1) گزارش اخیر البرادعی درمورد پرونده هستهای ایران برخلاف گزارشهای پیشین که معمولا دو پهلو بودند، سمت و سوی منطقیتری نسبت به موضوع هستهای ایران داشت و بار منفی سنگینی را به ضرر ایران در پرونده ثبت کرد بهخصوص که بخش مطالبات ادعایی و اتهامی را هم به آن اضافه کرده بود. البرادعی مدعی شده است که ایران اصلاحاتی در سیستم موشکهای شهاب3 ایجاد کرده تا بتواند برای نصب کلاهکهای هستهای از آن استفاده کند؛ یعنی عملا ایران را متهم به عملیات پنهانکارانه در جهت دسترسی به سلاحهای هستهای کرده است.
2) نکته دوم این است که براساس قطعنامهای که صادر شده، ایران باید متن قطعنامههای قبلی را در توقف کامل غنیسازی اورانیوم اجرا کرده و به پرسشهای آژانس هم پاسخهای لازم و کافی بدهد.
3) درمتن قطعنامه آمده است که جامعه بینالملل مسئله پرونده هستهای ایران را امری مستمر و پایدار دانسته و مادامی که درخواستهای شورای امنیت سازمان ملل اجرا نشده است نباید این گونه تلقی شود که از اهمیت اولیه آن کاسته شده است.
نماینده روسیه در شورای امنیت پس از تصویب قطعنامه گفت: «دراین قطعنامه موضوع استفاده از نیروی نظامی علیه ایران پیشبینی نشده است.» این گفته
نشان دهنده زیرکی روسیه است. نوع برخورد روسیه با ایران ابزاری و تاکتیکی است درحالی که با غرب رابطهای راهبردی دارد. بنابراین برای اینکه به ایران نشان بدهد که هم موضعیاش با غرب در تصویب این قطعنامه راهبردی نبوده است چنین اظهار نظر میکند، در حالی که در قطعنامههای قبلی هم موضوع استفاده از نیروی نظامی علیه ایران وجود نداشته است و همه آنها ذیل ماده 41 منشور ملل متحد تصویب شدهاند که صراحت دارد مجازاتها و تحریمها غیرنظامی هستند و این چیزی نیست که روسیه بخواهد بر ایران منت بگذارد که اعمال نفوذ او باعث این تعدیل در قطعنامه شده است. بیانیه اولی هم که راجع به پرونده ایران صادر شد در محدوده ماده 40 بود. روشن است که روسیه قصد دارد بگوید اگر لحن قطعنامه شدید نشده است کار من بوده درحالی که اینگونه نیست.
روسیه ابتدا سعی کرد موضعگیریاش را نسبت به متن قطعنامهای که قرار بود صادر شود منفی کند ولی این موضع منفی برای حمایت از ایران نبود. برنامه روسیه کاملا قابل پیشبینی بود که ابتدا با غرب علیه ایران همراهی نمیکند تا موافقتهای بعدی، امتیاز روسیه به غرب و آمریکا محسوب شده و این توافق نقطهعطفی در تیرگی روابطش با غرب بهخصوص برسر مسئله گرجستان شود.
به عبارت دیگر روسیه سعی کرد از مسئله پرونده هستهای ایران برای کسب امتیاز برسرگرجستان استفاده کند.
جمهوری اسلامی نمیتواند به حمایت کشورهای غیرمتعهد یا اعضای سازمان کنفرانس اسلامی تکیه کند، ضمن اینکه تاکنون در همه تصمیمات اخذشده در شورای حکام آژانس و شورای امنیت سازمان ملل، این کشورها به قطعنامهها رای داده و با غربیها همگام بودهاند. منتهی در یک مرحله کوبا و در مرحله دیگر ونزوئلا بهدلیل رابطه خاصی که با آمریکا داشتند به قطعنامهها رای منفی دادند.
صلاح و مصلحت ایران انجام گفتوگوهای واقعی و سازنده با نمایندگان 1+5 است. ایران هنوز در موضع و شرایط انفعالی نیست پس بهتر است بهجای اینکه فکر کند حمایت کشورهای روسیه، چین و غیرمتعهدها میتواند کاری از پیش ببرد، بداند که آنها تابع منافع ملیشان هستند و قطعا آن را برمنافع ما ترجیح خواهند داد. مصلحت این است که طرفین وارد گفتوگوهای سازنده شوند.