همشهری آنلاین _ مژگان مهرابی: نارمک لنگه ندارد. بین همه محلههای تهران، محلهای نیست که شکل و شمایلش شباهتی به نارمک داشته باشد. این صورت چشمنواز متفاوت را هم مدیون طرح و نقشه چند طراح شهرسازی فرانسوی است. نارمک همبازی اعداد و ترکیبی هندسی است. در پهنهای چهارگوش با صد دایره و بیضی پردرخت و سبز، قریب هفت دهه است که فراز وفرودها را پشت سر گذاشته و سرد و گرم روزگار را چشیده و به نجابت، میزبان اهالیاش بوده است.
محله صد میدان در شرق پایتخت، یکی از زیباترین محلههای تهران است و بیشتر وسعت آن را بافت مسکونی تشکیل داده. این صد میدان با نظم خاصی لابهلای خیابانهای عمودی و افقی که بافتی شطرنجی را تداعی میکنند، واقع شده. اینکه محله نارمک از کی و چطور شکل گرفته، داستان جالبی دارد که در این گزارش بازگو میشود.
قدم زدن در محله نارمک و میدانهای سرسبزش خالی از لطف نیست. اگر امکان داشت به ۶۰ –۷۰ سال پیش برگشت، میشد چهره دیروز نارمک را دید؛ محلهای بیابانی که تا چشم کار میکرد، ردی از آبادانی در آن دیده نمیشد؛ به جز چند خانه تازهساز که با فاصله دور از هم قرار داشتند و روز شماری میکردند تا همسایهای از راه برسد و همدم روز و شبشان شود. آن زمان محله از داشتن خیلی چیزها محروم بود. از بازار، وسایل نقلیه عمومی، فروشگاه و... و. خبری نبود و تنها امکانات رفاهی به چند بقالی و نانوایی و میوهفروشی محدود میشد. از همه مهمتر آب لولهکشی بود که در این محله نوظهور خبری از آن نبود. اهالی برای شستوشو یا تأمین آب مورد نیازشان باید مسافتی طولانی را پیادهروی میکردند و خود را به نزدیکترین فشاری آب میرساندند. «مصطفی رحمانی» از قدیمیهای نارمک میگوید: «داخل خیابان فرجام، در فاصله صد قدمی میدان صدم، یک پمپ فشاری بود که مردم برای شستوشو از آن استفاده میکردند. مادرم هر چند روز یکبار تشت پر لباس را سر فشاری میآورد و من هم که سن و سالی نداشتم، همیشه همراهش بودم. همسایهها چند نفری با هم میرفتند سمت فشاری، هم گپوگفتی بود و هم لباس میشستند. چند سال بعد که خیابانها شکل تازهای به خود گرفتند و جویها ساخته شدند، میراب آب را داخل جویها رها میکرد و تازه نوبت شیطنت و بازی ما میرسید.»
«اسفندیار ابوطالبی» صاحب قدیمیترین عکاسخانه نارمک، این دو قطعه عکس را به عنوان نمای دیروز میدان صدم در اختیار ما گذاشت
- خانههای ویلایی کوی کالاد
«منصوره نوروزی» شهروند دیگری است که درباره نارمک قدیم خاطره تعریف میکند: «از سال ۴۰ به بعد کمکم ساختوساز شروع شد. سمت جنوبی خیابان فرجام، خاکی بود. اما قسمت شمالی خیابان فرجام وضعیت بهتری داشت؛ جایی که خانههای کوی کالاد قرار داشت. خانههای یک طبقه ویلایی و بزرگ با دیوارهای کوتاه سیمانی که به راحتی میشد داخل حیاطشان را دید. اغلب افراد متمول در آنها ساکن بودند. کوی کالاد را ابتدای دهه ۳۰ ساختند و از نظر سابقه، قدیمیتر از ساختار خود نارمک است.»
