری لوئیس در خیابان قدم میزند فوقالعاده است. یادم میآید در روزهای اولی که به نیویورک آمده بودم دیدم که دان جانسون اینطور قدم میزد و من هم احساس پاپکین را داشتم بنابر این فکر میکنم در نقش پاپکین بتوانم بازی کنم.
تاریخ انتشار: ۱۹ مهر ۱۳۸۵ - ۱۸:۰۸
ترجمه امیر نوریزاده: پلیسی به شکل مخفیانه به درون باند تبهکاران نفوذ کرده و میتواند اعتماد رهبر قدرتمند تبهکاران را به دست آورد