بدینترتیب، پوشش گیاهی مناطق مختلف کشور، به طور همزمان در فصل رشد، دو تنش سرما و خشکی را تجربه کردهاند که وقوع همزمان آنها بسیار نادر است. این پدیده، مشکلات و پیامدهایی جدی به همراه داشته است؛ به شکلی که بخش قابل توجهی از پوشش گیاهی بر اثر سرمای شدید زمستان از بین رفته و بخشی از این پوشش نیز از شدت خشکی چهارماه نخست سال جاری آسیب دیده است.
برخی پژوهشگران این رخداد را ناشی از پدیده تغییر اقلیم جهانی میدانند که براساس آن، چرخههای درازمدت آب و هوایی مناطق مختلف جهان که معمولا از ثبات و پیشبینیپذیری برخوردار بوده است، به دلایل گوناگون، از جمله افزایش فعالیتهای صنعتی و غلظت گازهای گلخانهای در جو و در نتیجه گرمتر شدن آب وهوای منطقه، به شدت تغییر کرده است. آنچه در پی میآید نوشتاری است درباره تغییر اقلیم در تهران و اثرات آن بر این کلانشهر.
آیا پدیده تغییر اقلیم در تهران نیز حادث شده است؟ در صورت مثبت بودن پاسخ، این امر چه تاثیری بر فضای سبز شهر تهران و پوشش گیاهی این کلانشهر داشته است؟ پاسخ به این پرسشها البته در مدیریت فضای سبز شهر تهران اهمیتی ر اهبردی دارد، چرا که با تغییر اقلیم، به عنوان یکی از موثرترین عوامل موثر بر رشد و نمو گیاهان، چرخه زندگی آنها دستخوش تغییر خواهد شد و حتی ممکن است بسیاری از گونههای گیاهی که از دیرباز و در حال حاضر در فضای سبز شهر تهران استفاده شدهاند، تناسب خود را در اقلیم کنونی از دست داده باشند.
از سوی دیگر، تغییرات اقلیمی موجب تغییر نیازهای رشد گیاهان میشود و اولین نتیجه گرمتر شدن احتمالی اقلیم تهران، افزایش نیاز آبی گیاهان است که تامین این نیاز با توجه به محدودیتهای جدی که در این زمینه وجود دارد، به یکی از مهمترین چالشهای پیشروی مدیریت بهینه فضای سبز تهران بدل خواهد شد.
آیا اقلیم تهران تغییر کرده است؟
براساس یک مطالعه اقلیمشناسی که نتایج آن در همایش چالشها و راهبردهای زیستمحیطی کلانشهر تهران در مردادماه سال جاری منتشر شد، اقلیم تهران طی دوره
47 ساله گذشته تغییر کرده است. نتایج این پژوهش که با استفاده از آمار ایستگاه هواشناسی مهرآباد در دوره آماری 1961 تا 2005 تدوین شده حاکی از آن است که اقلیم تهران در این دوره گرمتر شده است.
براساس این مطالعه، دمای متوسط سالانه تهران 4/17درجه سلسیوس است که سردترین سال این دوره، 1972 با 2/15درجه و گرمترین سال 2001 با 2/19درجه سلسیوس بوده است. همچنین نتایج این بررسی نشان میدهد شبهای تهران گرمتر شده و دما در زمستان بیش از دماهای تابستانی افزایش داشته است. بررسی بارش طی دوره 45 ساله مزبور نیز نشان میدهد بارندگی شهر تهران در این دوره تغییر محسوسی نداشته است. اما باتوجه به معادله خشکی که برآیندی از میزان بارش و دمای هواست، اقلیم تهران در دوره مورد مطالعه خشکتر شده است.
تحلیل و پیشبینی اثرات تغییر اقلیم بر فضای سبز شهر تهران
افزایش درجه حرارت محیط، موجب افزایش تنفس و تعرق گیاهان و بنابراین افزایش تلفات آب آنها و نیاز به آبیاری بیشتر برای حفظ وضعیت بهینه پوشش گیاهی است. گیاهان مختلف نیاز آبی متفاوتی دارند که به گونه گیاهی، سن و وضعیت بستر رشد آنها بستگی دارد. گیاهان علفی، به ویژه چمن، نیاز آبی بالایی دارند و باتوجه به آنچه در مورد تغییرات اقلیمی تهران گفته شد، به نظر میرسد حفظ فضای سبز موجود در آینده نزدیک به منابع آبی بیشتری نیازمند خواهد بود.
