همه کسانی که در معرض آلودگی صوتی قرار دارند به نوعی دچار مشکلات صوتی هستند اما زمانی متوجه بیماری خود میشوند که بیماری آنها به مرحلهای رسیده که دیگر قابل برگشت نیست.
اصولاً سر و صدای زیاد و آلودگی صوتی نوعی عامل استرسزای بیولوژیک است که نه تنها بر سیستم شنوایی بلکه بر کل بدن انسان تاثیر میگذارد.
اغلب افراد به گونهای به سر و صدا عادت کرده و ناراحتی ناشی از آن را چندان احساس نمیکنند، در حالیکه اگر نسبت به این مسئله آگاهی پیدا کنند سعی در محافظت و مراقبت خود و خانوادهشان در برابر سر و صدای محیط اطراف خواهند نمود.
آلودگی صوتی تنها به اصوات قابل شنیدن توسط انسان محدود نمیشود بلکه پارهای از اینگونه امواج وجود دارند که ماورای صوت بوده و قادرند به مایع سلولی راه یابند و ضایعاتی را در آن ایجاد کنند.
این اصوات میتوانند به راحتی تعدادی از سلولها بویژه گلبولهای قرمز خون را بترکانند و برای فیزیولوژیک بدن انسانها و سایر جانوران، مشکلات جدی به وجود بیاورند.
بدینصورت که باعث تحریک سیستم اعصاب مرکزی، تاثیر بر سیستم غده هیپوفیز و آدرنال، ایجاد اختلالات هورمونی و عدم سلامت میشود و هنگامی که باعث کاهش شنوایی شود، شخص نمیتواند به راحتی با افراد جامعه ارتباط برقرار کند و این خود باعث کاهش کیفیت زندگی و سلامت روانی او میشود و باری را بر دوش اجتماع و جامعه میگذارد.
متاسفانه آلودگی صوتی به علت ناملموس بودن، مورد بیتوجهی افکار عمومی قرار میگیرد تا جایی که اکثر افراد، شنیدن صداهای غیر استاندارد و تحمل آلودگی صوتی را یکی از خصایص و ویژگیهای زندگی در کلانشهرها میدانند.
با توجه به اصل پنجاهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، حفاظت محیطزیست که نسل امروز و نسلهای بعد باید در آن حیات اجتماعی روبهرشدی داشته باشند، وظیفه عمومی تلقی میشود و از اینرو فعالیتهای اقتصادی و غیر آن که با آلودگی محیطزیست یا تخریب غیرقابل جبران آن ملازمه پیدا کند، ممنوع است.
با این شرایط، باید پرسید آیا اصل پنجاهم قانون اساسی مورد توجه مردم و مسئولین امر قرار گرفته یا نه؟ و اگر اخباری مبنیبر اعلام فهرست 542 نقطه خارج از حد استاندارد آلودگی صوتی در تهران منتشر میشود، نشانه چیست؟
این وضعیت، نشانه هشداری است برای همه که شهر تهران از لحاظ آلودگی صوتی در شرایط بسیار نابسامانی و در حد «هشدار» یا «فوق بحرانی» قرار گرفته است.