همشهری آنلاین - فاطمه عباسی: به نقل از ان پی آر، آکسفام میگوید ثروتمندان در میانه همهگیری کرونا ثروتمندتر شدند و این در حالیست که شکاف طبقاتی فقرا را میکشد. میلیاردرها یک بیماری همه گیر فوقالعاده را تجربه کردند اما مردم فقیر نه!
اینها دو نکته کلیدی هستند که در گزارش جدیدی به نام «نابرابری میکشد» ذکر و توسط موسسه آکسفام، یک سازمان خیریه مستقر در بریتانیا که در زمینه رفع فقر فعالیت میکند، منتشر شده؛
آکسفام میگوید، این نابرابری گسترده فقط ناعادلانه نیست بلکه منجر به شکاف اقتصادی فزایندهای شده که باعث مرگ مردم ضعیف میشود: گرسنگی، کمبود مراقبتهای بهداشتی، بلایای طبیعی، خشونت مبتنی بر جنسیت و همه این آسیبهای اجتماعی، توسط فشارهای مالی تشدید شده است.
اتفاقی که که در محافل دانشگاهی با اصطلاح «خشونت اقتصادی» توصیف میشود: آسیبهای اجتماعی ناشی از مثلا از بین بردن درآمد یا آسیب رساندن به اموال یک شخص در این دسته قرار میگیرند.
ایریت تامیر، مدیر بخش خصوصی آکسفام در آمریکا می گوید: «اگر جهان برابرتر بود، روزانه حداقل ۲۱هزار نفر کمتر جان خود را از دست میدادند. در جهانی برابر، ثروتمندان نمیتوانند اینقدر ثروتمندتر شوند و دولتها بودجه بیشتری برای متوقف کردن خشونت اقتصادی خواهند داشت.»
در طول همهگیری کرونا، میلیاردرها بزرگترین افزایش ثروت را از زمانی که ثبت ثروت آغاز شده، تجربه کردند. داراییهای ۱۰ شخص اول ثروتمند جهان دوبرابر شده و از ۷۰۰ میلیارد دلار به ۱.۵ تریلیون دلار رسیده است. ایلان ماسک به تنهایی شاهد افزایش بیش از ۱۰۰۰ درصدی ثروت خود، بر اساس تخمین فوربس، بوده و رقم آن از ۲۶ میلیارد دلار قبل از همهگیری به ۲۹۴ میلیارد دلار در نوامبر ۲۰۲۱ رسیده است.
بر اساس نظریه آکسفام، زمانی که دولتها میلیاردها دلار به اقتصاد خود تزریق کردند تا از رکود جهانی جلوگیری کنند، جرقه رونق بازار سهام زده شد. فرانسیسکو فریرا، استاد مطالعات نابرابری در مدرسه اقتصاد لندن میگوید، داراییهای ثروتمندان، مانند خانههایشان، رشدی انفجاری پیدا کرد.
فریرا میگوید، بسیاری از منتقدان نیز از سیاستهای بانکی مانند نرخ بهره صفر حمایت میکردند تا وامگیری و خرج کردن را تشویق کنند. آنها فکر می کردند که این سیاستها به رونق مشاغل و در نتیجه مهار بیکاری منجر میشود و البته باید منتظر ماند و دید که آیا واقعا این اتفاق افتاده است یا خیر.
در همین حال، آکسفام بر اساس دادههای بانک جهانی اعلام کرد که ۹۹ درصد از مردم جهان درآمد خود را از دست داده و بیش از ۱۶۰ میلیون نفر در طول این همهگیری به فقر کشیده شدهاند. این خسارات اغلب به دلیل برنامههای قرنطینه بود که مانع از کسب دستمزدهای روزانه و غیررسمی میشد؛ همچنین تعطیلی کارخانهها و اخراج کارکنان بخشهایی که به شدت تحت تأثیر فاصلهگذاری فیزیکی و محدودیتهای مسافرتی قرار گرفتند هم تاثیرگذار بوده است.
