به گزارش همشهری آنلاین، قدم اول برای اینکه با فرد افسرده که ممکن است از اعضای خانواده یا دوستان ما باشد، با همدلی و بدون آسیب رساندن مواجه شویم، این است که افسردگی را در وجود او تشخیص دهیم.
بد نیست بدانیم افسردگی همیشه با الگوها و نشانههای ثابت و یکسان و مشخص بروز پیدا نمیکند و آگاهی درباره آن حتی برای خود فرد مبتلا هم کار سادهای نیست. پس برای اینکه با فرد افسرده درست مواجه شویم،
ابتدا باید حواسمان را جمع و بر اطلاعاتمان درباره این بیماری اضافه کنیم. بعضی نشانهها راحتتر قابل بررسی هستند، مثلاً در افرادی که دچار افسردگی میشوند، جهتگیری بیشتر رویکرد فهمی و درکی به طرف خودشان است و در خود کندوکاو میکنند. به همین علت از ضمایر اول شخص مفرد بیش از حد استفاده میکنند.
نشانهها سخن میگویند
مطالعات نشان میدهند که افراد مبتلا به افسردگی، میل به صحبت درباره قطعیت دارند. بازهای از صفر تا صد را در صحبتهای آنها متوجه میشوید که برگرفته از احساسات آنهاست. این افراد دوست دارند همهچیز را حوزهبندی کنند. هر موضوعی در ذهن آنها سفید یا سیاه است.
پس اگر دوست شما مرتب از جملاتی مانند «این اتفاقات همیشه میافتد» یا «من هیچوقت قادر به انجام چنین کاری نیستم» استفاده میکند، میتواند نشانه افسردگی باشد. ممکن است افراد زیادی از این کلمات در گفتوگوهای خود استفاده کنند ولی افرادی که افسردگی دارند بیش از حد نیازشان این کلمات را بهکار خواهند برد.
این افراد میل بیشتری به قضاوت کردن دارند تا تفکر کردن. طبق علم روانشناسی، افرادی که افسردگی دارند در تفکرات منفی گیر میکنند و زمان زیادی را نیاز دارند تا آنها را به افکار مثبت تبدیل کنند. افسردگی با میزان زیادی از خودتقصیری و حس گناه به احساسات فرد حمله میکند. به همین دلیل هم ابراز عذاب وجدان بیدلیل و احساس گناه بیاندازه در اطرافیان، میتواند زنگ خطر ابتلا به افسردگی باشد.
جملههای ممنوع
ارتباط نزدیک با فرد افسرده میتواند بهراحتی فرد را دچار سردرگمی کند، اگر شما هم در خانواده یا جمع دوستان عزیزی دارید که افسرده است، بهاحتمال زیاد برای انتخاب جملات و رفتار درست در مواجهه با او دچار مشکل هستید. رفتار با فرد افسرده باید با وسواس و دقت مضاعف صورت بگیرد. گاهی درک نکردن رفتارها و احساسات فرد افسرده و استفاده از جملات نادرست، باعث میشود که روند افسردگی را در او دچار چالش کنیم.
گفتن بعضی از جملات که احتمالاً از روی ناآگاهی انتخاب میشوند، به فرد افسرده ممنوع است. جملاتی از قبیل اینکه «تو خودت مقصری»، «چرا خودت بهخودت کمک نمیکنی؟»، «ما هیچ وقت روی خوش تو را ندیدیم.»، «با اراده هر کاری بخواهی انجام میدهی»، «تو که همهچیز داری این بچه بازیها چیه؟»، «تو خیلی قوی تر از این حرفها هستی» و... کاملاً اشتباه هستند. گفتن این قبیل جملات نهتنها به فرد کمکی نمیکند، نشانه عدمشناخت و پذیرش این بیماری است و سیر درمان افسردگی را کندتر و پیچیدهتر میکند.
گامهای همدلی
حالا که درباره نبایدهای رفتاری و گفتاری در مواجهه با فرد افسرده گفتیم، وقت آن است که روشهایی را برای ابراز همدلی و رفتار درست با آنها یاد بگیریم. از مهمترین بایدهای این مسیر این است که از ناتوانی، بیقراری، اضطراب و پرخاشگری او انتقاد نکنیم. انتقاد از ناتوانی بیمار افسرده، اعتماد به نفس متزلزل او را کاملاً تخریب میکند و باعث تقویت احساس پوچی و بیارزشی میشود. گاهی بهدلیل تحریکپذیری ناشی از افسردگی، فرد دچار پرخاشگری میشود.
