همشهری آنلاین به نقل از روزنامه همشهری، مسافران سرزمین عشق میگویند با هر قدم، سبکبالتر از قبل سوی حرم اباعبدالله (ع) رفتهاند و موکب به موکب، از معنویت جاری در این سفر بهرهمند شدهاند. بعضی شاعران و نویسندگان تلاش کردهاند راوی صادق حال و هوای این سفر معنوی باشند و تجربه خود را از پیادهروی اربعین و این رویداد باشکوه، در سفرنامهها و کتابهای مختلف منتشر کردهاند.
محمدرضا وحیدزاده، نرگس مقصودی و مهدی قزلی، ۳ نویسندهای هستند که آثارشان درباره پیادهروی اربعین و سفر به کربلا، با استقبال مخاطبان مواجه شده است. آنها از روایت این سفر و نوشتن درباره عاشورا و کربلا میگویند.
محمدرضا وحیدزاده، راوی تجربههای سفر به سرزمین عشق: از این ستون به آن ستون؛ سفری متفاوت با همه سفرها
محمدرضا وحیدزاده، نویسنده و شاعری است که بسیاری از مخاطبان، شعرخوانی او در مسیر پیادهروی اربعین را در فضای مجازی دیدهاند. او تجربه سفرهایش به کربلا در اربعین را، در کتابی با نام «از این ستون به آن ستون» منتشر کرده است. وحیدزاده میگوید: «اتفاقات و رویدادهایی را که در این سفرها برایم جذاب بود، بهصورت کوتاه نوشتم و در قالب این کتاب منتشر شد.» وحیدزاده که پیش از این هم تجربه نوشتن سفرنامههای دیگر را داشته، معتقد است این سفر با بقیه سفرهایی که هر فرد میرود، تفاوت دارد؛« تمام کسانی که به پیادهروی اربعین رفتهاند، میگویند هر بار که در این سفر شرکت کردهاند حال و هوای خاص خود را برایشان داشته است و هرگز برایشان تکراری نمیشود. من هم این موضوع را تجربه کردهام. البته من پیش از این سفرنامههای دیگری هم نوشته بودم اما نوشتن این سفرنامه جذابیتهای خاص خود را داشت. حضور من در پیادهروی اربعین هر بار ابعاد و جذابیتهای خاصی داشته و خاطراتی جدید را برایم ایجاد کرده؛ به همین دلیل نوشتن کتاب «از این ستون به آن ستون» درباره پیادهروی اربعین برایم مهم و ارزشمند بود». وحیدزاده میگوید که در کتاب از این ستون به آن ستون تلاش کرده با استفاده از سبک نگارشی متفاوت، بدون حاشیه و در متنهای کوتاه به وقایع پیادهروی اربعین بپردازد؛ «من معتقدم هماکنون، مخاطبان گرایش به خواندن متنهای کوتاه دارند و حضور افراد در فضای مجازی و باران اطلاعات، ذائقه مخاطبان را دچار تغییر کرده است.»
نرگس مقصودی، نویسنده روایتی متفاوت از پیادهروی اربعین: ازدحام بوسه؛ روایتی زنانه از سفری معنوی
در میان آثاری که نویسندگان و اهالی ادبیات درباره رویداد پیادهروی اربعین نوشتهاند، بعضی آثار با زاویه نگاه تازه و روایتگری متفاوت، توانستهاند توجه مخاطبان را جلب کنند. نرگس مقصودی، نویسنده یکی از همین آثار است که در کتاب«ازدحام بوسه»، داستان بلندی را براساس نخستین تجربهاش از سفر پیادهروی اربعین روی کاغذ آورده است. مقصودی میگوید: «این کتاب بهصورت داستانی روایت شده اما یک سفرنامه است و براساس اتفاقات عینی و واقعی نوشته شده و جنبه خیال ندارد. همه سفرنامه ثبت لحظهبهلحظه سفری بود که داشتم. من از سفرم بسیار لذت بردم چون در طول سفر ثانیهای به ذهنم خطور نکرده بود که سفرنامهای خواهم نوشت و کاملا در لحظه بودم و کتابم را بر اساس خاطراتی که در ذهنم بود، نوشتم. البته فاصله شروع به نوشتنم با انتهای سفر، کم بود. مخاطب در این کتاب بیشتر با یک روایت زنانه مواجه است که با نگاه ویژه خودش اماکن و هر موضوع دیگری را روایت میکند». مقصودی روایت زنانه از این سفر معنوی را، تفاوت کتابش با باقی آثار این حوزه میداند؛ «من پیش از این روایت زنانهای از سفر اربعین ندیده بودم، آثار زیادی درباره این رویداد نوشته شده اما چون مردها نمیتوانند به اندرونی خانهها و موکبها وارد شوند، توصیف این فضا میتوانست جذاب و خواندنی باشد و از طرفی برای خانمها هم جذابیت ویژه خودش را داشت. یک زن میتواند روایت عینیتری از مشکلات زنان در سفرهای زیارتی داشته باشد. در ازدحام بوسه به گوشهای از این موضوعات اشاره شده است.» مقصودی اضافه میکند: «به نظرم انتخاب قالب روایت برای پیادهروی اربعین لذتبخشتر است و مخاطب در زندگی بیشتر آن را تجربه میکند تا قالب داستان. قالب روایت و سفرنامه بخشهای بیشتری از این حرکت چندمیلیونی را نشان میدهد».
