همشهری آنلاین - رابعه تیموری: کارگاه چربیسوزی او بیش از ۳۵ سال مهمان ناخوانده مردم عظیمآباد بود و با بوی مشمئزکننده جوشاندن چربی و استخوان که در هوای پاکیزه روستا منتشر میکرد، جان اهالی را به لب رسانده بود. حالا کارگاه از عظیمآباد به دوتویه منتقل شده و در این روستا جا و مکانی قرص و محکم به هم زده که نشان میدهد خیال ماندن دارد و مهمان دوروزه اهالی نیست. هنوز جاگیر نشده، صدای اعتراض مردم دوتویه را بلند کرده است. اعتراض و گلایههای اهالی دوتویه سبب شد دوباره کفش و کلاه کنیم و به سراغ این کارگاه پرحرفوحدیث برویم که قبلاً از جوشانده شدن در دیگهای بزرگ آن در رفتیم. این کارگاه چربیسوزی تنها دمل چرکی هوای روستای دوتویه نیست؛ سالهاست مردم روستا از همسایگی با مرکز دفن پسماند آرادکوه هم رنج میبرند.
ذوقی برای تماشا نمانده
از تابلو روستای دوتویه که بعد از خانه سالمندان کهریزک قرار گرفته تا خانهها و بافت مسکونی روستا، مسافت قابلتوجهی وجود دارد که زمین زراعی است، اما بوی زننده شدیدی که در هوا پراکنده شده، ذوقی برای تماشای کشتزارهای روستا باقی نمیگذارد. هر چقدر پا تند میکنیم، بو جلوتر از ما حرکت میکند و حتی وقتی به خانههای قدیمی روستا نزدیک میشویم، از آن خلاصی نداریم. کوچهپسکوچههای روستا وسیع و طولانی است و خانههای قدیمی دوتویه کنار هم ردیف شدهاند. کارگاه چربیسوزی کذایی حدود ۲ کیلومتر با خانههای روستا فاصله دارد و باید از روستا خارج شویم. پیش از آنکه به سمت دوتویه راه بیفتیم از متولیان مختلف شهرری خواستیم در این بازدید همراهیمان کنند که به بهانههای مختلف شانه خالی کردند. در روستای عظیمآباد پیدا کردن کسی که برای بازدید از کارگاه با ما همراه شود، آسان نبود و «مهدی ماندگارتبار»، دهیار پیشین روستا، هم که با خبرنگار و عکاس روزنامه به کارگاه آمد، از سوی صاحب کارگاه تهدید شد، ولی این بار اهالی دوتویه در سرکشی کارگاه ما را تنها نگذاشتند و چند نفر همراهیمان کردند. هفته گذشته، اهالی روستا که از بوی حالبههمزن کارگاه به ستوه آمده بودند، به سراغ صاحب آن رفتند و با اعتراض دستهجمعی خود او را مجبور به تعطیلی موقت کارگاه کردند.
مرکز پسماند آرادکوه، درد کهنه دوتویه
دوتویه خلوت است و در گوشه و کنار آن سگهایی تنومند به آسودگی لمیدهاند، چندمتر آنطرفتر هم کودکان با بیخیالی مشغول بازی هستند. مرکز دفن پسماند آرادکوه در همسایگی دوتویه قرار گرفته و بخشی از بوی متعفن هوای روستا و سگهای سرگردان ثمره این همجواری ناخواسته است. وجود آرادکوه درد کهنه اهالی دوتویه است. آنها در حالی که منتظر بودند مسئولان برای این مشکل چارهای پیدا کنند، به دردسرهای مرکز چربیسوزی هم گرفتار شدند. یکی از اهالی میگوید: «مرکز دفن پسماند آرادکوه از دوتویه فاصله زیادی ندارد. روستای دوتویه در مسیر باد غرب به شرق قرار گرفته و با وزش هر نسیمی بوی پسماندهای آرادکوه در هوا منتشر میشود. انتقال کارگاه چربیگیری و تولید پودر استخوان روستای عظیمآباد به دوتویه هم بو و آلودگی هوای روستا را چند برابر کرده است.» وقتی کوچهپسکوچههای روستای دوتویه را پشت سر میگذاریم، دوباره کشتزارهای اطراف آن رخ نشان میدهد. دیگر از بازی بچهها و قیل و قال اهالی خبری نیست. دوطرف جاده پر از زمینهای کشاورزی است که تعداد زیادی از آنها از کمآبی، خشک و بیابانی شدهاند. زمینهای کشاورزی روستا به محوطهای بیابانی میرسد که آثار قلعهای گلی و قدیمی در آن به چشم میخورد. کارگاه چربیسوزی نرسیده به قلعه در یکی از زمینهای کشاورزی خشک و بایر روستا قرار گرفته است.
