همشهری- محمد سرابی: ۱۵- ۱۰ سال قبل در زمینهای اسکیت پارکهای نوساز، یک «نسل» متولد شدند. حالا بزرگ شدهاند و میخواهند به خیابانها بیایند. آنها را در مترو و اتوبوس میبینیم. کفشهای اسکیت، اسکوتر یا دوچرخههای کوچک را مثل وسیلهای شخصی به همراه دارند و از آن بهعنوان وسیله حملونقل در تمام شهر استفاده میکنند. در خیابانها چند نفری دور هم جمع میشوند و از سرازیریها پایین میآیند یا دور میچرخند و مانور میدهند. حالا در عصرهای تابستان دومین سال کرونایی، وقتی داغی آفتاب کمی کمتر میشود، نسل جوان اسکیتباز و دوچرخهسوار در پیادهروها و روی آسفالت خیابانها به حرکت در میآیند. کفش اسکیت برای آنها یک وسیله رفتوآمد در شهر است.
نسل قبلی شهرنشین ما، دوچرخهسواری و پیادهروی را کنار گذاشت و سراغ ماشینسواری رفت. اما نوجوانهای این دوره و زمانه به تحرک و جنبوجوش علاقه دارند و آنرا نه فقط برای زمینهای ورزشی بلکه برای همه خیابانها و پیادهروها و برای همه سطح شهر میخواهند. شاید آنها نسلی باشند که سراغ دوچرخهسواری بروند، شهر را از «ماشینها» پس بگیرند و کمی از هجوم خودروهای تکسرنشین کم کنند.
پارکوی تا پارک دانشجو
اسکیتبازها و اسکوترسوارها هرچند وقت یکبار با هم قرار میگذارند و جایی جمع میشوند. طی چند سال گذشته خیابان ولیعصر از پل پارکوی بهعنوان مسیر ترددشان مشهور شده است. از پل راه میافتند و تا جایی که بشود در خط ویژه اتوبوسهای بیآرتی خیابان ولیعصر پایین میروند. خط ویژه خطرناک است ولی از بقیه خیابان خلوتتر و صافتر است و میشود مسافتی را مستقیم طی کرد. دوچرخهسوارها و آنهایی که اسکیتلاین (کفش اسکیت) دارند از پیادهرو میگذرند. چرخهای آنها روی سنگفرش پیادهرو خیلی بهتر از اسکیت حرکت میکند.
اسکیتبوردها باید روی آسفالت حرکت کنند زیرا نیاز به سطح کاملا صاف دارند و یک فاصله یا پستی و بلندی، تعادل اسکیتبورد را به هم میزند. شاید تصور شود که خیلی از آنها تنها برای تفریح سراغ اسکیت و اسکوتر رفتهاند؛ اما حواسشان خیلی جمعتر از این است که فقط تفریح هدفشان باشد. نشان به آن نشان که روزهای جهانی اسکیت، اسکوتر، دوچرخه، بدون خودرو و حمل و نقل پاک که در سراسر دنیا برای تشویق شهروندان به استفاده از وسایل نقلیه پاک، برنامههایی برگزار میشود، آنها هم در تهران برای تردد با چنین وسایل نوینی برنامهریزی میکنند. البته که از این کار لذت میبرند اما کارشان به شکلی نمادین هم حتی میتواند الگویی باشد که در شهری مثل پایتخت ایران، میتوان از دوچرخه و اسکوتر برای تردد بهره برد؛ صدالبته با رعایت اصول خاص مربوطه و ایمنی کافی. بنابراین کافی است تا شرایط مهیا شود تا نسلهای بعدی بتوانند یکتیر و دو نشان بزنند و بیش از پیش با چنین وسایلی که از یک سو کاهش آلودگی هوا و ترافیک و از سوی دیگر افزایش سطح سلامت را در پی دارد، در شهرهای کشور تردد کنند.
فراموش نکنیم که اگر دیر بجنبیم، آن وقت مشکلاتمان برای داشتن زیرساختهای لازم برای استفاده از وسایل حمل و نقل پاک بیشتر میشود؛ در حالی که دیگر شهرهای پیشرفته دنیا اینگونه وسایل بهویژه از نوع برقیشان را روزبهروز توسعه میدهند.
فرصت داشتن هوای پاک در خیابانهای شادی
۳۱خرداد امسال، همزمان با روز جهانی اسکیت،بچهها قرار گذاشتند از پارکوی حرکت کنند. برای چند دقیقه، جمعیت در خط ویژه آنقدر زیاد شد که اتوبوسها توقف کردند. اسکیتسوارها از همه جای شهر زیر پل جمع شده بودند؛ از شمال و جنوب شهر و همه محلهها؛ با سن و سال و تیپ و لباسهای مختلف؛ هیجانزده و آرام. سروصدا میکردند و عکس سلفی و فیلم میگرفتند. بیشترشان همدیگر را میشناختند. از شهرهای اطراف تهران و کرج هم آمده بودند. میگفتند ۵۰نفر هستند که در پارک باغ فاتح کرج تمرین میکردند ولی وقتی قرار شده راه بیفتند و بیایند تهران، دو واگن مترو خط ۵ را پر کردند. میلاد از دهسالگی اسکیتبورد تمرین میکرده و الان ۲۵ساله است. با امیر و حسین آمده بود. میگفتند در کرج بهدنبال جایی هستند که مناسب اسکیت کردن باشد ولی کم پیش میآید که جای مناسب و وسیعی پیدا کنند. در سامانههای شهرداری هم این پیامها را نوشتهاند که جایی برای اسکیت بازی کردن میخواهیم، در احداث مسیر دوچرخهسواری ما را هم ببینند.
