گزارش‌هایی که از سوی متخصصان روان منتشر می‌شود نشان می‌دهد نگرانی، ترس و اضطراب بیماری در دوران کرونا در افرادی که از قبل اختلال داشته‌اند، بیشتر شده است. افزایش آگاهی می‌تواند عامل موثری برای رفع ترس و وسواس باشد.

همشهری- یکتا فراهانی: نزدیک به ۲۱‌ ماه می‌گذرد و جهان همچنان درگیر کروناست. اگر در ماه‌های اول شیوع، بیماری و راهکارهای پیشگیری در اولویت بود، حالا پیامدهای آن است که گریبان دنیا را گرفته. از میان دایره بزرگ تنش‌هایی کرونایی در یک سال و ۹‌ ماه گذشته، موضوعات سلامت روان، بیش از همیشه، نگرانی‌ها را برانگیخته؛ موضوعاتی که به‌ گفته متخصصان حوزه روان، بحرانی در آینده رقم خواهد زد. اختلال‌ اضطراب، ترس، افسردگی، غم ناشی از مرگ عزیزان، بستری‌های طولانی مدت، پیامدهای سخت قرنطینه در ماه‌های اول شیوع و... مانند بختک، بر جان مردم نشسته و هر روز، حفره جدیدی ایجاد می‌کند. با این که به‌گفته مسئولان نظام سلامت، رعایت پروتکل‌های بهداشتی به زیر ۴۰ درصد در کشور رسیده است، اما آثار همین رعایت‌ها که البته چاره‌ای جز آن هم نیست، منجر به اختلالات زیادی به‌ویژه در افرادی که زمینه ابتلا به انواع بیماری‌های روان داشتند، شده است. اگر از ماجرای فاصله‌گذاری اجتماعی و دور شدن افراد از جمع‌ در اوایل شیوع بگذریم، شاید یکی از پدیده‌هایی که به پیشگیری از ابتلا به کرونا، گره می‌خورد، ترس از ابتلاست که در قالب رفتارهای عملی و فکری مثل شست‌وشو و هراس از ورود ویروس به بدن و به‌طور کلی زندگی، خود را نشان می‌دهد؛ مجموعه رفتاری که انواع وسواس‌ها را شکل می‌دهد.

بررسی عوامل مؤثر بر ایجاد اختلالات روان نشان می‌دهد، اختلال وسواس فکری- عملی یکی از شایع‌ترین، ناتوان‌کننده‌ترین و مقاوم‌ترین اختلالات روان‌شناختی است که در پنجمین ویرایش راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی از دیگر اختلالات اضطرابی جدا شده است. به استناد نتایج تحقیقات انجام شده، حدود ۲ درصد از جامعه به‌صورت جدی‌ درگیر وسواس فکری - عملی‌ است، با این حال گفته می‌شود که نشانه‌های خفیف‌تر آن شیوع بالاتری در جامعه دارد. طبق بررسی‌های انجمن روانشناسی آمریکا، ترس از آلودگی شایع‌ترین وسواس به‌حساب می‌آید؛ موضوعی که محور پاندمی کرونا هم بود. با توجه به این که رعایت بهداشت فردی مثل شست و شوی مداوم دست‌ها، استفاده از ماسک و...، یکی از مهم‌ترین روش‌ها برای پیشگیری و جلوگیری از شیوع هرچه بیشتر ویروس کووید-۱۹به شمار می‌رود، خطر ابتلا به وسواس‌های عملی و فکری در همه‌گیری کرونا، بسیار بالا می‌رود.

روانپزشکان می‌گویند فشار و استرس ناشی از ابتلا به کرونا، منجر می‌شود تا افرادی که زمینه لازم برای ابتلا به وسواس فکری و عملی دارند، بیشتر دچار مشکل شوند، تا جایی که زندگی عادی آنها مختل می‌شود و به انواع دیگری از اختلالات روان دچار می‌شوند. حالا این نگرانی هم وجود دارد که با الگوبرداری از برخی رفتارها، وسواس، به نسل‌های آینده هم منتقل شود.