زمین کشاورزی شد کارگاه چربیسوزی
در اطراف دوتویه تعداد این زمینهای خشکیده و بیحاصل کم نیست. یکی از اهالی میگوید: «در گذشته رودخانه کن در دوتویه جاری بود و روستا انتهای رودخانه قرار داشت، ولی چند سالی است که ساکنان بالادست رودخانه آب روستا را تصاحب کردهاند و زمینهای کشاورزی دوتویه تشنه میمانند. کشاورزان هم زمینهای بیحاصل و بیعاید خود را به صاحبان کورههای غیرمجاز زغالسوزی یا کارگاههای چربیسوزی و جمعآوری ضایعات اجاره میدهند.» در کارگاه بسته است، اما بوی مشمئزکنندهای که از اول روستا رهایمان نمیکند، حالا خیلی تند و تیزتر به مشام میرسد. یکی از اهالی میگوید: «اگر نزدیک غروب یا شب میآمدید نمیتوانستید یک لحظه اینجا تاب بیاورید. از هفته پیش که ما اعتراض کردیم و مأموران اداره محیطزیست به اینجا آمدند، روزها رفتوآمد به کارگاه کمتر است، اما از غروب سنگینی هوا نفسمان رابند میآورد. هر چقدر هم در و پنجرههای خانه را کیپ میکنیم، فایده ندارد. اگر در خانه مهمان داشته باشیم، از شدت بو تاب نمیآورند و به بهانهای زودتر میروند، برای ما هم فقط شرمندگی میماند.» گویا مالک کارگاه در محل کارش نیست و کسانی که نگهبان یا شاید کارگر کارگاه هستند، با دیدن ما تصور کردهاند دوباره اهالی برای اعتراض و زد و خورد آمدهاند. یکی از آنها کاملاً مراقب است که کسی با تلفن همراهش فیلم یا عکس نگیرد. اصرار اهالی برای باز کردن در کارگاه ثمری ندارد و کارگر کارگاه تهدید میکند که اگر از آنجا دور نشویم، صاحبکارش با پلیس سر میرسد.
در دوتویه هستیم و میمانیم
یکی از دلایلی که صاحب کارگاه، دوتویه را بهعنوان محل انتقال کارگاه انتخاب کرده، وجود ۳ کشتارگاه در این روستاست. یکی از اهالی میگوید: «با آنکه قرار گرفتن کشتارگاهها در داخل بافت مسکونی ممنوع است، در دوتویه ۳ کشتارگاه فعالیت میکند.» تعداد زیادی از کارگران کارگاه اتباع افغانستانی هستند و اهالی معتقدند قرار گرفتن کارگاه در همسایگی دوتویه از مشکل بیکاری جوانان روستا هم گرهی باز نمیکند. ناراحتی ریوی و مشکلات تنفسی از بیماریهای شایع اهالی روستای دوتویه است. «علیرضا محمدی» از اهالی قدیمی روستاست. او میگوید: «در این روستای کوچک انواع و اقسام آلایندهها، مانند کشتارگاهها و مرکز دفن پسماند، وجود دارد و دوتویه از آلودهترین روستاهای تهران است. این شرایط باعث مبتلا شدن تعداد زیادی از اهالی به بیماریهای ریوی و تنفسی شده و بسیاری از بومیان دوتویه از اینجا مهاجرت کردهاند.» دیگر حوصله اهالی تنگ شده و بحث و جدلشان با کارگران کارگاه بالا گرفته. از مدیر کارگاه خبری نیست و صحبتهای کارگران نشان میدهد دیگر از اعتراض اهالی هم ابایی ندارند: «هر کار دلتان میخواهد بکنید. ۳۵ سال در عظیمآباد بودیم، ۳۵ سال هم اینجا میمانیم...»روغن غیرخوراکی که از جوشاندن استخوان، ضایعات و آلایندههای دام و طیور در کارگاههای استخوانسوزی تولید میشود، به مصرف صنایع صابونسازی و تولیدیهای روانکارهای صنعتی(گریس) و خوراک طیور میرسد.
