زمانی که بحث درباره هویت یک قوم یا سرزمین در عرصه بین‌المللی مطرح می‌شود، نوع پوشش و استفاده از زیورآلات خاص، نسبت به سایر نمادها از ارزش ویژه‌ای برخوردار است

شاید در هر دوره‌ای زبان، مذهب و نوع آداب و رسوم، نقش اساسی در تمایز هر قوم یا ملت داشته باشند، اما تنها لباس است که می‌تواند به‌عنوان موزه متحرک پای فرهنگ‌ها را به تاریخ بکشاند و به بقای آنها در طول زمان‌ها کمک کند. همانطوری که در کشور ما از دوره صفویه، طرز لباس پوشیدن مردم در قالب تصاویر مینیاتوری و تندیس‌ها باقی مانده و نقش مهمی در حفظ هویت دیرینه مردم ایران زمین ایفا کرده است.  متأسفانه در ایران امروز بر اثر حوادث تاریخی، وضعیت اقلیمی، شرایط و تحولات فرهنگی و شاید بسیاری از دلایل دیگر، پوشش ملی ایرانی از شکل اولیه خود خارج شده و در مجامع بین‌المللی هیچ شاخصی برای شناسایی آن وجود ندارد. بنابراین پرداختن به مبحث لباس و نگاه فرهنگی، تاریخى به آن یک ضرورت است و باید بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد. از این‌رو بحث درباره پوشش ملی ایرانی و تغییر و تحولات آن را از دیدگاه «مهلا زمانی»، متخصص و طراح لباس‌های ملی ایران، پیش می‌گیریم:

  • هر لباس یا پوششی برای اینکه بتواند به‌عنوان شاخص نمایش هویت هر ملت مورد استفاده قرار گیرد، به‌طور حتم باید یک سری شرایط یا ویژگی‌های خاص خود را داشته باشد. این ویژگی‌ها در پوشش ملی ایرانی به چه صورتی آشکار می‌شود؟

لباس ملی یکی از این خرده‌فرهنگ‌هایی است که در مجامع بین‌المللی نمادی از فرهنگ هر کشور محسوب می‌شود. اصلا می‌توان گفت که لباس ملی، موزه متحرک هر فرهنگی است. همانطوری که «ساری» زنان هندی به آنها رنگ و بویی متمایز نسبت به پوشش سایر ملت‌ها می‌بخشد یا «کیمونو»ی زنان ژاپنی هویت ملی آنها را مشخص می‌کند، ایرانیان هم باید در مجامع بین‌المللی، با هویت خاص خودشان ظاهر شوند. ویژگی بارزی که از زمان‌های بسیار قدیم در نوع لباس‌های زنان سرزمین ما وجود داشته، توجه آنها به پوشش بدن و موی سر است. در هر دوره‌ای طراحان لباس علاوه بر اینکه به مسئله اقلیم، آداب و رسوم و رنگ‌ها توجه می‌کردند، حجاب را هم از نظر دور نمی‌داشتند.

  • در این صورت هیچ‌گاه میان لباس‌های ملی ایرانی و حجاب تعارضی وجود نداشته است. پس چرا با این حال، عده‌ای زمان افول پوشش ملی را اواخر عصر پهلوی می‌دانند؟

پوشش ایرانی تقریبا از زمان رضاخان و اصرار او برای تغییر لباس به سبک اروپایی بود که با تغییر و تحول روبه‌رو شد، اما پس از انقلاب اسلامی هم با توجه به اینکه اهمیت زیادی به پوشش داده می‌شد، باز هم نتوانست به دوره‌های پیشین بازگردد. خاستگاه پوششی که ما امروزه با نام مانتو می‌شناسیم، از کشور فرانسه است و مقنعه در اصل به سوریه تعلق دارد. بنابراین هیچ‌گاه‌ این موارد نمی‌توانند نمود بارزی از هویت ایرانی باشند. مشکل بسیاری از طراحان لباس در جامعه ما این است که با نوع لباس‌های کهن ایرانی آشنایی ندارند و فکر می‌کنند استفاده از آنها با پوششی که امروزه در میان مردم ایران مرسوم است، تعارض دارد. اما نزدیک به 2 هزار نفر از بازدیدکنندگان شوی لباس ملی مدرن متفق‌القول به این نظر رسیدند که می‌توان از این لباس‌ها استفاده کرد، بدون اینکه حتی یک تار مو هم بیرون از روسری قرار بگیرد.