هجوم افکار آزاردهنده

علی‌اصغر اصغرنژادفرید، عضو هیأت علمی دانشکده علوم رفتاری سلامت روان دانشگاه علوم پزشکی ایران، درباره وسواس‌هایی که در دوران کرونا تشدید شده توضیح می‌دهد و به همشهری می‌گوید:«برای درک درست از مفهوم وسواس، ابتدا باید درنظر داشته باشیم ذهن، کاروانسرایی از افکار مختلف است، مشکل از زمانی آغاز می‌شود که ذهن ما بر افکار منفی و آزاردهنده متمرکز شود. هیچ‌کس نمی‌تواند کاملا از افکار منفی ذهن خود رهایی پیدا کند و تلاش برای رهایی از این افکار، کار را سخت‌تر می‌کند. افکار آزاردهنده و وسواس‌گونه‌، طوری عمل می‌کنند که هر چقدر بخواهیم ذهن‌مان را منحرف کنیم، از راه دیگری به ما حمله می‌کنند.» به‌گفته این متخصص حوزه روان، افرادی که دچار وسواس فکری هستند، توانایی مهار و کنترل افکار مزاحم را ندارند، درصورتی که مهم‌ترین‌کار در این زمینه‌، بی‌اعتنایی به این افکار است:«افرادی بیشتر تحت‌تأثیر عواقب ناشی از این بیماری قرار می‌گیرند که از قبل احساس ناامنی و آسیب‌پذیری بیشتری داشته باشند، به‌طور کلی وقتی کسی احساس شادی ندارد و زمینه ابتلا به افسردگی و نگرانی و اضطراب دارد هم در او  وجود داشته باشد، در برابر مشکلی مثل شیوع کرونا، از هر نظر آسیب بیشتری را تحمل می‌کند، چرا که وقتی کسی فاقد سیستم حمایتی اجتماعی مورد نیاز باشد، قطعا در برابر مشکلات هم بیشتر آسیب‌ می‌بیند.» به اعتقاد اصغرنژاد فرید، یکی از مهم‌ترین عواملی که می‌تواند ترس، وسواس و استرس افراد را کاهش دهد، افزایش آگاهی است که هنگام بروز هر مشکل و بحرانی ازجمله کرونا می‌تواند به کمک فرد بیاید و توان او را برای مقابله با مشکلات افزایش دهد.

وسواس، منجر به افسردگی می‌شود

براساس اعلام اصغرنژاد، مسئولیت‌پذیری افراطی یکی از ویژگی‌های افراد مبتلا به وسواس است. این افراد در دوران کرونا نگران ابتلای خودشان به کرونا و انتقال آن به دیگران هستند و خود را در مقابل بیماری دیگران مسئول می‌دانند. افرادی که در این دوران دچار وسواس می‌شوند، معمولا ذهن‌شان با یک فکر کوچک، مثل شست و شوی دست، آغاز می‌شود و بعد تبدیل به افکار آزاردهنده بزرگ‌تری می‌شود که دیگر نمی‌توانند از آنها رها شوند. ذهن این افراد، به‌طور مداوم حول رعایت کردن درست پروتکل‌های بهداشتی و تامین ایمنی برای خود و خانواده می‌چرخد.

