همشهری آنلاین _ رابعه تیموری: همیشه عجله دارند و چنان همدیگر را جا میگذارند که انگار در پیست موتورسواری با هم کورس گذاشتهاند. اما در خط پایان این مسابقه جوایز حسابی و پر و پیمان در انتظارشان نیست و سهم آنها از ساعتها دواندن و تازاندن اسب آهنیشان در کوچه و خیابانهای پایتخت، کرایه بخور و نمیری است که در ازای به مقصد رساندن بار مشتریان نصیبشان میشود. آنها «پیک موتوری» هستند و با استفاده از این وسیله نقلیه، مخارج زندگی خود و خانوادههایشان را تأمین میکنند. وجود بازارهای مختلف در منطقه ۱۲، این منطقه را به محل کسب پررونق پیکهای موتوری تبدیل کرده است. در گزارش زیر به خیابان ملت که بورس لوازم یدکی خودرو است، سری زدهایم و بهعنوان مشتی نمونه خروار، احوال تعدادی از پیکهای موتوری این بازار را جویا شدیم.
خیابان «ملت» مثل همیشه شلوغ است. آدمهایی که در پیادهرو خیابان با عجله در رفت و آمدند یا از پلههای پاساژهای لوازم یدکی بالا و پایین میروند ناشمار است، ولی ابروهای درهم کشیده و نگاههای سرد فروشندگانی که پشت پیشخوان فروشگاهها کز کردهاند نشان میدهد کار و کاسبی چندان به راه نیست. تعداد موتورسیکلتهایی که در حاشیه خیابان پارک هستند از تعداد خودروها بیشتر به نظر میرسد. کنار بسیاری از آنها صاحبانشان ایستادهاند و با آنکه خستگی و کلافگی از سر و رویشان میبارد، چشمهایشان به دنبال مشتری دودو میزند. هرکسی هم از کنارشان میگذرد، صدایشان را بلند میکنند: «موتور، موتور...» در میان آنها از جوان ۱۸ـ ۱۹ ساله تا مردان جاافتاده و پا به سن گذاشته به چشم میخورد.
«منوچهر غلامی» ۷۱ سال سن دارد، ولی هنوز وقت بازنشستگیاش نرسیده و باید هر روز آنقدر با موتورسیکلت در گوشه کنار شهر بچرخد تا علاوه بر خرج و مخارج خانواده ۴ نفرهاش، جهیزیه دختر دم بختش را هم جفت و جور کند. غلامی میگوید: «بعضی از بارها سنگین و حجیم هستند و من نمیتوانم آنها را ببرم.»برای غلامی تفاوتی نمیکند بار موتورسیکلتش چه چیزی باشد، ولی ترجیح میدهد در بازاری کار کند که بورس وسیله خاصی باشد و بداند بار موتورسیکلتش چه وسیلهای است. موتورسیکلت غلامی یادگار سالهای جوانیاش است و همپای او پیر شده است. او میگوید: «موتورسیکلتم قدیمی است و هر روزی که من را راهی تعمیرگاه نکند شانس آوردهام، ولی قیمت موتورسیکلتهای نو سر به فلک زده و مجبورم با همین بسازم.»
- درآمد کم و هزینه بسیار
«فرهاد رئوف» جوان و «تیز و بز» است و در این بازار بهتر و فرز بودن شهرت دارد. او در حالی که کارتنهای کوچک و بزرگ لوازم یدکی را پشت موتورسیکلتش جابهجا میکند، میگوید: «گاهی باری که ما با موتورسیکلت میبریم، لااقل نصف بار یک وانت است، ولی مشتری حاضر نیست کرایه مناسبی بپردازد.»جثه رئوف چندان ریزه و ترکهای نیست، ولی وقتی روی زین موتورسیکلت مینشیند، پشت کارتنها مچاله میشود. سنگینی بار موتورسیکلت سبب نمیشود او آرام و بااحتیاط حرکت کند و در حالی که عرضی بیشتر از یک خودرو اشغال کرده باسرعت و پرسروصدا به راه میافتد.
«محمد قدرتزاده» ۷ سال پیش از یکی از روستاهای استان خراسان جنوبی برای پیدا کردن کار به تهران آمده و پس از مدتها این در و آن در زدن تصمیم گرفته بهعنوان پیک موتوری مشغول شود. قدرتزاده میگوید: «پیکهای موتوری اتحادیهای ندارند که حق و حقوق آنها را پیگیری کند و اگر مشکلی داشته باشند، حل و فصل آن برعهده خودشان است.» او از گرانی لوازم یدکی موتورسیکلت دل پری دارد و میگوید: «اگر از ۶ صبح تا ۱۰ شب کار کنم، روزی حدود ۲۰۰ـ ۳۰۰ هزار تومان درآمد دارم، ولی گاهی بخش زیادی از درآمدم صرف تعمیر موتورسیکلت میشود.»
- ناهار کارگری با طعم کرونا
زیاد شدن تعداد بیکاران و محدود بودن فرصتهای شغلی باعث شده تعداد پیکهای موتوری بازارهای تهران هر روز بیشتر شود. او میگوید: «در این شغل دست زیاد و کار کم شده است. قبلاً هیچوقت بیکار نمیماندیم و میتوانستیم روی مقدار کرایه با مشتری چانه بزنیم، ولی حالا تعداد پیکهای موتوری فراوان شده و ما برای اینکه مشتری را از دست ندهیم، به کرایه پایین راضی میشویم.»تحمل ساعتها گرما و سرما و ترافیک آسان نیست و شرایط سخت و دشوار کار، حوصله پیکهای موتوری را تنگ میکند. قدرتزاده میگوید: «زمستان کار کم میشود و برف و باران ما را خانهنشین میکند.
در این اوضاع کرونا مجبوریم با ساندویچ یا غذایی که ساعتها بیرون از یخچال مانده سر کنیم و شاید در تمام طول روز فرصتی پیش نیاید که بتوانیم آبی به دست و صورتمان بزنیم.» نداشتن بیمه از مشکلات بزرگ صنف پیک موتوری است و حتی موتورسیکلتسوارانی که در پیکها و مؤسسههای باربری مشغول هستند به داشتن آیندهای راحتتر امیدی ندارند. «ناصر ایذه ای» در مؤسسه باربری کار میکند و میگوید: «من قبلاً آزاد کار میکردم و برای موضوعات مختلف با همکارانم و مشتریان اختلاف پیش میآمد و درگیر میشدم. حالا که در مؤسسه باربری کار میکنم، ۲۵ درصد از درآمدم را بهعنوان کمیسیون به مؤسسه میپردازم و بیمه هم ندارم، ولی جایی هست که وقتی خسته میشوم چند دقیقهای استراحت کنم. برای سرویس گرفتن هم نیازی نیست با همکارانم بحث کنم.»
- پول پیش برای کار با موتورسیکلت!
عدهای به روش کم زحمتی از موتورسیکلت نان در میآورند و بدون تحمل سرما و گرما و برف و باران با این وسیله کاسبی میکنند. این افراد سرمایه نسبتاً کلانی را صرف خرید چند دستگاه موتورسیکلت میکنند و آنها را به کسانی اجاره میدهند که از سر بیکاری تصمیم گرفتهاند در بازار بهعنوان پیک موتوری کار کنند، ولی وسعشان به خریدن موتورسیکلت نمیرسد. «کریم شریفی» از جمله این افراد است که با موتورسیکلت اجارهای کار میکند. او که کاسب بازار بوده، در دوران شیوع کرونا آنقدر ضرر روی ضررش آمده که مجبور شده کرکره فروشگاه پوشاک اجاره ایش را پایین بکشد و برای سیرکردن شکم خانواده ۳ نفرهاش با موتورسیکلت کار کند. شریفی میگوید: «این روزها اجاره موتورسیکلت شبیه اجاره خانه شده است. کسانی که موتورسیکلت اجاره میدهند مبالغ بالایی بهعنوان پول پیش تعیین میکنند. اجاره ماهانه هم به انصاف آنها بستگی دارد و قانونی نیست که از آنها درباره دلیل بالا یا پایین بودن اجاره توضیح بخواهد.
اگر اتفاقی بیفتد و تصادف کنیم هر چقدر تیغشان ببرد، خسارت موتورسیکلتشان را میگیرند. «شریفی برای اجاره موتورسیکلت ودیعه پرداخت نکرده و ماهانه ۴۰ درصد از درآمد خود را به موجر میپردازد. او میگوید: «اگر ودیعه مناسبی نداشته باشید ودرصدی و بدون پرداخت پول پیش، قرارداد ببندید باید نیمی از درآمد خود را برای اجاره موتورسیکلت صرف کنید.»صحبتهای «حمید قربانی» نشان میدهد برای اجاره موتورسیکلت حد و مرزها و قوانین نانوشتهای وجود دارد. قربانی از راه اجاره دادن موتورسیکلت درآمد به دست میآورد.
او میگوید: «در بازار اجاره موتورسیکلت دست زیاد است، اگر اجاره یا ودیعه را بالا بگویید سراغ موجر دیگری میروند.» قربانی معتقد است سفته گرفتن به تنهایی برای تضمین امنیت موتورسیکلت کافی نیست. او میگوید: «بسیاری از کسانی که موتورسیکلت اجاره میکنند، معرف و ضامنی ندارند و اگر اتفاقی بیفتد، با برگه قرارداد به سختی میتوانید موتورسیکلت خود را پس بگیرید.» موتورسیکلتهای خیابانی که برای پیک موتوری و بردن بار مناسب هستند، مشتریان بیشتری دارند و برای اجاره این وسیله داشتن مدارک هویتی مانند شناسنامه و کارت ملی لازم است. مبلغ ودیعه هم معمولاً به اندازه یک سوم قیمت موتورسیکلت تعیین میشود.