به گزارش همشهری آنلاین، جو گلدبرگ (با بازی پن بجلی) مدیر یک کتابفروشی کلاسیک نیویورکی است که به یک زن نویسنده علاقمند میشود و بعد، از تمام شبکههای اجتماعی او را تحت نظر میگیرد و مدام تعقیبش میکند، خانهاش را جستوجو و از هر روشی استفاده میکند تا به او برسد. تا اینجای کار به نظر میرسد تنها با یک داستان عاشقانه معمولی طرفیم، که یک طرف ماجرا دوست دارد به روشهای عجیب و غریب و ناخوشایندی به محبوبش برسد، اما گلدبرگ تصور ما را به هم میریزد.
کار به تعقیبکنندگی ختم نمیشود و جان اولین قربانی گرفته میشود و رفتهرفته میبینیم کسی که گمان میبردیم یک کتابفروش دقیق و مرتب و البته مهربان و انساندوست است، یک قاتل سریالی هم هست. هرچند این ترکیب چیز تازهای نیست، مدتها است که دیگر تصویر ما از قاتلان سریالی، آدمی بدسیما نیست که در حاشیه جامعه زندگی میکند، لباسهای نامتعارف میپوشد و هیچ دوستی ندارد.
یک قاتل سریالی میتواند آدمی اهل کتاب باشد که اتفاقا به پیرامون خود بسیار حساس است و به آدمهای دیگر هم اهمیت میدهد و شهروندی نمونه هم به حساب میآید. کتابفروش سایکوپات سریال «تو» هم از این دسته دوم است که البته وسواس زیادی هم روی شبکههای اجتماعی دارد. او میداند اینستاگرام میتواند جایی برای نمایش زندگی دروغین باشد، توییتر بازی روباتها است و فیسبوک جایی ناخوشایند و نه چندان دلچسب.
«تو» یک مجموعه تلویزیونی هیجانانگیز روانشناختی آمریکایی است که بر اساس کتابهای کارولین کپنس ساخته شده است. فصل اول، که بر اساس رمان «تو» ساخته شده است، در سپتامبر ۲۰۱۸ در لایفتایم پخش شد. در ژولای ۲۰۱۸ لایف تایم اعلام کرد که این سریال برای فصل دوم بر اساس رمان بعدی کپنس «اجساد پنهان» تمدید شده است. این سریال بعدا به نتفلیکس واگذار شد و فصل دوم آن در دسامبر ۲۰۱۹ منتشر شد. در ژانویه ۲۰۲۰، سریال برای فصل سوم توسط نتفلیکس تمدید و در ۱۵ اکتبر ۲۰۲۱ منتشر شد.
در فصل دوم، جو نیویورک و هویتش را ترک و با هویت تازه به لسآنجلس نقل مکان میکند و اینبار عاشق فرزند یکی از ثروتمندان این شهر به نام لاو کویین میشود. ماجرای قتلهای سریالی ادامه مییابند و این بار پای یک همدست نیز به ماجرا باز میشود. هم دستی که در فصل سوم، با او به حومه شهر میرود تا زندگی جدیدی را آغاز کنند. گرچه در این زندگی جدید گویا عادات قدیم نیز همچنان ادامه دارند و شاهد قتل و خونریزی بیشتری هستیم.
در فصل سوم، کمی هم به زندگی زناشویی و روابط پرداخته میشود و صحنههایی هم از جلسات زوجدرمانی در سریال گنجانده شده است. گرچه احتمالا زوجدرمانگران درمان درخوری برای یک زوج سایکوپات نداشته باشند.
در این سریال، در پسزمینه رویدادها، ما روایت قصه را با صدای جو میشنویم که از «تو» میگوید. «تو»یی که مرجع آن هر بار، با تغییر شخصیت مورد علاقه و البته وسواس جو گلدبرگ عوض میشود. «تو»یی که گویا هرگز تمام نمیشود و به یک مرجع ضمیر قانع نیست.
نتفلیکس پیش از پخش فصل سوم، این سریال را برای فصل چهارم نیز تمدید کرد. اگر تماشای زندگی جو گلدبرگ برایتان سرگرمکننده است و با دیدن زمینه داستانی او و صحنههایی از کودکیش، توانستهاید ریشه ناهنجاریهای روانی او را درک کنید، دست کم یک فصل دیگر هم میتوانید با زندگی مملو از تشویش و سردرگمی او همراه شوید.
این سریال طرفداران زیادی پیدا کرد و حتی چندی پیش، در شبکه اجتماعی تیکتاک، کاربران با به اشتراک گذاشتن ویدیوهایی از زندگی روزمره با هشتگ #narratemejoe، از بن بجلی خواستند که به سبک جو گلدبرگ، روی این ویدیوها نریشن بگوید. چند نفری هم خوششانس بودند و نظر مثبت بجلی را جلب کردند. یکی از این ویدیوها را ببینید: