همشهری آنلاین_شقایق عرفینژاد: زمان کش میآید و نمیگذرد تا به شب برسد و تمام شود. اما میتواند اینطور هم نباشد. میشود همین حالا هم که کرونا ما را خانهنشین کرده، عصر جمعه دیگری را تجربه کرد. جمعهای که در آن از بیحالی و رخوت خبری نباشد. جمعه ۸ مهر، آنها که در پارک توکلی خیابان مدنی بودند، چنین عصری را گذراندند.
پیادهراه جلو پارک توکلی پر از کودکان زیر ۱۰ سال است. خانوادهها هم البته هستند که کناری روی نیمکت نشستهاند. ماجرای اصلی اما درست میان پیادهراه روی میدهد. اینجا که خیابان ورزش است و برنامه هم با ورزش سبک برای بچهها شروع میشود. بچهها بالا و پایین میپرند، با ماسکهایی که بر صورت دارند، و چند دقیقهای نرمش میکنند.
بعد دیگر نوبت بازی است. مطلقا بازی. بازی با طنابکشی شروع میشود. «احمد مقیمی»، مربی ورزش، طناب بلندی میآورد و از بچهها میخواهد ۲ سر آن را بگیرند و به سمت خود بکشند. اما همه یک سر طناب را میگیرند و سر دیگر روی زمین افتاده است! او مجبور است باز توضیح دهد که باید ۲ گروه تشکیل شود و هر گروه یک سر طناب را بگیرد. زیر ۱۰ ثانیه این اتفاق میافتد و بچهها طنابکشی را شروع میکنند و البته که صدای جیغ و فریادشان تمام پارک را پر میکند.
- لیلی، مار و پله و مسابقه دو
بازی بعدی لیلی است. بیشتر بچهها با لیلی آشنایند، هرچند این روزها با صفحه کامپیوتر و تبلتشان بیشتر. حالا فرصت مغتنمی است برای تجربه این بازی قدیمی. روی زمین صفحه بزرگ خانههای لیلی پهن شده و بخشی از بچهها در صفند تا نوبتشان برسد و بازی کنند. تعداد دیگر به سمت صفحه بزرگ منچ روی زمین میروند. تاس را که مکعب بزرگ سبکی است، کمی از خودشان کوچکتر، برمیدارند و مهرهها را طبق شمارهای که تاس مشخص میکند، حرکت میدهند.
مار و پله هم هست که صفحهاش بزرگ و رنگی روی زمین افتاده و بچهها میتوانند آنچه را روی صفحه کوچک بازی انجام میدادند، روی صفحه بزرگ تجربه کنند. گروه دیگر ترجیح دادهاند، هدفگیری و انداختن توپ در سبدهای مقابلشان را بازی کنند. آنها را احمد مقیمی در ۲ گروه دستهبندی میکند؛ هر گروه تعداد بیشتری توپ را از فاصله دور در سبد بیندازد، برنده است؛ هرچند هدف این برنامه به هیچوجه مسابقه و برد و باخت نیست. هدف فقط سرگرمی و تحرک بچههاست. هیچکدام از آنها هم که حالا در پارک هستند، از قبل از چنین برنامهای باخبر نبودهاند. وقتی به پارک آمدهاند متوجه شدهاند که روز متفاوتی را خواهند گذراند.
در این برنامه بازیهای بومی و محلی هم وجود دارند. مثل دارپلان که شبیه بولینگ است. برای این بازی چند تکه چوب عمود روی زمین قرار میگیرند و بچهها باید با توپ و در ۲ یا ۳ حرکت چوبها را هدف قرار دهند و بزنند. هیجان زیاد است. حرکتهای اول فقط باعث خنده است، اما راهنماییهای مربی وضعیت را بهتر میکند. بیشتر بچهها میتوانند چوبهای عمود را با توپ بیندازند و احساس پیروزی کنند.