این روانپزشک، از واژه درماندگی برای این افراد استفاده می‌کند و در توضیح بیشتر می‌گوید:« احساس درماندگی افراد در مقابل بیماری کرونا، زمینه‌ساز ابتلای آنها به حالاتی از افسردگی می‌شود. نکته مهم دیگر ترس از ابتلا به این بیماری است. این ترس تا حدودی قابل‌قبول است، اما وقتی بیش از اندازه شود، مشکل‌ساز می‌شود. اضطراب از ابتلا به بیماری، منجر به اشتغال ذهنی و ایجاد افکار مزاحم می‌شود که اغلب اختلال در فعالیت‌های روزانه افراد را همراه دارد. وسواس‌های فکری اغلب این بلا را سر افراد می‌آورند و کار را به جایی می‌رسانند که فرد در انجام کارهای روزانه‌اش باز می‌ماند.» او ادامه می‌دهد: « فردی که دچار وسواس است، مدام خود را سرزنش می‌کند و همواره احساس گناه دارد. او چراهای زیادی در ذهن دارد که به او و در ادامه به اطرافیانش اجازه لذت بردن از زندگی نمی‌دهد. همین اتفاق به‌تدریج پایه‌های ابتلا به افسردگی را در افراد ایجاد می‌کند.»

ناآگاهی افراد نسبت به رفتارهای وسواس گونه‌ موضوعی است که این متخصص به آن اشاره می‌کند:« گاهی ممکن است این افراد نسبت به بیماری‌شان آگاهی نداشته باشند و تصور کنند که تمام افراد در دورانی مثل کرونا، باید از ابتلا به بیماری بترسند و موارد پیشگیری از بیماری را به سبک آنها رعایت کنند، البته در این وضعیت، اطرافیان و خانواده‌ها نقش مهمی در کمک کردن به این افراد و کنترل و مهار درست بیماری دارند.»

جنگ رهایی

این عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران درباره مهار وسواس‌های ناشی از مواجهه با بیماری کرونا هم توضیح می‌دهد:« تنش باعث افزایش وسواس می‌شود، اقداماتی هم که بخواهیم در جهت خود مراقبتی در برابر وسواس داشته باشیم باید با توجه به شناخت خود ما باشد، یعنی فرد باید تشخیص دهد انجام چه کارهایی می‌تواند او را تا حد امکان آرام کند. البته تلاش برای دور شدن از اینگونه احساسات، بیشتر فرد را به آن نزدیک می‌کند.» به عقیده اصغرنژاد، جنگیدن برای رهایی، این افکار را قدرتمندتر می‌کند، چرا که نمی‌توان در جنگ با آنها پیروز شد، بنابراین فرد ناکام و افسرده می‌شود. در این وضعیت نخستین گام برای مواجهه با آن، دیدن، پذیرفتن و بی‌تفاوت و بی‌اعتنا ردشدن از کنار آنهاست. او می‌گوید:« نکته مهم برای رها شدن از احساسات آزاردهنده و وسواس‌گونه رهاکردن آنهاست. تمایز قائل شدن بین فکر و واقعیت باعث می‌شود به افکار غیرواقعی که ساخته و پرداخته ذهن ما هستند، کمتر اهمیت دهیم. اینکه ما به مرگ بر اثر بیماری کرونا فکر کنیم، تنها یک فکر و احتمال است و نباید آن را با واقعیت اشتباه بگیریم.»

به‌گفته اصغرنژاد، شیوع کرونا، افراد را از هم دور و امنیت عاطفی بین آنها را کم کرده است. در مواردی حتی این احساسات را از بین برده، به این ترتیب، در دوران کرونا تمام چیزهایی که قبلا می‌توانست باعث بهبود حال ما شود، مثل دیدارها و در کنار هم بودن‌ها، بیشتر منجر به نگرانی ما شده است. تمام این موارد در کنار اخبار اضطراب‌آور، ذهن افراد را آشفته می‌کند، به‌ویژه زمانی که افراد از آگاهی کافی برخوردار نباشند. درحالی‌که کادر درمانی که از نزدیک با بیماران در ارتباطند، به‌دلیل آگاهی و تسلط بیشتر با رعایت کامل موارد پیشگیری از بیماری، کارشان را انجام می‌دهند و دچار چنین مشکلاتی نمی‌شوند.