از طرف دیگر، گسترش فضای سبز فعلی شهر تهران برای دستیابی به استانداردهای جهانی سرانه فضای سبز شهری موجب افزایش پوشش گیاهی موجود میشود که خود به معنی افزایش نیاز به منابع آب است؛ از اینرو، باتوجه به اقلیم خشک تهران و محدودیتهای تامین منابع آب، لازم است راهبردهای مدیریت فضای سبز شهری در تهران به گونهای تغییر کند که با تحولاتی که رخ داده است و روند آن در آینده تشدید خواهد شد، سازگار و اهداف درازمدت مدیریت شهری در طراحی، ایجاد و نگهداشت فضای سبز تامین شود. براین اساس، مدیریت پوشش گیاهی، بستر رشد آن و منابع آبی باید مورد تجدید نظر قرار گیرد. برای دستیابی به این هدف، راهکارهای گوناگونی برای مواجهه با این شرایط وجود دارد که به اجمال به آنها اشاره میشود.
پوشش گیاهی: ضروری است پوشش گیاهی فضای سبز شهر تهران متناسب با تغییرات اقلیمی که با آن روبهرو هستیم، دگرگون شود. مهمترین راهبرد مدیریتی در این زمینه، بهرهگیری از گیاهانی است که نسبت به اقلیم گرمتر، مقاومتر بوده به آب کمتری نیاز داشته باشند. در چنین شرایطی، استفاده گسترده از گیاهانی نظیر چمن که گیاهی با نیاز آبی بالا و ناسازگار با شرایط خشک است، توجیه نخواهد داشت. خوشبختانه، تنوع بالای گونههای گیاهی بومی ایران که بسیاری از آنها با شرایط گرم و خشک سازگاری مناسبی دارند، فرصت ارزشمندی را برای جایگزینی گونههای گیاهی جدید با گونههایی فراهم میآورد که قادر به سازگاری با شرایط فعلی نیستند.
نکتهای که باید در جایگزینی پوشش گیاهی مورد توجه قرار گیرد، تناسب گونههای جدید برای کارکردهای فضای سبز شهری است. از گیاهانی میتوان در فضای سبز شهری استفاده کرد که طراوت و جلوه بصری مناسبی داشته و از پوشش متراکم قابل توجهی نیز برخوردار باشند، چرا که یکی از مهمترین کارکردهای این فضا، علاوه بر سلامت و پالایش اکوسیستم شهری، جنبههای زیباییشناختی آن است. با اینحال، بسیاری از گونههای سازگار با شرایط گرم و خشک واجد چنین ویژگیهایی نیستند.
گیاهان مقاوم به شرایط تحت تنش، غالباً ظاهری مات و کدر دارند که دلیل آن، تطابق با شرایط محیط برای افزایش بازتاب نور خورشید (جهت جلوگیری از افزایش دمای گیاه) و کاهش تعرق و از دست دادن آب است. افزون بر این، بهخاطر کند بودن سرعت رشد این گیاهان، پوشش گیاهی متراکم و انبوهی ایجاد نمیکنند. بدینترتیب، در جایگزینی گونههای گیاهی فعلی باید به ظرفیتها و توانمندیهای گونههای جدید در بروز کارکردهای فضای سبز شهری نیز توجه شود.