حالا نوبت دارت است. خیلی از بچهها بازیهای قبلی را رها میکنند تا سراغ دارت بروند. بیشترشان پسرند، اما دخترها هم هستند. زمان انجام این بازی دقت مربیها بالاست تا دارت به کسی آسیب نزند. هرکسی سر نوبت خودش دارت را به صفحه میاندازد و بعد از مدتی صف طولانی دارت کوتاه میشود. مسابقه دو هم فراموش نمیشود. علامتهای مثلثیشکل با فاصله ۴متر روبهروی هم قرار میگیرند و بچهها در دستههای ۹ نفری روبهروی هم میایستند و با سوت مربی به طرف مانع روبهرو میدوند. مسابقه که شروع میشود زمین خوردن است و خنده، ولی بعدتر بچهها میتوانند سرعتشان را کنترل کنند و نه زمین بخورند و نه به هم.
- بازی در آرامش و امنیت
مادرها و پدرها گوشهای در پارک روی نیمکتها نشستهاند یا ایستاده بازی بچههایشان را نگاه میکنند. «زهرا ملکی» یکی از آنهاست. ساکن خیابان شاهرخ در همین نزدیکی پارک است. میگوید تقریباً هر روز با دخترش به این پارک میآید، اما از برنامه امروز خبر نداشته است: «به نظرم این برنامهها برای بچهها خیلی خوب است. من به دلیل نگرانی که از امنیت خیابان دارم، اجازه نمیدهم دخترم در کوچه بازی کند، ولی محیط پارک خوب است و این بازیها هم به آنها کمک میکند تا تحرک بیشتری داشته باشند و سرگرم شوند.» «زهرا کاظمی» هم یکی دیگر از بزرگترهایی است که امروز در این پارک است. او با نوهاش آمده است و از خیابان ورزش هم هیچ اطلاعی نداشته و خیلی اتفاقی متوجه آن شدهاند.
میگوید: «نوهام این بازیها را بلد نیست. خوب است که در چنین برنامههایی با این ورزشها و بازیها آشنا میشود. اینها بچههای آپارتمانی هستند و مدام با کامپیوتر و پی اس فور بازی میکنند.» نوه حالا از بچهها جدا شده و جلو آمده است. شاکی میشود، میگوید: «پی اس فایو! » در گوشهای دیگر مادر دیگری کنار ۲ پسرش ایستاده است. اسمش «صغرا نوردهی» است و پسرها محسن و امیررضا هستند. مادر بچهها میگوید: «این بچهها در خانه یا پای تلویزیون هستند یا با موبایل بازی میکنند. حالا هم که درس و مدرسه شروع شده، درس میخوانند.
این برنامهها به آنها کمک میکند کمی هم تحرک داشته باشند.» محسن با هیجانی که هنوز از بازیها در او باقی است، میگوید: «دارت بازی کردم. خیلی دوست داشتم. ولی همه را بیرون از هدف زدم.» محسن که کوچکتر است، میگوید: «خیلی خوش گذشت. من همه دارتها را به هدف زدم.» «معصومه قاصد» هم با دختر و پسرش این عصر را در پارک گذراندهاند.
بچهها بازی کردهاند و مادر از دیدن بازی آنها کیف کرده است. میگوید: «هفتهای یکبار با بچهها به این پارک میآییم. امروز خیلی اتفاقی متوجه این برنامه و بازیها شدیم. برای بچهها خیلی خوب بود. معمولاً در کوچه بازی میکنند، ولی در محیطی مثل اینجا خیالم راحتتر است.» نرگس و محسن بازیهایی را که انجام دادهاند، فهرست میکنند. نرگس توپ بازی و لیلی و طناببازی کرده و محسن هم بازی با توپ را دوست داشته است.