  • درست بعد از اینکه بحث بازگشت به پوشش اصیل ایرانی و رواج لباس ملی به میان آمد، عده‌ای به این باور رسیدند که وادار خواهند شد  لباس‌هایی متحدالشکل به تن کنند. آیا واقعیت چنین است؟

اصلا یکی از دلایل اصرار ما بر تغییر شکل پوشش مردم ایران، دور شدن از این یکنواختی‌است. پوششی نظیر مانتو هر چقدر هم که از نظر رنگ و مدل متنوع باشد، باز هم نمی‌تواند نیاز جوانان را به تغییر و تحول پاسخ دهد. با گسترش لباس‌های ملی با طرح‌های مختلف هر کس می‌تواند وابسته به سلیقه خود لباسی را در قالب‌های ایرانی ـ اسلامی انتخاب کند.

  • چگونه می‌توان از جوانانی که به این نوع پوشش‌ها خو گرفته‌اند و روزبه‌روز سعی دارند تا براساس مد روز لباس‌های خود را انتخاب کنند، خواست تا به چندین و چند سال پیش بازگردند و به تن‌پوش‌های اجدادشان خو بگیرند؟

یکی از دلایل اصلی مخالفت جوانان با پوشیدن چنین لباس‌هایی، بیگانه بودن آنها با فرهنگ اصیل ایرانی است. من فکر می‌کنم زمانی که این لباس‌ها دیده شوند و چشم‌ها با آن خو بگیرند، این جبهه‌گیری‌ها هم تا اندازه‌ای تعدیل شود.

  • یکی از فعالیت‌های شما در عرصه طراحی لباس، آمیختن مدل‌های سنتی با پوشش‌های مدرن است. فکر می‌کنید در این زمینه به چه موفقیت‌هایی دست پیدا خواهید کرد؟

همانطور که گفتید جوانان ایرانی به‌دنبال تغییر و تحولات جدید هستند. البته در این میان نقش تهاجم فرهنگی و رواج لباس‌های غربی در میان آنها را هم نمی‌توان نادیده گرفت. بنابراین نمی‌توان انتظار داشت که گسترش لباس‌هایی در قالب همان طرح‌های قدیمی بتواند چندان مورد توجه و استفاده قرار گیرد. برای همین هم فکر کردیم تا گنجاندن طرح‌های قدیمی در قالب لباس‌های مدرن امروزی بتواند در استقبال بیشتر از آنها مؤثر باشد. اما باز هم تا زمانی که فرهنگ‌سازی درست صورت نگیرد، به هیچ موفقیتی نخواهیم رسید.

  • پس در این صورت نقش رسانه‌های ملی می‌تواند بسیار اثرگذار باشد. چرا برای رواج این لباس‌ها از برنامه‌ها و به‌ویژه سریال‌های تلویزیونی استفاده نمی‌شود؟

به تازگی کارگروهی از وزارت ارشاد، متولی این برنامه شده است. به این صورت که از افراد حقیقی و حقوقی که به نحوی دست‌اندرکار پوشش مردم ایران هستند، می‌خواهد تا طرح‌های خود را عرضه کنند. حتما با فعالیت این کارگروه‌ها، در آینده‌ای نزدیک این طرح‌ها به صداوسیما هم کشیده خواهد شد.

پوشش ایرانی، همانطور که فرمودید از دوره پهلوی کم‌کم رنگ باخته و از حالت اولیه خارج شده است. فکر می‌کنید چه مدت زمانی لازم است تا تغییراتی که طی این دوره زمانی در نحوه لباس پوشیدن مردم ایران به‌وجود آمده، به سمت فرهنگ اصیل ایرانی متمایل شود؟

بستگی به نوع و میزان تلاش‌های مسئولان در زمینه فرهنگ‌سازی دارد. اگر فعالیت کارگروه‌های وزارت ارشاد به‌صورت مستمر ادامه پیدا کند، حتما در چند سال آینده می‌توانیم شاهد تغییر و تحولاتی بنیادی به سمت برجسته ساختن فرهنگ اصیل ایرانی باشیم.