بسیاری از دولتها به حمایتهای اجتماعی مانند واریز کمک هزینه و ایجاد مشاغل کوتاهمدت روی آوردند با این حال به اعتقاد فریرا، در برخی موارد کمکهای دولت به شرکتها بسیار بیشتر از آن چیزی است که به کارگران خود میدهند: «در واقع به ایجاد یا حفظ شغل کمک نشد، بلکه فقط به سود کمک کرد».
دکتر محمد زمان، استاد مهندسی زیستپزشکی و سلامت بینالملل در دانشگاه بوستون، میگوید که یافتههای این گزارش «ناراحت کننده است، اما متأسفانه، تعجبآور نیست»؛ «بعضی از مردم میگویند که همهگیری یک برابری جمعی ایجاد کرد و همه آن را یکسان احساس کردند، اما این درست نیست. به خصوص در مورد بیماریهای عفونی اصلا صادق نیست.»
آیا میلیاردرها مقصر هستند؟
آکسفام میگوید اگرچه صاحبان ثروت و قدرت برای سیاستهایی مانند خلأهای مالیاتی و انحصارها که به خزانههای آنها میافزایند لابی میکنند، برنامههای کمک به فقرا مانند کمکهای غذایی، بیمه بیکاری، بازپرداخت هزینههای مراقبتهای بهداشتی و ... کم بودجه هستند.
فریرا پاسخ به این سوال را پیچیده میداند و میگوید: «من فکر میکنم [خشونت اقتصادی] وجود دارد. میلیاردرها ممکن است در برخی از این موارد مقصر باشند، اما تنها مقصران این ماجرا نیستند». به عنوان مثال، بسیاری از رای دهندگان در کشورهای ثروتمند از عدم وجود سیاستهای آب و هوایی حمایت میکنند. بنابراین بله، میلیاردرها را مقصر بدانید، اما نه به تنهایی.
دکتر زمان تردید دارد که بگوید مردم مستقیما توسط ثروت میلیاردرها کشته میشوند اما گزارش آکسفام به یک سیستم شکسته اشاره دارد؛ زمان میگوید این نقصی سیستماتیک است که به برخی اجازه میدهد اینقدر ثروت کسب کنند درحالیکه برخی دیگر از مردم برای تامین نیازهای اساسی زندگی و در واقع زنده ماندن دچار بحران هستند: «فقدان دو وعده غذایی در روز منجر به بیماری و سوء تغذیه میشود در همین حال، شخص دیگری میتواند دارایی خود را دو برابر کند و هیچ پرداخت مالیاتی هم نداشته باشد، یا بسیار اندک! این به نظر من از نظر اخلاقی بسیار قابل اعتراض است.»
این همهگیری نمونههای ملموسی از نابرابری را واضح کرد؛ تامیر میگوید جهان توانایی تولید واکسن کافی برای همه را دارد اما یکی از دلایلی که این اتفاق نمیافتد این است که برخی از شرکتهای دارویی واکسن خود را برای حفظ انحصار و سود به اشتراک نمیگذارند.
بر اساس این گزارش، اولین گام برای حل این مشکل، «پس گیری این ثروت عظیم» از طریق مالیات است. باید روی این موضوع تمرکز کرد که چگونه افراد بسیار ثروتمند میتوانند از نقاط ضعف سیستم و طرحهای مالیاتی عبور کنند.
بیش از ۱۰۰ میلیاردر و میلیونر موافق هستند که مالیات بیشتری بپردازند و این را طی نامهای سرگشاده به نشست داووس اعلام کردند: «اکثر ما میتوانیم بگوییم در حالی که جهان در دو سال گذشته رنج بسیار زیادی را متحمل شده، شاهد افزایش ثروت خود در طول همهگیری بودهایم. با این حال تعداد کمی از ما صادقانه میتوانیم بگوییم که مالیات منصفانهای پرداخت میکنیم.»
