به گزارش همشهری آنلاین، سریال کشف جادوگران (A Discovery of Witches) سریالی است بر اساس سهگانه تمام ارواح اثر محقق و نویسنده سبک خیالپردازی-تاریخی دبرا هارکنس. نخستین رمان هارکنس از این مجموعه با عنوان کشف جادوگران، در رده پرفروشهای نیویورک تایمز قرار گرفت. دو عنوان بعدی مجموعه، سایه شب و کتاب زندگی هستند و البته سریال نیز مانند کتاب، در سه فصل پخش میشود. تا کنن دو فصل از این سریال پخش شده و فصل سوم در راه است و احتمالای اواخر ۲۰۲۱ یا اوایل ۲۰۲۲ آماده پخش شود.
در قسمت ابتدایی سریال به نکتهای اشاره میشود که شاید بتواند خلاصه خوبی از کل ماجرا ارائه دهد. در این قسمت، متیو کلرمونت، خونآشامی چندصدساله که در قامت یک متخصص ژنتیک فعالیت میکند، به دایانا بیشاپ، قهرمان داستان که جادوگری است با میل سرکوب قدرت جادوییش میگوید: «کتاب اشمول ۷۸۲ چند قرن پیش گم شده و تو تونستی این کتابو فرابخونی، نمیخوای بدونی چطور؟ با وجود همه تلاشهامون این کتاب نه برای من و نه هیچکس دیگهای هرگز ظاهر نشد و فقط برای تو ظاهر شد. این میتونه کلید بقای ما باشه. کنجکاو نیستی بدونی چرا از بین همه موجودات تو تنها کسی که این کتاب رو فرامیخونی، درحالی که حتی هیچ کنترلی روی جادوت نداری؟»
دایانا بیشاپ با بازی ترزا پالمر، جادوگر قهرمان داستان، ظاهرا صاحب قدرتهایی فوقالعاده است که کنترلی روی آنها ندارد. او اکنون استاد تاریخ است و در آکسفورد مشغول به پژوهش در زمینه کیمیاگری. او پدر و مادرش را که هر دو جادوگر بودهاند در کودکی از دست داده و از آنجا که گمان میکند آنها به دست شکارچیان جادوگران کشته شدهاند، ترجیح داده هویت خود را سرکوب کند و هرگز سراغ تعلیم فنون جادوگری نرفته است. او در حین پژوهشهایش در کتابخانه، باعث میشود که کتابی کهن و رازآمیز، پس از قرنها پنهان بودن و تلاش دیگر موجودات برای احضارش، ناگهان برای او پدیدار شود. کتابی جادویی که گشودنش تاثیری عمیق بر دایانا میگذارد و کابوسهایی را برای او زنده میکند.
همه موجودات ماوراءالطبیعه به این کتاب علاقمندند. جادوگران گمان میکنند که در این کتاب توضیح داده شده که چطور آنها خونآشامها را ساختهاند و با دانستن آن میتوانند آنها را برای همیشه از بین ببرند. خونآشامها درصددند که این کتاب را پیدا کنند تا بفهمند چرا نسلشان در حال انقراض است و چطور میتوانند خود را نجات دهند. متیو کلرمونت، خونآشام قهرمان ماجرا، دایانا را ترغیب میکند که این کتاب را دوباره احضار کند، اما با حضور انواع و اقسام موجودات در کتابخانه، دایانا متوجه میشود که تحت تعقیب افرادی از گونه خود و همینطور سایر گونهها است.
متیو کلرمونت به جادوگر علاقمند میشود و از آن به بعد، آنها نه تنها باید دنبال کتاب باشند و برای یافتنش تن به ماجراجوییهایی عجیب و غریب بدهند و بعد آن را رمزگشایی کنند و احتمالا یک پیشگویی کهن را تحقق بخشند، بلکه باید مدام جان خود را از دست اعضای محفل هم نجات دهند. محفلی متشکل از سهگونه خونآشامها، جادوگران و دیوها که قوانین را تعریف و از آن مراقبت میکنند. قوانین سختگیرانه چندهزارساله که حد و مرز میان گونهها را مشخص کرده است. و البته در جریان ماجراجوییها به این سوال میرسند که کتابی که به دنبال آنند، کتاب مرگ است یا زندگی؟
این سریال تلفیقی است از سریال انسان بودن (Being Human)، توایلایت و البته مقداری هم هری پاتر. هرچند نسخه بزرگسالانهتری از این دوتای آخری است، چرا که دست کم قهرمانانش با مشکلات ملموستر و جدیتری دست به گریبان هستند. هرچند گاه با ضعف موجوداتی صاحب قدرتهای خارقالعاده غافلگیرتان میکند. مثلا جادوگری که قادر به اجرای جادوهایی کهن است، اما نمیتواند خودش را از دست ربایندهای نجات دهد، یا خونآشامی که میتواند با سرعتی باورنکردنی حرکت کند، اما در مواقع حساس از این تواناییش استفاده نمیکند. ضمن آنکه در این سریال، لااقل در دو فصلی که تاکنون منتشر شده، چیز زیادی از دیوها یا دیمِنها دستگیرمان نمیشود. نمیدانیم چه ویژگی خاصی دارند و در این داستان اصلا چه نقشی ایفا میکنند.
این سریال فانتزی رمانتیک محصول شبکه اسکای وان است و دو فصل آن در ۱۸ قسمت ۴۵ دقیقهای پخش شده است.