خاک و بستر رشد گیاهی: علاوه بر نوع گیاهانی که در فضای سبز شهری استفاده میشوند، خاک و بستر رشدی که بهکار میرود نیز نقش مهمی در مدیریت بهینه پوشش گیاهی دارد. درصورت مناسب بودن بستر رشد، علاوه بر تأمین نیازهای آب و عناصر غذایی گیاه و فراهم کردن شرایط برای رشد و نمو مطلوب گیاهان، تلفات آب به حداقل کاهش مییابد. بهطور کلی، تلفات آب یک پوشش گیاهی، از دو مسیر عمده است: نخست، تعرق گیاه که برای فتوسنتز و تولید فرآوردههای گیاهی و رشد و نمو آن لازم است و دیگر، تبخیر آب از سطح خاک. همانگونه که پیش از این هم اشاره شد، گونههای گیاهی جایگزین، تعرق گیاهی و تلفات آب را کاهش میدهد و ما را با شرایط تغییریافته اقلیمی سازگار میسازد. ایجاد تغییرات مناسب در بستر رشد فضای سبز شهری نیز با کاهش تبخیر سطحی از خاک، از هدرروی منابع آب جلوگیری میکند.
یکی از راهکارهای مناسب در این زمینه، افزایش مقدار مواد آلی خاک است. مواد آلی درواقع به شکل اسفنج عمل کرده، آب خاک را در منطقه حضور ریشه گیاهان حفظ میکنند و مانع خروج آب از این منطقه (که در اصطلاح به آن آبشویی گفته میشود) میشوند. استفاده از خاکپوشها (مالچها) در سطح خاک نیز راهکار دیگری است که تبخیر سطح خاک را بهویژه در ساعات گرم نیمروز و روز به شکل قابلتوجهی کاهش میدهد. به این منظور میتوان از ترکیبات گوناگونی استفاده کرد که ضمن هزینه پایین، کارایی بالایی دارند و ازجمله این مواد میتوان به بقایای گیاهی، خاکاره و پوششهای پلیاتیلنی اشاره کرد.
منابع آب و روشهای آبیاری: مدیریت آب، سومین عامل کلیدی مدیریت فضای سبز شهری در مواجهه با تغییر اقلیم است. در این میان، روشهای مناسب آبیاری که ضمن تأمین نیاز آب پوشش گیاهی، کارایی بالایی نیز داشته باشند، در اولویت قرار دارند. بهنظر میرسد روش سنتی آبیاری دستی فضای سبز شهری توسط کارگران و یا روش غرقابی رایج، کارایی پایینی داشته و یکی از عوامل مهم هدررفت آب، بهویژه در ساعات گرم روز باشد. تغییر سامانههای آبیاری با استفاده از روش آبیاری قطرهای، کارایی آبیاری فضای سبز شهری را بهشکل قابلملاحظهای افزایش میدهد.
در این روش لولههای سامانه آبیاری در زیر سطح خاک قرار میگیرد و بدینترتیب، عملاً تبخیر از سطح خاک به صفر نزدیک میشود. این روش که در اکثر کلانشهرهای توسعهیافته جهان استفاده میشود، کارایی بالایی دارد و با این وجود که هزینه اولیه آن بالا است، اما باتوجه به صرفهجویی قابلتوجهی که در مصرف آب بهدنبال دارد، از مزیت اقتصادی و مدیریتی چشمگیری برخوردار است.
علاوه بر ضرورت تغییر سامانه آبیاری، میتوان از منابع آب جایگزین نیز برای آبیاری فضای سبز شهری استفاده کرد. استفاده از پساب شهری و فاضلاب، یکی از گزینههای مورد توجه در چند سال اخیر در کشاورزی و فضای سبز بسیاری از نقاط جهان بوده است. البته در این زمینه باید نکات بهداشتی و ایمنی مورد توجه کامل قرار گیرد و زیرساختهای لازم برای بهرهبرداری از این منابع در اختیار باشد.
نخست، سلامت و عدم آلودگی این پسابها و فاضلابها باید تضمین شود. بههمین منظور، لازم است سیستمهای پایش و کنترل منظمی وجود داشته باشد که میزان عوامل بیماریزا، فلزات سنگین و دیگر آلایندههای محیطی این منابع آبی را کنترل کند و درصورتی که از آستانههای مجاز بیشتر باشد، نباید از آنها استفاده کرد. چنانچه این منابع دارای آلایندههای پیشگفته باشند، علاوه بر تهدیداتی که متوجه سلامت شهروندان میشود، منابع خاک نیز آسیب خواهد دید.