نگرانی از ماندگاری وسواس بعد از کرونا

ماندگاری اختلالی مانند وسواس، برای دوران بعد از کرونا، نگرانی‌ای است که از سوی متخصصان روان، مطرح می‌شود و حالا اصغرنژاد می‌گوید:« نباید ظرفیت افراد را برای سازگار شدن با شرایط دست‌کم گرفت. انسان در بدترین شرایط محیطی و گرما و سرمای بیش از اندازه هم می‌تواند خود را با محیط سازگار کند. فراموش نکنیم مغز ما ظرفیت بی‌نهایتی برای تحمل درد، تحلیل، پردازش و چاره‌اندیشی دارد که نباید آن را نادیده گرفت. انسان در مواجهه با شرایط سخت و بحرانی می‌تواند با اندیشه و تدبیر خود بر مشکلات و بیماری‌ها غلبه کند. توجه داشته باشیم قبلا هم در تجربه‌های مشابهی مانند مواجهه با بیماری ایدز و ترس از آن، انسان توانست با شناخت راه‌های مقابله با این بیماری، ترس و استرس ابتلا به آن را کاهش دهد.» به‌گفته این عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران، سیستم عصبی انسان همان قدر که می‌تواند به بعضی از محرک‌ها حساس شود، می‌تواند در برابر آنها خوگیری هم داشته باشد. بنابراین در مورد کرونا هم نباید ترس و نگرانی از ماندگاری احساسات و اختلالات منفی در آینده وجود داشته باشد.

به اعتقاد اصغرنژاد، ترس از بیماری کرونا هم می‌تواند مانند چنین بیماری‌هایی کم‌کم کاهش پیدا کند. یعنی زمانی‌که مشکلات فروکش کرد و دنیا به ثبات رسید، حساسیت نسبت به این محرک‌ها هم به‌تدریج از بین می‌رود. می‌توان گفت با پایان هر مشکل، عواقب و حواشی آن هم از بین خواهد رفت. این روانپزشک، به نکته دیگری اشاره می‌کند:« بررسی‌ها نشان می‌دهد، نگرانی، ترس و اضطراب بیماری در دوران کرونا در افرادی که از قبل اختلالاتی داشته‌اند، بیشتر شده است، البته این موضوع با تغییر شیوه زندگی، از دست‌رفتن شغل افراد، مشکلات اقتصادی و معیشتی، تغییر در روابط و نداشتن تفریح و آرامش بیشتر از استرس ابتلا به بیماری کرونا و وسواس‌های ناشی از آن هم مرتبط است.»

تشدید وسواس در افراد سابقه‌دار

وسواس زمانی اتفاق می‌افتد که یک فکر، تصویر یا ایده ناگهانی و اضطراب‌آور در ذهن شکل می‌گیرد و تمام زندگی فرد را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. وسواس فکری - عملی منجر می‌شود تا افراد تمرکز فکری نداشته باشند، منزوی شوند و هویت و شخصیت اجتماعی‌شان کمرنگ شود، با تمسخر دیگران روبه‌رو شوند و از همه اینها مهم‌تر درون خانواده دچار مشکل شوند و منجر باعث آزار نزدیکانشان شوند.  پیامدهای جسمی وسواس   می‌تواند سبب ریزش مو و ابتلا به  بیماری‌های روان، مثل افسردگی و اضطراب فراگیر شود.

امیرعباس کشاورز، دانشیارگروه روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی ایران و فلوشیپ روان‌درمانی  در گفت‌وگو با همشهری به ایجاد و تشدید وسواس در میان افراد در دوران کرونا اشاره می‌کند و می‌گوید: « یکی از شدیدترین وسواس‌ها، وسواس شست‌وشو است که در دوران کرونا به‌دلیل ترس از ابتلا به بیماری و انتقال ویروس، بسیار شدیدتر شده است؛ وضعیتی که فرد را در شرایط اضطراب قرار می‌دهد. این مسئله برای افرادی که از قبل دچار این اختلال بودند، در دوران کرونا، شدیدتر جلوه می‌کند .»