از پل پارکوی با کفش اسکیت، اسکیتبورد و دوچرخه همه راه افتادند و از همه جالبتر چند نفری که هیچ وسیلهای نداشتند و سوار دوچرخههای اشتراکی نارنجیرنگ کنار خیابان شدند و دنبال جمعیت رفتند. برنامه ثابت این است که تا هرجا بتوانند پایین بروند اما معمولا مشکلی پیش میآید و بچهها در میانه راه پراکنده میشوند و کمتر به مقصد نهایی در پارک دانشجو میرسند. اگر شهر فقط یک ساعت به این بچهها فرصت بدهد تا همایش بزرگ خود را برگزار کنند، هم آنها راضی میمانند و هم خیابانها برای مدتی کوتاه، شادی کمیابی را تجربه خواهد کرد. با وجود همه اینها، بچهها ناامید نیستند؛ چراکه با برنامههای شهرداری برای تشویق به استفاده از دوچرخه و پویشهایی مانند سهشنبههای بدون خودرو، توسعه و بههم متصل کردن مسیرهای دوچرخهسواری و راهاندازی دوچرخههای اشتراکی، میشود به آینده امیدوار بود. اکنون در میدانگاههای تازهساز شهر بچههای کوچک در حال بازی با اسکیت و اسکوتر هستند. طرح اسکوترهای برقی اشتراکی هم بهعنوان یک مد حملونقل در حال آزمایش است. تا مدتی دیگر تنوع وسیلههای حملونقل که بدون بنزین حرکت میکنند، افزایش پیدا میکند. از طرف دیگر تلاش شهرداری برای توسعه مترو و به کاربردن اتوبوسهای برقی ادامه دارد که همه اینها میتواند از آلودگی هوای پایتخت کم کند.
جای خالی اسکیت در قوانین راهنمایی و رانندگی
اسکیتبازهای یک محله همدیگر را میشناسند. نوعی بچه محل که بهخاطر علاقه مشترک دورهم جمع شدهاند. میشود از یکی سراغ دیگری را گرفت. عکس و فیلم میگیرند و توی شبکههای اجتماعی به اشتراک میگذارند. قدیمی و تازهوارد دارند ولی رئیس و لیدر ندارند. خودشان دور هم تصمیم میگیرند که کجا جمع شوند. آمار دقیقی از اسکیتبوردسوارها وجود ندارد. بعضی از آنها همزمان به رشتههای دیگر مانند اسکیت و دوچرخهسواری هم میپردازند و شاید پارکور یا هر رشته دیگری که پرانرژی باشد و بتوان آنرا در کوچه و خیابان و پارک اجرا کرد. سخن از ۲ هزار اسکیتباز است. ۶۰۰ نفر در تهران، ۴۰۰ نفر در کرج و حومه تهران و هزار نفر دیگر در قم، اصفهان، بوشهر و شهرهای دیگر. قیمت یک اسکیتبورد بین ۳ تا ۵ میلیون تومان است و از نوجوانی میتوان به تمرین با آن پرداخت. کسانی که حدود یک دهه با این وسیله تمرین کرده باشند به مهارت کافی برای اجرای حرکات پیچیده بدون آسیب دیدن، خواهند رسید. زمین اسکیت پارک آب و آتش درست کنار بزرگراه همت قرار دارد. پیاده باید از پل ابریشم به سمت ساختمان گنبد مینا رفت اما خودروها از سمت جنوب به این زمین ورزشی دسترسی دارند. امکانات زمین بیشتر است و یک نیمکره توخالی دارد که به سمت شرق باز شده و بالا رفتن و چرخیدن درون آن برای تازهکارها سخت است. اینجا هم نوجوانها با ۳وسیله اصلی اسکیتلاین، اسکیتبورد و دوچرخه بیامایکس مشغول تمرین هستند. آرمان حکمت که در این زمین کار آموزش اسکیت انجام میدهد، میگوید: «الان خیلیها هستند که با کفش اسکیت از خانه بیرون میآیند و هر مسافتی را بهراحتی در شهر طی میکنند. البته گاهی در سربالاییها پشت خودروها را میگیرند که خطرناک و حادثهآفرین است. در قوانین رانندگی ایران، اسکیت به رسمیت شناخته نمیشود و اگر حادثهای اتفاق بیفتد مسئولیت آن متوجه اسکیتباز است. در سرازیری هم باید مهارت کافی داشت.» این در حالی است که در برخی کشورها مانند کانادا و سوئد اسکیت بهعنوان یک مد حملونقل رسمی در کنار دوچرخه و خودرو مسیر مخصوص و قوانین مخصوص خود را دارد.
