همشهری آنلاین-وجیهه امیرخانی: خائن کشی، سی امین فیلم سینمایی بلند مسعود کیمیایی امشب در حالی برای اهالی رسانه رونمایی می شود که این فیلمساز در آستانه ۸۰ سالگی و پس از ساخت بیش از ۳۰ فیلم، به نوبه چند دوره گذشته از حضور در جشنواره انصراف داده است تا همچنان با منش قهرمانان قانون گریز فیلم هایش راه و رسم خودش را در اعتراض نشان دهد. پولاد کیمیایی این بار پس از اعلام انصراف خود و پدرش به حضور یکی از اعضای هیئت داوران (شهاب حسینی) هم اشاره مستقیمی کرد و از اینکه افراد کوچک سینما می خواهند درباره آثار بزرگان سینما نظر بدهند گلایه کرد.
کیمیایی این بار به سراغ یکی از پرحادثه ترین بخش های تاریخ معاصر رفته و با ترکیب جذابی از چهره های سینمای ایران برشی از زندگی مهدی بلیغ مشهورترین سارق و کلاهبردار ایرانی دهه ۳۰ را در گرماگرم ملی شدن صنعت نفت و با نگاهی کوتاه به زندگی مصدق روایت می کند.
معروف ترین داستان بلیغ؛ مشهور به آرسن لوپن ایران، فروش کاخ دادگستری به دو تاجر آمریکایی است. بنابر آنچه از این ماجرا نقل شده او سرایدار کاخ را با پرداخت پول تطمیع می کند تا اتاق وزیر را برای یک ساعت به او اجاره دهد و مهمان هایش را در کاخ بگرداند. حتی گفته شده ۲۰۰ جفت دمپایی با رنگ های مختلف پشت در اتاق ها گذاشت تا به مشتری ها بگوید این اتاق ها را اجاره داده و نمی شود از آن ها بازدید کرد. بلیغ در یکی از سرقت ها گرفتار زندان و انتقام جویی می شود و قصه کیمیایی از همین جا آغاز می شود...
در خائن کشی هم همچنان به سبک و سیاق سینمای کیمیایی نه فرم در اختیار مضمون و محتوای فیلم است، نه محتوا در اختیار داستان. تماشاگر می ماند و دکتر مصدق و خانه تاریخی اش و کوچه و خیابان های تهران قدیم. تصاویری که شاید می توانست شاهکاری از کیمیایی باشد اما وصله ناجوری شده که تنها می تواند لحظاتی تو را به گذشته متصل کند تا داستان فیلم.
در حقیقت آدم های بارانی پوش کیمیایی در خائن کشی هم قامت راست کرده اند تا بدون ارتباط مناسب با ساختار فیلم، ساز خودشان را بزنند و هر لحظه برای غافلگیر کردن تماشاگر در حالی که دیالوگ های شاعرانه می گویند تصمیم بگیرند تیر بخورند و جان فدای رفیق کنند. خائن کشی فیلم پربازیگریست. امیر آقایی، نسیم ادبی، سام درخشانی، نرگس محمدی، سارا بهرامی، پانته آ بهرام، فرهاد آئیش، مهران مدیری، شکیب شجره، پردیس پورعابدینی، الهام حمیدی، حمیدرضا آذرنگ، اندیشه فولادوند، پولاد کیمیایی، سعید پیردوست، کیانوش گرامی و رضا یزدانی، در این فیلم حضور دارند.
کیمیایی نقش مهدی بلیغ را که به گفته خودش از نزدیک دیده و ماجراهای زندگی اش را از زبان خودش شنیده در خائن کشی به امیر آقایی سپرده است.
ملاقات خصوصی پری ناز ایزدیار و هوتن شکیبا | اتهام آقازادگی به کارگردان فیلم «ماهان»
مرد بازنده فردا به کاخ جشنواره میآید | مروری بر فیلمهای آغازگر جشنواره چهلم فیلم فجر
عشق سال های سیاست
«ضد» دومین ساخته امیرعباس ربیعی به تهیهکنندگی محمدرضا شفیعی است که با درونمایه سیاسی و حال و هوای دهه ۶۰ روی پرده می رود تا محل قضاوت سینماگران و اهالی رسانه باشد.
ربیعی که پیش از این با «لباس شخصی» در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر کاندیدای بهترین فیلم اول شده این بار به سراغ برهه مهمی از تاریخ سیاسی ایران در ابتدای شکل گیری نظام جمهوری اسلامی پس از انقلاب رفته و همانطور که در خلاصه داستان «ضد» آمده : «بعضی آدمها میتوانند بر ضد هدفی باشند که همه میپندارند در خدمت آن هستند. این ضد میتواند حذف یک نفر یا یک ملت باشد». قصه خود را از دنیای سیاه و سفید آدم هایی تعریف می کند که در بستر اتفاقات سیاسی می خواهند عاشقی کنند.
این درام سیاسی که به قلم حسین ترابنژاد نوشته شده در حقیقت درباره عشق خاموشی ست که در دل حوادث ملتهب سال های ۵۹-۶۰ دوباره شعلهور میشود. قصه این فیلم از زمستان سال ۵۹ شروع میشود و تا تابستان ملتهب سال ۶۰ ادامه پیدا می کند.
«ضد» اگرچه توانسته فضا، موقعیت ها و آدم های ۴۰ سال پیش را با کمترین نقص برایمان زنده کند و با اضافه کردن چاشنی عشق، تلخی رویدادهای آن سال را اندکی کم کند اما روایت سیاسی خود را با ایراد و اشکال هایی بیان می کند که قابل توجه است. این فیلم در واقع با اسلام سیاسی که بن مایه حرکت های انقلابی و در حقیقت مانیفست مرکزی جمهوری اسلامی است کاری ندارد و حزب جمهوری اسلامی که معرفی می کند؛ ضعیف، نفوذپذیر و متزلزل است. از آن سو منافقین «ضد» هوشمند و صبور از کار درآمده اند. شاید به همین دلیل هم بیشتر تلاشی شده ست برای رسیدن به سطح استاندارد یک فیلم سیاسی با فکت های تاریخی دقیق اما این تلاش با پیرنگ ضعیف و کاراکترهایی که هیچ کدام برجستگی خاصی به دیگری ندارند در حد تلاش باقی مانده و جلو نمی رود.
به نظر می رسد ضد مسیری مانند «ماجرای نیمروز» و «سیانور» را برای خود ترسیم کرده اما در حقیقت درام دندان گیری که بتواند مخاطب را تا آخر فیلم به دنبال خود بکشاند ندارد و به همین دلیل از تکرار فیلمهای مشابه خود هم جا می ماند.
در این فیلم که محصولی از سازمان سینمایی سوره حوزه هنری است بازیگرانی همچون مهدی نصرتی، لیلا زارع، لیندا کیانی، نادر سلیمانی، مهشید جوادی، مجید پتکی، روزبه رئوفی، عماد درویشی، شیرین آقاکاشی و امین خانی جلوی دوربین رفته اند.