براساس اعلام کشاورز، هر موضوعی که باعث اضطراب می‌شود، وسواس را تشدید می‌کند، اما اضطراب به تنهایی نمی‌تواند وسواس ایجاد کند، چرا که بروز وسواس به عوامل ژنتیک، روان‌شناختی و یادگیری از محیط هم بستگی دارد. دانشیارگروه روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی ایران در توضیح بیشتر می‌گوید: « همه‌گیری کرونا منجر به ایجاد هراس و اضطراب در افراد شده است؛ البته این احساس در ماه‌های اول شیوع این بیماری بیشتر بود اما همان موقع هم جنبه‌های مختلفی از اضطراب مثل وسواس، در افراد بیدار  و حتی تشدید شده بود. هر چند که مستندات علمی که نشان دهد کرونا به‌طور مستقیم بر این موضوع تأثیر گذاشته وجود ندارد. با این حال گزارش‌هایی وجود دارد که بر افزایش رفتارهای وسواس‌گونه به‌دلیل ترس از ابتلا به کرونا، تأکید می‌کند.»

به گفته این روانپزشک، شرایطی که کرونا به‌وجود آورده، می‌تواند افرادی  که پتانسیل مبتلا شدن به سواس را دارند درگیر این ماجرا کند. البته تنها هم کرونا نیست که می‌تواند این احساسات را در افراد ایجاد کند، هر اتفاقی که استرس‌آور باشد، می‌تواند به دامن زدن به اختلالات روان کمک کند: « تفاوت کرونا با سایر عوامل ایجادکننده استرس این است که شیوع این بیماری با مرگ و ابتلا و بستری در بیمارستان همراه است؛ عاملی که افراد هیچ‌وقت با آن مواجه نبوده‌اند. به همین دلیل تحت‌تأثیر اخبار منفی، شایعه‌ها، آمار مرگ و ابتلا و... اضطراب‌های شدیدی در آنها ایجاد می‌شود.» کشاورز در ادامه می‌گوید که یکی از دلایل افزایش وسواس در دوران کرونا، شیوه‌های پیشگیری از ابتلاست. از همان ابتدای شیوع بر شست‌وشوی دست و وسایل خریداری شده از مغازه‌ها و... تأکید می‌شد که نتیجه آن در افرادی که زمینه این اختلال را دارند، تشدید بیماری‌شان بود: « در چنین وضعیتی افراد مبتلا به وسواس، برای از بین بردن آلودگی، دست به کارهای دیگری می‌زنند و این موضوع اختلال‌شان را شدیدتر می‌کند.»

بسیاری از گزارش‌ها نشان می‌دهد که با شیوع کرونا، گروه بزرگی از افراد، دچار مشکلات پوستی شدند. یک بخش از این مشکلات به‌دلیل ابتلا به بیماری است و بخش دیگر، به‌دلیل شست‌وشوی زیاد و استفاده از مواد ضدعفونی است که منجر به اگزمای شدید در میان برخی از افراد شده است. از سوی دیگر، شست‌وشوی زیاد وسایل و دست‌ها برای از بین بردن آلودگی‌ها، در دوران کرونا سبب  افزایش مصرف آب در دنیا شده است.   پژوهش‌های جهانی نشان می‌دهد، در ۶‌ ماه ابتدای شیوع کرونا، ۹ تا ۱۱ درصد استرس، اضطراب، افسردگی شدید و متوسط گزارش شده است.اکنون این عدد به ۱۶ درصد رسیده است. این در حالی است که گفته می‌شود تنها ۱۷ کشور از ۱۱۶ کشور جهان، بودجه‌های مربوط به خدمات سلامت روان را افزایش داده‌اند.