نرگس میگوید: «توپ بازی و لیلی را بلد بودم، اما طناببازی را الان یاد گرفتم.» محسن هم همینطور. هردو هم ترجیح میدهند به جای خانه در پارک بازی کنند. شکریه و شفیعه را هم در گوشهای میبینم که ایستادهاند و بازی بچهها را تماشا میکنند. شکریه میگوید طناببازی را به شکل جدیدی یاد گرفته است. اما شفیعه میگوید نتوانسته بازی کند، چون شلوغ بوده است.
بازپسگیری خیابانها به نفع کودکان
فعالیتهای ورزشی از جمله نیازهای اصلی شهروندان، بهخصوص در شهری مثل تهران، با توجه به رواج زندگی ماشینی است. کمتحرکی شهروندان و بهویژه کودکان باعث شده فعالیتهای ورزشی از اولویتهای حوزه اجتماعی ما در اداره ورزش باشد تا بتوانیم نشاط و شادابی و سلامتی روحی و جسمی را به شهروندان برگردانیم. یکی از فعالیتهای شاخصی که در چند وقت اخیر پیگیری شده است، برگزاری خیابان ورزش است که با عنوان بازپسگیری خیابانها به نفع کودکان انجام میشود.
قدیمها، بچهها عصرها در کوچه بازی میکردند، بازیهایی مثل گلکوچک یا انواع بازیهای بومی دیگر، ولی الان تراکم ساختمانها و ترافیک در تهران کوچهای برای بازی بچهها باقی نگذاشته است. بهخصوص در بافتهای مرکزی، بچهها نمیتوانند به کوچه و خیابان بیایند و بازی کنند و این کار دیگر برایشان تبدیل به رؤیا شده است.
به همین دلیل، در شهرداری برای اینکه این بازیها را یادآوری کنیم و فرصتی برای انجام آنها ایجاد شود، خیابان ورزش را راهاندازی کردیم. در این برنامهها یکی از خیابانها و معابر اصلی، با نظارت و کنترل، به روی ماشینها بسته میشود و بازیهای مختلف توسط مربیانی که اعزام میکنیم، به بچهها آموزش داده میشود. این بازیها بیشتر جنبه تفریحی دارند و مسابقه نیستند که بچهها با هم به رقابت بپردازند.
در این برنامه بهویژه بازیهای قدیمی و بومی به بچهها یاد داده میشود تا هم خاطرات گذشته زنده شود و هم این بازیها که تقریباً در حال از بین رفتن هستند، باقی بمانند. در واقع، این برنامه همان جشنواره بازیهای قدیمی است که بهصورت تفریحی برگزار میشود. البته در شرایط کرونا این فعالیتها به شکل محدودتر و با رعایت دستورالعملهای بهداشتی انجام میشوند و ماسک و فاصله اجتماعی رعایت میشود تا از انتشار ویروس هم جلوگیری شود. امیدواریم با بهتر شدن شرایط، در معابر اصلی این کار را انجام دهیم، کاری که پیش از این هم انجام شده بود. بهعنوان مثال، خیابان قندی را بسته بودیم و بچهها به همراه خانواده در این خیابان حضور یافتند و در بازیها شرکت کردند و استقبال خیلی خوبی هم از آن شد.
این برنامه البته فقط مختص کودکان نیست. بچهها به همراه خانوادهها در آن شرکت میکنند و برنامههای ویژهای برای بزرگسالان خواهیم داشت. پیش از این هم خانوادهها با افرادی با سنهای مختلف در این برنامه حضور پیدا میکردند. چنانچه شرایط کرونا برطرف شود و به روال طبیعی برگردیم این کار تکرار میشود و در نقاط مختلف منطقه و در پارکهای گوناگون خیابان ورزش را خواهیم داشت.
- و پایان روز
از سمت دیگر صدای بچهها که از هیجان جیغ میکشند، شنیده میشود. همه جمع شدهاند تا برندههای مسابقههای مختلف مشخص شود. دخترها و پسرها منتظرند تا اسمشان جزو برندهها باشد، اما فقط چند نفر برنده هستند. جایزه هم البته یک دوبنده کشتی است که حتماً برای دخترها مناسب نیست. اما شادی بازی و مسابقه مهمتر است. بالاخره برندهها مشخص میشوند. «امیرحسین عشور» یکی از آنهاست.