رئیس اداره حفاظت محیطزیست شهرستان ری
بر چربیسوزی دوتویه نظارت داریم
پس از اعتراض دستهجمعی اهالی دوتویه به آلودگی زیستمحیطی کارگاه چربیسوزی و شکایت آنها از بخشدار کهریزک و صاحب کارگاه، رئیس اداره محیطزیست شهرستان ری به همراه تعدادی از مسئولان از این واحد صنفی بازدید کرد. «علیرضا فاضلی ثانی» میگوید: «پس از پیگیریهای قانونی، صاحب کارخانه تولید پودر استخوان (کارگاه چربیسوزی) به مدیریت صحیح پسماند خام و فاضلاب کارگاه مکلف شد و روش جمعآوری پسماند کارگاه را از روش سنتی به روش تبخیری تغییر داد. در روش تبخیری بو و آلودگی زیادی منتشر نمیشود.» رئیس اداره محیطزیست شهرستان ری به کسب مجوزهای زیستمحیطی از سوی کارگاه چربیسوزی اشاره میکند و میگوید: «این واحد صنفی سال گذشته مجوزهای زیستمحیطی لازم را دریافت کرده و در هنگام بازدید کارشناسان، خارج از فضای کارگاه بویی استشمام نمیشد.» فاضلی ثانی تأکید میکند: «اگر باز هم از این کارگاه شکایتی به اداره محیطزیست ری برسد، حتماً رسیدگی میشود و شرایط کارگاه را دوباره بررسی میکنیم.»
مسیر پرپیچ و خم طرح ساماندهی چربیسوزها
به گفته معاون محیطزیست انسانی اداره کل حفاظت محیطزیست استان تهران، بیش از ۵۰ واحد غیرمجاز چربیگیری و زهتابی در شهرستان ری فعالیت میکنند. تعداد زیادی از این واحدها بارها با دستور قضایی پلمب شدهاند و بعد از گذشت چند ماه توسط صاحبان این مشاغل بهصورت غیرقانونی به فعالیت خود ادامه دادهاند. «زهره عبادتی» میگوید: «اغلب واحدهای چربیگیری در بخشهای قلعهنو، کهریزک و باقرشهر فعالیت دارند.»
روزانه ۴۰۰ تن ضایعات گوشت قرمز و سفید، ۱۰۰ تن ضایعات چربی کشتارگاهی و ۱۰۰ تن استخوان در تهران تولید میشود که کارگاههای چربیگیری شهرستان ری آنها را فرآوری میکنند. طرح ساماندهی واحدهای چربیگیری جنوب تهران که از سال ۱۳۹۳ روی میز مسئولان نهادهای متولی شهرستان ری است؛ سال گذشته این موضوع از سوی نهادهای متولی شهرستان ری تعیین تکلیف شد و زمینی در انتهای روستای دوتویه که جزء پلاکهای نظرآباد روستای عشقآباد به شمار میآید برای راهاندازی تعاونی چربیسوزها اختصاص داده شد تا این واحدهای صنفی در این تعاونی ساماندهی شوند. این طرح در حالی پیگیری میشود که بعضی از فعالان این صنف تمایل دارند به شهرک صنعتی چرمشهر انتقال پیدا کنند. «محمد قربانی»، از فعالان این صنف، میگوید: «افزایش کرایههای انتقال ضایعات از تهران به چرمشهر یا جاده روستای عشقآباد باعث شده صاحبان کارگاههای چربیسوزی به انتقال واحدهای صنفی خود رغبتی نشان ندهند.» عبادتی معتقد است صاحبان این واحدهای صنفی تمایل دارند به دور از نظارت نهادهای متولی به فعالیت خود ادامه دهند و این مسئله باعث شده اجرای طرح ساماندهی واحدهای چربیسوزی همچنان معطل بماند.