ایستگاه سید
تقاطع فرجام و خیابان آیت را هنوز قدیمیهای محله به ایستگاه سید میشناسند، با تصویر پیرمردی که همراه با خانواده در چادر زندگی میکرد. در همان چادر هم بساط چاشت و چای را برای رانندگان اتوبوس شرکت واحد فراهم میکردند. «نسرین دلاوری» میگوید: «ایستگاه سید به نوعی پایانه اتوبوسهای دو طبقه بود که مسافران را از نارمک به میدان امام حسین(ع) میبرد. آن زمان دورتادور آنجا خاکی بود. کمکم زمینهای خیابان فرجام و آیت واگذار شد و مردم شروع به ساختوساز کردند. بعد هم بهعنوان حق سادات قطعهای زمین به سید دادند، او هم خانهای درست مقابل ایستگاه اتوبوس ساخت. وقتی هم از دنیا رفت بچههایش خانه را نو و مغازه زیر آن را به مشاور مسکن تبدیل کردند.» دلاوری ادامه میدهد: «درست در همان جایگاه ایستگاه اتوبوس، باجه بلیتفروشی کوچکی بود؛ مثل باجه تلفن. مرد بلیتفروش از صبح تا دیروقت در آن باجه مینشست و در ازای یک یا ۲ ریال، بلیت کاغذی را به دست مردم میداد.»
احمدرضا عمادی/ کارشناس معماری شهری
رد پای معماری فرانسوی در نارمک
از شکلگیری محله نارمک، ۶ دهه میگذرد اما میتوان گفت، ساختاری جدید به نظر میرسد. به گفته مهندس «احمدرضا عمادی» طرح شهرسازی نارمک برگرفته از معماری غربی بوده که از لحاظ سبک شهرسازی جدیدتر از دیگر محلههای شهر تهران است. در این محله سلسله مراتب معماری از خانه، محله، برزن و مرکز محله به خوبی رعایت شده است. او میگوید: «در دوره پهلوی دوم گروهی از مهندسان فرانسوی و آلمانی عهدهدار این طرح شدند. اغلب خانهها با توجه به نقشه پیشنهاد شده از سوی وزارت مسکن یک طبقه یا یک و نیم طبقه ساخته شدند. اغلب تراس داشتند.» او متذکر میشود، در دوره پهلوی دوم، شاهد اوجگیری ساختمانسازی در سبکهای تلفیقی هستیم. این کارشناس میگوید: «در دهه ۶۰ به دلیل موج فرهنگی، معمارها ترغیب شدند که برای نمای خانهها از آجر استفاده کنند. این امر بهصورت یک موج اپیدمی در تهران اجرا شد. اتفاق مذکور خاص یک بازه زمانی نیست و در هر برههای میتواند ساختار معماری را تحت شعاع قرار دهد. برای مثال، در حال حاضر اگر نمای چوب یا ورق استیل در بخشی از شهر کار شود، دیگر محلهها هم تبعیت میکنند.» اما نکته حائز اهمیتی که در کتابهای تاریخ طهران درباره محله نارمک میخوانیم این که در سال ۱۳۳۶، چند مهندس برای گذراندن دوره شش ماهه کارآموزی در کارخانه خانههای پیشساخته بهار و پا فرستاده میشوند. این افراد پس از بازگشت، کارخانه تولید قطعات پیشساخته را در شمال نارمک مستقر کرده تا خانههای پیشساخته کوی کالاد را بسازند.
درباره نارمک بیشتر بدانیم
نارمک محلهای در شرق تهران با وسعت ۱۲/۷ کیلومترمربع، جمعیتیبیش از ۱۰۰ هزار نفر را در خود جایی داده است. این محله از شمال به خیابان فرجام و از جنوب به خیابان دماوند منتهی میشود در شرق و غربش هم بزرگراه باقری و خیابان گلستان واقع شده است. میدانهای آن از خیابان شهید ثانی شروع و به خیابان فرجام ختم میشود. با عبور خیابان سیمتری (آیت) از میانه محله، ۵۰ میدان در سمت شرق و ۵۰ میدان در غرب آن قرار گرفته است. اصلیترین میدان آنکه در واقع مرکز نارمک هم محسوب میشود، میدان هفتحوض است. از خیابانهای مهم محله نارمک میتوان به گلستان، سمنگان، دردشت، شهید ثانی، مدائن اشاره کرد. معماری منطقه غالبا مدرن است و فاقد بنای تاریخی است. بارزترین مشخصه منطقه از دیدگاه کاربری اراضی، نسبت پنجاه درصدی آن بخش مسکونی است. بد نیست بدانید از ۱۰۰ میدان نارمک، ۱۳ میدان در قسمت شمالی و ۸۷ میدان در قسمت جنوبی قرار گرفته است.
