مخاطبان این موضوع را پذیرفتهاند اما سؤال اینجاست که برنامهریزان و مسئولان برای رفع این مشکل چه کردهاند؟
نمونه این موضوع را میتوان در پخش زنده افتتاحیه المپیک پکن دید. پخش زنده این مراسم طبیعتا با خط قرمزهایی روبهرو است که ما هم میدانیم این خط قرمزها چیست و به همین دلیل انتظار نداریم که کل مراسم پخش شود. اما اگر قرار است که گروه برنامه ساز با
هزار منت و به رخ کشاندن زحمات بیدریغ همکاران پخش، این مراسم را به بدترین شکل ممکن پخش کنند، چه بهتر که این مراسم پخش نشود.
اگر قرار است 2 مهمان که از نامآوران عرصه ورزش هستند بیایند و در کنار مجری به جز پر کردن آنتن و یا کم رنگ کردن تصاویر غیرقابل پخش، حضورشان معنی دیگری نداشته باشد، همان بهتر که تلویزیون ازدعوت پیشکسوتان محترم خودداری کند.
اما این حق مردم ماست که از مهمترین رویداد ورزشی جهان باخبر شوند. راهحل سادهتری هم برای پخش این تصاویر وجود دارد. اگر برنامهسازان باید به جای پراکندهگویی مجری و مهمانان برنامه که بدجور روی اعصاب مخاطب میرود به فکر چاره دیگری باشند، طبیعتا میتوان این مراسم را پخش کرد.
اگر در لابهلای تصاویر غیرقابل پخش، با یک کارگردانی درست و از قبل تعیین شده، گفت وگوهایی از ورزشکاران ایرانی شرکت کننده در المپیک پخش شود و یا اطلاعات مفیدی از المپیک و حواشی آن دراختیار بینندگان قرار گیرد، در این صورت قطعهای ناگهانی مشکلساز نخواهد بود بلکه جزیی از برنامه میشود.همان طور که بینندههای ما پذیرفتهاند که برخی از تصاویر غیرقابل پخش است برنامهسازان هم باید به فکر چارهای باشند که با خلاقیت خودشان برنامههای این چنینی را بدون اعصاب خردکنی پخش کنند.