اگر به این نویسنده و کتابهایش علاقه داری میتوانی دو مطلب «چه اتفاقی میافتد در خوابهایمان» (معرفی یکی از کتابهای این نویسنده به نام «پرنیان و پسرک») و «همیشه در رویاهایم هستم» (گفت وگو با مترجم همین کتاب) را هم بخوانی.
لوئیسلوری، نویسنده 20 عنوان کتاب در مارس 1937 در هاوایی به دنیا آمده است. او درباره زندگیاش میگوید: «من همیشه احساس خوشبختی میکنم از اینکه بچه دوم خانواده هستم و بین خواهر بزرگتر
و برادر کوچکترم به دنیا آمدهام.
خواهرم خصوصیات اخلاقیاش شبیه مادرم است، یعنی یک آدم خیلی جدی با رفتار محترمانه و مودب و وابسته به خانواده.
برادرم، جان، هم خصوصیاتی مشابه پدرم دارد. تا وقتی بچه بود همیشه با پدرم مشغول بازی با ترن و تعمیرات بودند و بعد که بزرگتر شد ،او و پدر همیشه سرشان توی موتور ماشین بود. بنابر این من فرصت داشتم تا بین این دو بتوانم خصوصیات ویژه خودم را داشته باشم: کودکی با زندگی واقعی. من همیشه سرم توی کتابهایم بود و در تصوراتم غرق بودم.
اما چون پدرم دندانپزشک ارتش بود ما در نقاط مختلف دنیا زندگی کردیم. من در هاوایی به دنیا آمدم، بعد به نیویورک رفتیم. در جنگ جهانی دوم در محل تولد مادرم زندگی کردیم و بعد از آن هم به پنسیلوانیا رفتیم. وقتی 11 ساله بودم به ترکیه رفتیم و برای دوران دبیرستان به نیویورک برگشتیم. همان موقع به کالج رفتم. تازه دوره اول کالجم تمام شده بود که ازدواج کردم؛ البته با یک افسر نیروی دریایی. به همین دلیل زندگی ارتشیام ادامه پیدا کرد. در کالیفرنیا دخترم به دنیا آمد. بعد در فلوریدا پسرم متولد شد. بعد هم به جنوب کارولینا رفتیم و در آخر به کمبریج و ماساچوست برگشتیم. بعد از اینکه همسرم ارتش را رها کرد و به دانشگاه حقوق هاروارد رفت، در آنجا ساکن شدیم. و بعد از آن هم دختر و پسر بعدیام به دنیا آمدند. در آن زمان من مادر 4 بچه زیر 5 سال بودم. اما دوباره به کالج برگشتم و در دانشگاه «مانی» مدرکم را گرفتم و بعد از آن به یک نویسنده حرفهای تبدیل شدم؛ چیزی که از بچگی آرزوی آن را داشتم.
کتابهایم انواع مختلفی دارد، اما همه آنها درباره روابط انسانی است.
اما وقتی پسر بزرگم را، که خلبان هواپیماهای جنگی بود، از دست دادم، زندگیام کاملا تحت تاثیر مرگ او قرار گرفت. من همیشه برای او و بقیه آدمهایی که تلاش کردند تا جنگ و کشمکش و درگیری در دنیا کم بشود دعا میکنم.
الان هم یک مادربزرگم و برای نوهام و بچههای هم سن او داستان مینویسم؛ چون همه ما با هم روی یک زمین زندگی میکنیم و آینده ما به هم مرتبط است. همینطور رفتارها و روابطمان.»
از میان آثار این نویسنده میتوان به کتابهای زیر اشاره کرد: بخشنده، با کفشهای دیگران راه برو، خیابان پاییز، ستارهها را بشمار و پرنیان و پسرک. او تا به حال موفق به دریافت جایزه« نیوبری» و جایزههای معتبر دیگر شده است.