حالا کشاورز هم به این موضوع اشاره می‌کند و می‌گوید که اگر اختلالی مانند وسواس‌های شست و شو، به موقع درمان نشود، فرد را دچار افسردگی می‌کند، چرا که این اتفاق، حتی روی روابط افراد با دیگران هم تأثیر می‌گذارد. با این حال این روانپزشک تأکید می‌کند که وسواس، تنها در رفتاری مثل شست‌وشو خلاصه نمی‌شود، بلکه شامل وسواس‌های مختلف دیگری مانند وسواس‌های چک‌کردن بیش ازحد، نظم و ترتیب، فکر کردن به موضوعات ناراحت‌کننده و... هم می‌شود. مجموعه اینها شرایط نامناسبی را برای فرد ایجاد می‌کند. او می‌گوید:« باید توجه داشته باشیم وسواس یک بیماری تک‌عاملی نیست که تنها یک هیجان منفی مانند ابتلا به کرونا، از دست دادن عزیز یا هر مشکل دیگری بتواند عامل بروز آن باشد. تمام افرادی که دچار وسواس یا اختلال روانی دیگری می‌شوند از قبل، زمینه‌هایی برای ابتلا به آن داشته‌اند و اتفاقی مانند شیوع کرونا، تنها یک تلنگر به شمار می‌رود.»

چه باید کرد؟

حالا در این وضعیت، چه درمان افرادی که قبل از کرونا مبتلا به وسواس بوده‌اند و در پاندمی، بیماری‌شان تشدید شده و چه افرادی که در همین دوره، متوجه اختلال‌شان شده‌اند، از موضوعاتی است که از نظر متخصصان حوزه روان، باید در اولویت قرار گیرد. بر همین اساس هم کشاورز تأکید می‌کند که این افراد می‌توانند از ۲ روش دارویی و غیردارویی برای رهایی از بیماری یا کاهش اختلال‌شان استفاده کنند:« توصیه می‌شود کسانی که از چنین اختلالی رنج می‌برند حتما تحت درمان قرار بگیرند، درمان‌های غیردارویی هم می‌توانند در این زمینه مؤثر باشند، البته باید بیمار برای رهایی از این وضعیت آمادگی لازم را داشته باشد.»

تشدید تأثیرات روانی کرونا بر اقشار کم‌درآمد

حسین ایمانی جاجرمی -  جامعه‌شناس

موضوعی که باید به آن توجه کنیم این است که تأثیر سیاست فاصله‌گذاری اجتماعی در دوران کرونا روابط اجتماعی بین افراد را محدود کرده است. هم‌اکنون، شکل خانواده‌ها تغییر کرده و خانواده‌های گسترده و مستحکم به سمت خانواده‌های هسته‌ای تغییر شکل داده‌اند. افراد فردمحور و فردگرا شده‌اند، میزان جدایی زوج‌ها بالا رفته و به تعداد خانواده‌های تک‌سرپرست افزوده شده است. شیوع کرونا، تشدیدکننده تمام این مسائل بود. کرونا سرعت تغییر شکل خانواده‌ها را بیشتر   و به همین دلیل اضطراب و تشویش بیشتری به افراد تزریق کرده است. زمانی که اعضای خانواده، به سمت فردگرایی می‌روند، طبیعتا کمتر هم می‌توانند به یکدیگر کمک کنند و همین مسئله تشدیدکننده اضطراب و آشفتگی در میان افراد می‌شود. حالا در این وضعیت مرگ‌هراسی و ترس از ابتلا به بیماری را هم باید به دایره استرس‌ها اضافه کرد. به‌طور کلی شیوع کرونا، در چند بُعد به افراد آسیب وارد کرد که مهم‌ترین آن بُعد اقتصادی و اجتماعی است. شیوع کرونا، خسارت‌های مالی زیادی به گروه‌های پایین درآمدی جامعه وارد کرد که نتیجه آن ایجاد مشکلات اجتماعی و روان در افراد شده است. حالا در این وضعیت، نهادهای مختلفی می‌توانند به مردم آسیب‌دیده کمک کنند، مثلا شهرداری می‌تواند با تغییر شکل در فضای شهری و ایجاد نشاط در شهر، وضعیتی قابل‌قبول‌تری برای افراد ایجاد کند. فعالیت مکان‌های فرهنگی و ارائه خدمات اجتماعی و فرهنگی به مردم هم می‌تواند آنها را از وضعیتی که در آن به‌سرمی‌برند خارج کند. چرا که این شرایط می‌تواند منجر شود تا افراد تعامل بیشتری با هم داشته باشند و ارتباطات جدیدی شکل دهند.