۱۰۲ امضاکننده این نامه که خود را «میلیونرهای وطن پرست» مینامند گفتند: «از ما ثروتمندان مالیات بگیرید.» گزارش آکسفام مشخص میکند که
بر اساس این گزارش، اخذ یکباره مالیات ۹۹ درصدی بر ثروت ۱۰ مرد ثروتمند جهان که در طول همهگیر رشد کرده، ۸۱۲ میلیارد دلار است که برای ساخت واکسن برای کل جهان کافی است و به ۸۰ کشور کمک میکند تا مراقبتهای بهداشتی همگانی و سایر خدمات اجتماعی را تامین کنند.
حتی با پرداخت چنین مالیاتی هم ۸ نفر از این ده نفر ثروتمندتر از دوسال قبل خواهند ماند با این حال، همه میلیاردرها موافق نیستند. ایلان ماسک در مصاحبهای با مجله تایم نسبت به توانایی دولت در استفاده عاقلانه از درآمد حاصل از مالیات بر ثروت «به نفع مردم» ابراز تردید کرده بود. وی گفت: «من فکر میکنم که دولت ذاتا مباشر خوبی برای سرمایه نیست.»
ماسک معتقد است تا زمانی که افراد فوق ثروتمند کاری مفید برای بشریت انجام میدهند، نباید از آنها ناراحت بود و تنها چیز ناراحت کننده در زندگی این افراد ثروتمند هزینه بیش از حدی است که آنها برای تجملات زندگی خود میکنند.
تایم در ادامه نوشت: کارشناسان معتقدند تلاش برای ریشهکن کردن فقر جز با تعمق در سیاستهای ایجادکننده نابرابری به ثمر نخواهد نشست. اقتصاد ورشکسته، با هزینه افراد معمولی، آستری به جیب ثروتمندان کشیده و بسیاری از مردم با این پرسش مواجه شدهاند که آیا اساسا افراد میلیاردر باید وجود داشته باشند؟
در مقابل فریرا خاطرنشان میکند که مبارزه با نابرابری به دلیل کاهش درآمد و نفس ثروت هنگفت این افراد نیست؛ او میگوید: «ما باید به دو دلیل با نابرابری مبارزه کنیم: تولید منابع برای کمک به افراد پایینتر جامعه و اطمینان از اینکه دولتها توسط گروه کوچکی از نخبگان که همه منابع را در اختیار دارند، کنترل نشوند چراکه وقتی نخبگان بیش از حد ثروتمند و بیش از حد قدرتمند میشوند، نحوه کار دولتها را دیکته میکنند.»
تامیر نیز میگوید که میلیاردرها باید بدانند که نابرابریای که اکنون از آن سود میبرند در دراز مدت برای هیچکس خوب نیست، حتی خود آنها!: «وقتی در میان تودهها نارضایتی ایجاد شود و احساس کنند که یک طبقه ممتاز از قوانین و مزایای متفاوتی نسبت به بقیه جامعه برخوردارند، ناآرامی اجتماعی ایجاد میشود؛ اتفاقی که برخی را در طول تاریخ به زیر گیوتین برد.»
تحقیقات نشان داده است زنان، بیشترین تاثیر را از رشد این نابرابری گرفتهاند. به طور مثال ۲۲ مرد ثروتمند دنیا، ثروت بیشتری از کل ثروت زنان در قاره آفریقا دارند. همچنین ۱۲.۵ میلیارد ساعت-کاری که توسط زنان و دختران در هر روز انجام میگیرد میتواند در حدود ۱.۸ تریلیون دلار در سال به اقتصاد جهانی کمک کند با این حال، با استقبال روبرو نمیشود.
تحقیقات قبلی موسسه آکسفام نشان داده است که اگر یک درصد از ثروتمندترین افراد جهان تنها نیم درصد مالیات بیشتر طی ده سال آینده پرداخت کنند سرمایه لازم برای افزودن بیش از ۱۰۰ میلیون شغل در زمینههایی مانند بهداشت، آموزش و مراقبت از کودکان تامین میشود.