میدان ۳۴
اهالی میدان ۳۴، معتقدند، نخستین کسی که در اینجا ساکن شده و میدان را آباد کرده، مرحوم «حسین عربامینی» است. به گفته پسرش فرهاد، مرحوم امینی اوایل دهه ۴۰ در این محله ساکن شده و برای رونق آنجا خودش آستین بالا زده است. «فرهاد عربامینی» میگوید: «اوایل دهه ۴۰ در این محله ساکن شدیم. میدان سرسبزی که الان میبینید، یک فضای دایرهای و خاکی بود. محدوده آن مشخص شده بود، ولی حتی یک برگ سبز هم در میدان دیده نمیشد. پدرم تعداد زیادی نهال و بوتههای گل تهیه کرد و آنها را در همین میدانگاه کاشت. کمکم محله شکل گرفت و از حالت بیابانی خارج شد.» عربامینی ادامه میدهد: «یادش به خیر، شب هنگام هرکدام از همسایهها با تنقلات و چای در میدان جمع میشدند و با هم گپ میزدند. همه خانهها ویلایی بود و همسایهها همدیگر را خوب میشناختند و از حال هم خبر داشتند.»
«داریوش شهبازی» تهران شناس
محله نارمک جزء روستای ده نارمک نیست
با شنیدن نام محله نارمک، شاید این تصور برای مخاطب ایجاد شود که این محله ساختار تغییر شکل یافته دهنارمک است. در صورتی که «داریوش شهبازی»، محقق و تهرانشناس، معتقد است این باور اشتباهی است که در ذهن پایتخت نشینها نقش بسته است. او در اینباره توضیح میدهد: «محله نارمکی که امروز به اسم صد میدان با الگوی ساختاری جدید میبینیم، دهنارمک نیست، بلکه اراضی جنوبشرقی آن است.»
به گفته شهبازی، روستای دهنارمک، قدمتی چندساله دارد و وجه تسمیهاش هم مربوط به باغهای اناری است که به وفور در این روستا وجود داشته است. او ادامه میدهد: «دهنارمک در برههای از زمان جز اراضی روستاهای شهرری بوده و بعدها در تقسیمات شهری به شمیران واگذار و جزء توابع آن میشود. جایگاه فعلی دهنارمک، در حال حاضر، بالاتر از شمیراننو است.» اما از شکلگیری محله صد میدان نارمک که به باور شهبازی به زمان پایان جنگ جهانی دوم برمیگردد، بشنوید: «بعد از جنگ جهانی، تهران که با یک نابسامانی روبهرو شده بود، رنگ آرامش به خود دید و همین باعث شد که دولت برای آبادانی آن اقداماتی انجام دهد. نخستین گامی که برای ساختوساز در محله نارمک رخ داد، در دوره مصدق بود. دولت ۳ – ۴ هزار قطعه زمین از اراضی بایر این محدوده را برای واگذاری به فرهنگیان و کارمندان در نظر گرفت. سپس بانک ساختمانی یا همان وزارت مسکن را پایهریزی کرد. برای طراحی محله از معماران فرانسوی کمک گرفته شد، در واقع «بازیل» و «گورین» معمارانی بودند که نقشه اولیه نارمک را برای بانک ساختمانی تهیه کردند.»
در سال ۱۳۳۲ شخصی به نام «جهانگیر مظلوم» که از معماران بنام عصر خود بوده، طراحی نارمک را برعهده میگیرد. مسجد الغدیر خیابان میرداماد و ساختمان سازمان میراث فرهنگی از دیگر آثار اوست. شهبازی ادامه میدهد: «بانک ساختمانی در ابتدای امر برای هیچکدام از زمینها سند صادر نکرد، چراکه نمیخواست بازار دلالی رونق پیدا کند و زمینها خارج از چارچوب، خرید و فروش شوند. ساختوساز از اواسط دهه ۴۰ شروع و ۱۰۰ میدان ساخته شد، البته محله در ابتدا از امکانات چشمگیری برخوردار نبود. آب و تلفن نداشت. مردم آب جوی را به منازل میبردند.» از نخستین میدانی که در نارمک ساخته شده اطلاع موثقی نیست. شهبازی معتقد است، طراحی محله یکباره انجام شده، اما ساختوساز در آنها با توجه به ساکن شدن شهروندان صورت گرفته است. او میگوید: «افراد بعد از خرید زمین باید نقشه ساختمان را از بانک ساختمانی میگرفتند. اینطور نبود که خودشان نقشهای را طراحی کنند. اما کار ساختوساز با خود مالک بود. از این رو، بسیاری از خانههای این محله اصولیساز نبوده و میتوان گفت ساختار محکمی نداشتند.»