آنچه در سطح شهر دیده می‌شود، تغییر فضاهای پرتردد گذشته به فضاهایی است که افراد با فاصله بیشتر و به‌تنهایی در آن به‌سرمی‌برند. حتی فاصله نشستن افراد در پارک‌ها بیشتر شده و این وضعیت افراد را بیشتر به سمت فردگرایی می‌برد. فقدان چنین فضایی آسیب‌های روحی زیادی به افراد وارد می‌کند. مشکل دیگری که در دوران کرونا وجود دارد، مسئله سلامت روان است. به همین دلیل برای بازسازی ذهن و روان، باید از همین حالا، به فکر دوران پساکرونا بود و شرایط آسان‌تری برای کمک کردن به دیگران فراهم کرد. در دوران کرونا نوع آسیب وارد شده به افراد و همچنین میزان درآمد و... با یکدیگر متفاوت است. بررسی‌ها نشان می‌دهد، تأثیر کرونا بر اقشار اقتصادی پایین، همراه با آسیب‌های روان بیشتری بوده است. ترس از بیماری کرونا با طبقه اجتماعی افراد و موقعیت اجتماعی و اقتصادی آنها ارتباط دارد، یعنی ترس برای گروه‌های کم‌درآمد به‌دلیل موقعیت اجتماعی آنها بیشتر است، چرا که این گروه به‌ویژه در ماه‌های ابتدایی شیوع، مجبور بودند در دوران قرنطینه برای معیشت‌شان از خانه خارج شوند. بنابراین استرس، اضطراب و حتی وسواس برای این گروه بیشتر از گروه‌های دیگر می‌تواند رخ دهد. این در حالی است که برخی از این افراد حتی قدرت خرید ماسک نداشتند.

متخصصان حوزه روان چند راهکار برای مقابله با وسواس فکری - عملی پیشنهاد می‌دهند:
 

تن‌آرامی: اختلال وسواس برای افراد با نشانه‌های ترس و اضطراب همراه است که در بسیاری از مواقع به شکل یک مشکل جسمی خودش را نشان می‌دهد. مثل تنفس تند، گردش سریع خون ، سرعت در ضربان قلب و...  به همین دلیل لازم است قبل از هر کار، زمینه‌ آرامش جسم فراهم شود.
 

خودگویی مثبت: افراد هر روز با خود بگویند که من می‌توانم افکار وسواس را کنار بگذارم.
 

مواجهه: زمانی که فرد مورد حمله افکار مزاحم قرار می‌گیرد و دچار اضطراب و ترس می‌شود، بهتر است، با تنفس عمیق و شل کردن عضلات آرام بگیرد و ترس و اضطراب به‌خود راه ندهد.
 

تکنیک تأخیر فکر: باید برای ذهنتان وقتی تعیین کنید و از افکارتان بخواهید که در زمان دیگری به سراغتان بیایند و هر بار این روش را تکرار کنید.
 

مصرف دارو: در بسیاری از موارد بهتر است افراد برای درمان به روانپزشک مراجعه کنند، گاهی منشأ افکار وسواسی، نارسایی‌ در سیستم عصبی  است که با مصرف دارو به وضع طبیعی برمی‌گردد.