جی.آر.آر تالکین، نویسنده «ارباب حلقه‌ها» و «هابیت» یک اخلاق نه‌چندان غیرمنتظره داشت؛ او عاشق شوخی کردن بود و احتمالا برای سر کار گذاشتن دیگران و شوخی کردن با آن‌ها برنامه‌ریزی می‌کرد. شوخی‌هایی مثل تعقیب همسایه با تبر در دست و لباس جنگجوهای آنگلوساکسون یا دادن دندان مصنوعی به جای پول خرد به مغازه‌دار.

به گزارش همشهری آنلاین، اگر میانگین عمر آدمیزاد ۱۵۰ سال بود، می‌توانستیم انتظار داشته باشیم جی.آر.آر تالکین، خالق ارباب حلقه‌ها و هابیت در ژانویه ۲۰۲۲، صدوسی سالگی‌اش را جشن بگیرد. این نویسنده و استاد دانشگاه ظاهرا علاقه زیادی به شوخی داشته است. البته منطقی است که ذهن پشت خلق افسانه‌های عمیق و متنوع و سنت‌های جذاب سرزمین میانه، در زندگی روزمره خود، مقداری هم بازیگوش باشد، اما گویا علاقه‌ تالکین به شوخی‌های عملی قدری هم افراطی بود. 

تالکین از طرفداران قدیمی و پرو پا قرص برادران مارکس بود و حتی در دوران جوانی هم به شوخی‌های عملیش معروف بود. تالکین در جوانی، وقتی به آکسفورد رفت، همه او را به شوخی و طنازیش می‌شناختند. در سال ۱۹۱۲ وقتی یک دانشجوی سال اولی بود، باشگاهی ادبی راه انداخت با عنوان آپولاستیکز (Apolausticks): «کسانی که خود را وقف کارهایی می‌کنند که دلشان می‌خواهد». اعضای این باشگاه ادبی خود را وقف نوشتن مقاله و بحث و مناظره کرده بودند. یک بار او و یکی از دوستانش داخل یک اتوبوس خالی پریدند و راه افتادند و دانشجویان دیگر را سوار کردند و برای جمعیتی که گرد هم آورده بودند، سخنرانی کردند. 

باشگاه آپولاستیکز در دهه ۱۹۱۰

سال‌ها بعد، وقتی تالکین استاد دانشگاه آکسفورد بود، به خاطر پوشیدن لباس یک جنگجوی آنگلوساکسون با تبر و تعقیب همسایه شگفت‌زده، زبانزد شد. تالکین ظاهرا این شیرین‌کاری را چند باری انجام داد. او موقع سخنرانی هم شوخی می‌کرد. او گه‌گاه یک کفش سبزرنگ ۴ اینچی از جیبش بیرون می‌کشید تا «اثباتی برای وجود لپرکان‌ها (موجودات افسانه‌ای ایرلندی با قامت کوتاه، ریش بلند و کت سبز)» باشد. (یک استاد دانشگاه؟ آیا این مرد یک استندآپ کمدین در بروکلین سال ۲۰۱۶ بود؟)

او عاشق لباس مبدل بود. یک بار او و دوست نویسنده‌اش سی. اس. لوئیس، خالق ماجراهای نارنیا، در پوست گوسفند و صورت‌های سفیدکرده، به عنوان خرس قطبی به مهمانی رفتند. البته مهمانی کاستوم‌پارتی نبود و قرار نبود مهمان‌ها با لباس مبدل وارد شوند. او این کار را فقط برای سرگرمی و شوخی انجام داد.

بازیگوشی تالکین در دوران پیری هم ادامه داشت: او اغلب دندان‌های مصنوعیش را به جای پول خرد به مغازه‌داران می‌داد. تالکین نوشت: «من حس شوخ طبعی بسیار ساده‌ای دارم، که حتی منتقدان قدرشناس من هم آن را کلافه‌کننده می‌دانند.»

البته شوخی لباس پوشیدن به عنوان یک جنگجوی آنگلوساکسون تبردار، شوخی دم‌دستی و ساده‌ای نیست، اما به هرحال برای یک مغازه‌دار، لابد دندان مصنوعی به جای پول خرد، کلافه‌کننده است.

منبع: ترجمه با تغییر از لیت‌هاب. 

برچسب‌ها