تمرین در بوستانها
بوستان نهجالبلاغه بین شهرک غرب و پونک در منطقه ۲ است. این پارک ۱۲ سال قبل در محل روددره فرحزاد ساخته شد و اطراف بستر رودخانه را آنقدر باریک کرد که الان مسیر کوچکی برای عبور جریان ضعیف آب باقیمانده است و یک بارندگی ناگهانی میتواند سیل به راه بیندازد. اما در این تابستان داغ، موضوع اصلی سیل نیست بلکه نوجوانهایی هستند که برای اسکیت و دوچرخهسواری از سمت پونک به طرف این پارک روانه هستند. ورودی خودروها در انتهای غربی خیابان همیلاست. کمی جلوتر و وقتی از چند پله به سمت شمال بالا میروید، زمین اسکیت دیده میشود. روی صندلیهای جایگاه، پدر و مادرها نشستهاند و بچههای کم سن و سالشان را تماشا میکنند که سعی دارند تعادل خود را روی صفحه اسکیتبورد حفظ کنند. زمین بزرگ است و هر گوشه گروهی از اسکیتبازهای نوجوان دورهم جمع شدهاند.
آرمان یزدانی، مربی اسکیت است و از کرج به اینجا آمده. او میگوید: «وضعیت زمینهای اسکیت در تهران بد نیست اما در کرج کمبود زمین مناسب برای اسکیت داریم؛ با وجود این تعداد اسکیتبازها خیلی زیاد است و علاقه زیادی به این رشته دارند.» اسکیت را میتوان از پنجسالگی شروع کرد و در ۱۲ جلسه آموزشی یکماهه به مهارت مورد نظر برای هدایت این وسیله رسید. یزدانی تأکید میکند تنها کسی میتواند در این رشته ورزشی پیشرفت کند که از حاشیه دوری کرده و فقط به مهارت ورزشی توجه داشته باشد. اسکیتپارکهای لیو در بوستان مهرگان، بوستان ولایت و بوستان قائم یافتآباد هم محل تمرین اسکیتبازهای جوان است.
اسکیتپارکها
زمینهای اسکیت سه چهار دهه سابقه دارند و قدیمیها میگویند در پارک ملت و مجموعه ورزشی انقلاب هم اسکیتسواری میکردند. در این میان، شهرداری سعی میکند در میدانگاههای جدیدی مثل امیرکبیر و پاتوقهای محلهای، جایی برای اسکیت و اسکوتر اختصاص دهد تا علاقهمندان بیشتری به خواسته خود برسند. پروژه ساخت زمین حرفهای اسکیت بوستان ملت نیز کلید خورده است و زمین اسکیت بوستان الهام در منطقه ۵ توسعه خواهد یافت.
اسکیتبورد شاخههای متعددی دارد و چیزی که در خیابانها و فضای عمومی دیده میشود بیشتر سبک «استریت» است و مثل همه ورزشهای «خیابانی» دیگر مورد قضاوت مردم قرار میگیرد. مخصوصا که از مدتی قبل انحصار این رشته از دست پسرها خارج شد و الان نسبت اسکیتسوارهای دختر و پسر تقریبا مساوی شده است. از سال ۹۵ این رشته ورزشی بیشتر مورد توجه قرار گرفت و همین هم ورود استعدادهای جوان را بیشتر کرد، اما چیزی که در یکی دو سال گذشته به چشم میخورد خروج اسکیتبازها از زمین و ورود آنها به خیابانهاست؛ فرهنگی که در خیلی از کشورهای جهان رایج است.
همراه آنها دوچرخههای بیامایکس هم دیده میشود. این دوچرخهها با ابعاد کوچک و جای پا روی محور چرخ عقب شناخته میشوند. دوچرخههای «تریال» هم هستند که اصلا زین ندارند و بدنه آنها خیلی کشیده است؛ انگار به سمت جلو خیز برداشتهاند. کوچک بودن بدنه این دوچرخهها باعث میشود که بتوان آنها را درون اتوبوس هم جای داد. بعضی اوقات ورود دوچرخههای کوچک به واگنهای مترو هم آزاد است. برای اسکیت هم که خوشبختانه تا حالا هیچ محدودیتی تعیین نشده است.
زمینهای اسکیت که ۱۰ سال پیش ساخته شدند، حالا اسکیتسوارها را به خیابانها فرستادهاند. حال، برنامه تشویق شهروندان به دوچرخه سواری در مدت چند سال موفق شد بر آمار استفاده از این وسیله بیفزاید. تغییرات فرهنگ عمومی در حال سرعت گرفتن است که به همراه خود باعث دگرگونیهایی در حمل و نقل عمومی شهر میشود.