مهدی قزلی، روایتگر انتقال ضریح حرم امامحسینع از ایران به عراق: سفری از قم تا کربلا با پنجرههای تشنه
مهدی قزلی نویسندهای است که شناختهشدهترین آثارش، در دسته ادبیات عاشورایی جامیگیرند. مجموعه ۱۰جلدی«قصه کربلا» یکی از آثار او در این حوزه است و «پنجره های تشنه»، هرچند درباره پیادهروی اربعین نیست اما روایتی خواندنی از انتقال ضریح حرم امامحسین (ع) از قم تا کربلاست. قزلی درباره ماجرای نوشتن این کتاب میگوید: «امامحسین (ع)، بخش مهمی از هویت ماست و من این موضوع را در ماجرای کتاب «پنجرههای تشنه» بیشتر از قبل لمس کردم. یکی از مهمترین پارامترهای هویتی این جغرافیا و این فرهنگ، عاشوراست. امامحسین (ع) و زندگی او جنبههای متفاوتی دارد که همه آنها مهم هستند. برای لحظهلحظه اتفاقاتی که در زندگی ما میافتد، تمام زندگی امام حسین (ع) قابلتوجه و آموزنده است». او با اشاره به این که پنجرههای تشنه، روایت مواجهه مردم با امام حسین (ع) در موضوع انتقال ضریح حضرت از قم تا کربلاست، میگوید: «مخاطبانی به من گفتند که کتاب را خواندهاند، با روایتها خندیدهاند و گریه هم کردهاند. گاهی از من ایراد میگرفتند که چرا بخشهایی از روایتها طنز است و پاسخ من این بود که در زندگی هم خنده هست و هم گریه. من در ماجرای انتقال ضریح، به چشم خود دیدم که چقدر مردم شبیه همدیگر هستند، از پایتختنشینان گرفته تا اهالی قم و اعراب خوزستان و لرهای خرمآباد و مردم ساوه و اراک، همگی واکنشی شبیه به هم در این ماجرا داشتند. خواندن این کتاب از این زاویه هم میتواند جذاب باشد». قزلی معتقد است نوشتن درباره عاشورا و کربلا ظرفیتی تمامنشدنی است؛« در بازار کتابهای زرد مذهبی، تعداد زیادی کتاب درباره امامحسین (ع) وجود دارد که معلوم نیست خوانده میشوند یا نه؟ در این میان آثاری هم وجود دارند که همچنان خوانده میشوند و مخاطبان، آنها را به یکدیگر توصیه میکنند و این نشان میدهد که آثار مورداقبال قرار گرفتهاند. آمار فروش کتابهای این حوزه نشان میدهد اقبال عمومی به آثار عاشورایی وجود دارد، ادبیات عاشورایی زنده است و مورد استفاده قرار میگیرد. هرچند در ادبیات محدودیتهای جدی برای تولید آثار عاشورایی وجود دارد؛ چرا که تخیل باید از این آثار دور نگه داشته شود، با این حال آثار ادبی متعددی در این حوزه تولید شده است.»