اگر با او برخورد متقابل شود، عصبانیت و بیاعتمادی بیشتر خواهد شد. در این حالت حمایت کردن و نادیده گرفتن رفتارهای منفی و توجه به کوچکترین کارهای مثبت، میزان اضطراب و احساس گناه را در این افراد کاهش میدهد. یادتان باشد وقتی طرف مقابل شما به افسردگی مبتلاست، نصیحت کردن فرد را تحریکپذیرتر میکند. هیچ نیازی به جنگ با افکار ناامیدی که فرد دارد نیست؛ در عوض با گوش دادن به او، احساس دلسوزی داشتن و پرسیدن اینکه چه کمکی از دستتان برمیآید، حس درک و همدلی را منتقل کنید.
بیمار افسرده معمولاً در دید دیگران فردی خودخواه دیده میشود. او ممکن است برای حفاظت از شما، خود را محصور و منزوی کند. معمولاً بیمار افسرده دچار احساس ترس و گناه بهدلیل از دست دادن دیگران میشود ولی آن را ابراز نمیکند. ابراز مهر و علاقه به فرد افسرده در این شرایط دشوار است ولی بهترین کاری که میتوانید برای او انجام دهید این است که عشق بدون قید و شرط را به او نشان دهید تا احساس امنیت کند.
معجزه آگاهی
سوءتفاهمها درباره رفتار فرد افسرده میتواند راه ارتباطی شما را با او سد کند. معجزه آگاهی میتواند رفتار شما را با افسردهها زیر و رو کند. یادتان باشد آنها خودشان هم نمیدانند که چرا افسرده هستند و علت افسردگی را نمیدانند. حتی ممکن است با فردی در ارتباط باشید که از نظر شما و دیگران بسیار خوشبخت باشد، چون از لحاظ مالی، کاری و خانوادگی موقعیت مناسبی دارد و فکر کنید او ناشکری میکند ولی باید گفت شما از بیرون به زندگی افراد نگاه میکنید و از واقعیت زندگی آنها خبری ندارید.
گاهی افراد افسرده فکر میکنند که بار مسئولیتی بر دوش اطرافیان خود هستند که دیگران را به دردسر انداختهاند و این موضوع در آنها حس گناه و بیکفایتی ایجاد میکند. با دلسوزی به فرد افسرده نشان دهید که بار اضافی نیست؛ بلکه اوست که بار سنگین افسردگی را با خود حمل میکند که تحمل کردن آن بدون کمک و حمایت اطرافیان سنگین و طاقتفرساست.
منفینگری آنها ارادی نیست
حواستان باشد که منفینگری فرد افسرده به هیچ عنوان انتخاب او نیست و در بسیاری موارد کنترلی روی افکار منفی خود ندارد. شما با سرزنش یا نصیحت کردن تنها بر اندوه او اضافه میکنید. فرد افسرده را تنبل ندانید. افسردگی یک بیماری است و از نظر فرد مبتلا، هر کاری خستهکننده یا غیرممکن بهنظر میرسد.
همانطور که عزیز خود را تشویق میکنید نخستین قدمهای کوچک برای بهبودی را بردارد، صبر داشته باشید. ممکن است از اینکه با افسردگی دست و پنجه نرم میکند آگاهی نداشته باشد یا اینکه نداند چگونه میتواند برای خود رواندرمانگر پیدا کند. حتی اگر بداند که درمان میتواند کمککننده باشد، جستوجوی یک درمانگر و تعیین وقت قبلی میتواند برایش دلهرهآور باشد. کمک کنید تا گزینههای درمانی را بررسی کند.
تشویق و حمایت برای تعیین نخستین قرار ملاقات میتواند بسیار مفید باشد. در نهایت اینکه فرد افسرده ممکن است بارها و بارها به دعوت و پیشنهاد شما برای دیدار و معاشرت به بهانههای مختلف پاسخ منفی دهد. به او بگویید که میفهمید او ممکن است برای روابط اجتماعی آمادگی نداشته باشند و تا زمانی که آماده نشوند، اصراری ندارید. فقط به او یادآوری کنید که هر وقت بخواهد از دیدن او خوشحال میشوید.