در دوره جدید ارشاد با توجه به حضور جدی ممیزان دوره وزارت آقای میرسلیم در معاونت فرهنگی، نگاه جدیدی به عرصه ممیزی پدیدار شد؛
این نگاه بر این باور است که کتب مجوز گرفته در ادوار قبل باید مجدداً ممیزی شوند. این به این معناست که به عوض 15 هزار کتاب چاپ اول در یک سال، اداره کتاب باید 50 هزار نسخه کتاب را بررسی کند؛
با ریاضی دوره دبستان میشود محاسبه کرد که این یعنی 3 برابرشدن حجم کار. برای عقب نیفتادن کار، واجب است ممیزها، 3 برابر شوند وبودجه اداره کتاب نیز افزایش پیدا کند، در غیراین صورت هر درصدی از عقب افتادگی باعث میشود تا با ربح و بهره مضاعف، ماه به ماه به صف ممیزی افزوده شود.
یعنی اگردرهر ماه آنچنان که امروز مسئولان میگویند، تنها یک درصد از کتب وارده در صف ممیزی معطل بشود، ماه دوم صف 2 درصدی تشکیل خواهد شد، سال اول 12 درصد ودر سالهای بعد این رقم افزایش صعودی مییابد.
مثلاً در سال سوم که امسال باشد این صف چیزی حدود 36 درصد کتابها را معطل خواهد کرد و این درصد معطلی یعنی از دست رفتن ثلث در آمد صنعت نشر.
اگر مدیر دولتی ما پیشتر یک کار ساده غیردولتی در دست داشت، شاید میفهمید که چنین ضربهای چگونه پیکره یک صنعت را متلاشی خواهد کرد.
امروز بزرگترین مشکل، صف ممیزی است.عین همین موارد را با اعداد و ارقام بیشتر در دورهای که مسئولیت انجمن قلم با این بنده بود، برای مسئولان شرح دادم ولی متأسفانه در اختلافهای میان گروهی موجود در وزارت ارشاد، گوش شنوایی پیدا نشد. گرچه عاقبت این اختلافها منجر به حذف رئیس اداره کتاب شد، اما این اتفاق هم، هیچ تاثیر مثبتی در کاهش صف ممیزی نخواهد داشت.
امروز، ممیزی پس از چاپ جوابگو نیست بهخاطر اینکه تعداد ناشران بیش از اندازه افزایش یافته و دراین میان، هستند ناشرانی که اگر پروانه نشرشان لغو شود، مشکلی برایشان پیش نیاید.
اگر تعداد ناشران ما مانند همه جای دنیا محدود بود، ناشر برای حفظ پروانه نشر خود تلاش میکرد و آنگاه ممیزی پس از نشر کاملاً معنا پیدا میکرد؛ به این طریق که او خود ممیزی جدی تری نسبت به ارشاد در مورد کارهایش اعمال میکرد.
*نویسنده