۱۳ سال دارد و در رشته دارت و پرتاب توپ در سبد برنده شده است. خوشحال است و میگوید اگر باز هم از این برنامهها در پارک اجرا شود، به اینجا میآید. «ملینا جمشیدی» خودش جلو میآید و با لبخندی به پهنای صورت میگوید: «۳۴ تا دارت زدم. خیلی خوب بود.» ۹ ساله است. جایزه نگرفته، اما آنقدر خوشحال است که اگر جایزه هم میگرفت نمیتوانست بیشتر از این خوشحال و پرانرژی باشد. حالا هوا کمکم تاریک شده است. بچهها آخرین عکسها را هم به یادگار میگیرند و روز تمام میشود.
- مربی تندرستی و مسئول ورزشهای گروهی /هدف؛ آشنایی کودکان با بازیهای بومی و محلی است
بعد از بازیها و در زمانی که پارک کمی آرامتر شده، با «احمد مقیمی»، مربی و مسئول برگزاری این برنامه، صحبت میکنم. او مربی آمادگی جسمانی، ایروبیک و هنرهای رزمی است و ۲۵ سال است در منطقه ۷ مربی تندرستی و مسئول ورزشهای گروهی است: «قبل از کرونا هر هفته خیابان ورزش را در تمام پارکهای منطقه برگزار میکردیم. تمام شهروندان، از کوچک و بزرگ، از آن استقبال میکردند. با بچههای ۶ ساله تا افراد بالای ۷۰ سال در این برنامه کار میکردیم.
اما حالا به دلیل کرونا برنامه را محدودتر برگزار کردیم و فقط برای بچهها بازی و ورزش داشتیم.» او توضیح میدهد اگر مادران و پدران هم تمایل داشته باشند، میتوانند برای آنها هم برنامه ورزشی تدارک ببینند: «برای سنین مختلف ورزش طنابکشی داریم و همینطور دارت.»
او که دبیر بازیهای بومی محلی اداره ورزش منطقه است، میگوید هدف از این برنامهها حفظ سلامتی کودکان و نوجوانان و بقیه شهروندان است: «می خواهیم شهروندان اوقات فراغتشان را با ورزش پر کنند. دوست داریم با بازیهای بومی و محلی آشنا شوند، چون میدانیم خیلی از کودکان و نوجوانان اصلاً این بازیها را بلد نیستند. بازیهایی مثل هفت سنگ و دارپلان برای آنها به هیچ عنوان شناخته شده نیست، ولی وقتی ما این بازیها را به آنها یاد میدهیم، با عشق و علاقه بازی میکنند.»
او درباره مشکلات اجرای این دست برنامهها هم میگوید: «اینجا فضای بزرگی در اختیار داریم، ولی خیلی از پارکها کوچک ترند و برای انجام مسابقهای مثل دارت مناسب نیستند، چون ممکن است به کسی آسیب برسد. اصولاً در انجام این بازی باید دقت زیادی داشته باشیم. همینطور در طنابکشی باید مدام حواسمان جمع باشد که بچهها طناب را زیر بغلشان نیندازند که آسیب ببینند.» مقیمی میگوید برای خیابان ورزش امروز هیچ اطلاعرسانی نکردهاند: «بچهها من را میشناسند. وقتی وارد پارک میشوم و یک سوت میزنم دخترها و پسرها جمع میشوند و بازیها را شروع میکنیم.»
این دومین خیابان ورزش بعد از همهگیری کروناست. هفته پیش از این، این برنامه در باغموزه قصر برگزار شده و این هفته هم در پارک توکلی و مقیمی. او توضیح میدهد اگر کرونا فروکش کند، هفتهای ۳ بار خیابان ورزش برگزار خواهد شد.