همشهری آنلاین- سارا جعفرزاده: برای اصلاح موی بیخانمانها تشریفاتی ندارد و سبک بال است. لوازم آرایشگریاش را در کولهاش میگذارد و با یک صندلی تاشو ۳ روز در هفته راهی محلههای آسیبخیز تهران میشود. او کمتر فرصت دارد در مغازهاش کسب درآمد کند، در قید مادیات نیست و میگوید که با این کار حالش، خوب و راضی است به رضای خدا.
آرایشگر خیر سیار
نخستین بار در میدان شوش موهای یک کارتنخواب را اصلاح کرد. چون کمسن بود احساس کرد انجام این کار در خیابان میتواند برایش خطرآفرین باشد. بنابراین تصمیم جدیتری گرفت. جوان داستان ما که این روزها به خیر سیار معروف است میگوید: «میدان شوش نخستین جایی بود که موهای یک کارتنخواب را کوتاه کردم. بعد تصمیم گرفتم به گرمخانهها، مؤسسات خیریه، خانه سالمندان و مؤسسات نگهداری از معلولان بروم. این کار مدتی ادامه داشت و در حال حاضر فقط در خیابانهای شهر به جست وجوی افراد بیسرپناه هستم. بیخانمانها و کارتنخوابها اکثراً در مرکز شهر از جمله بازار بزرگ، مولوی و شوش تردد دارند. آنها در این خیابانهای شلوغ میان زبالهها به دنبال ضایعات و پسماند هستند تا خرج موادمخدر خود را تأمین کنند. بیشتر اوقات در مرکز شهر یا پاتوقهایی مانند خلازیل قدم میزنم تا بلکه یک کارتنخواب را پیدا و موهایش را کوتاه کنم. بعضی روزها کسی را پیدا نمیکنم و برخی اوقات هم در طول یک روز موهای ۴ نفر را کوتاه میکنم. نکته مثبت ماجرا اینجاست که من به دنبال این افراد میروم و از این کار خوشحالم.»
حالم با آنها خوب است
کمک به بیخانمانها توسط خیر سیار ما صرفاً مربوط به اصلاح موی سر آنها نمیشود و او در موارد دیگر هم کمک حال آنهاست. میگوید: «من با جان و دل به کارتنخوابها، معتادان و حتی کودکانکار نزدیک میشوم. حالم با کمک به این افراد خوب میشود. وقتی میبینم فرد ناامیدی که دست روزگار او را به کف خیابان کشانده، از اینکه موهایش را اصلاح میکنم، حس خوبی دارد، من هم خوشحال میشوم و معمولاً با ثبت این لحظات بهصورت عکس و تصویر در فضای مجازی این حال خوب را با دیگران هم شریک میشوم. شاید حس خوب بیخانمانها از اصلاح موهایشان گذرا باشد، اما این حرکتهای کوچک میتواند تأثیر بسزایی در زندگی آنها داشته باشد و اینکه در شلوغی و هیاهوی شهر یک نفر حواسش به این افراد است برایشان ارزشمند است. وقتی میبینم که در این سرمای زمستان کلاهی بر سر ندارند یا گرسنه هستند و از من تقاضای غذا میکنند، سعی میکنم در حد بضاعتم یک وعده غذا یا چای مهمانشان کنم یا کلاه و کاپشن برایشان تهیه کنم. هیچوقت به آنها پول نقد نمیدهم. معمولاً افرادی که در صفحه مجازی با من آشنایی دارند هزینهای را برای بیخانمانها اختصاص میدهند که آن هزینه را صرف خرید مایحتاج این افراد میکنم. البته با دندانپزشکان و مراکز ترک اعتیاد هم در ارتباطم تا اگر معتادی تمایل به ترک داشته باشد یا نیاز به مراجعه به دندانپزشک داشته باشد به آنها معرفی کنم.»
در آرزوی ایجاد مرکز خیریه
مغازهاش در شهر قدس کوچک است و درآمدش در حد تأمین مخارج روزانه است. خانوادهاش نگرانند که با اختصاص وقتش به افراد بیخانمان، از کار اصلیاش دور بماند و پیشرفت نکند. اما قضات لو مصممتر از همیشه به دنبال بیخانمانها در گوشه و کنار شهر و فرهنگسازی در این زمینه است. میگوید: «نگاه جامعه باید به بیخانمانها تغییر کند. در زندگی هیچ چیز تضمینی نیست. من کسی را دیدهام که یک عکس با ظاهر بسیار مناسب در اینستاگرام از خود منتشر کرده و درست یک ماه بعد با ظاهر ژولیده در مولوی خودم موهایش را کوتاه کردهام. هیچ چیز در زندگی همیشه برقرار و ثابت نیست. دوست دارم یک مؤسسه خیریه ایجاد کنم تا وارد جریان فرهنگسازی در مورد بیخانمانها شوم و به آنها کمک کنم. اما ایجاد خیریه سرمایه کلانی میخواهد که فعلاً من ندارم. دیگر اینکه دوست دارم در آینده یک کتاب صوتی در مورد تجربهام از روبهرو شدن با بیخانمانها منتشر کم تا همه بدانند این افراد هم مانند سایرین روزی یک زندگی عادی داشتند. در حال حاضر هم در رادیو جوان روایتگر بخشی از این روایتها بهعنوان آرایشگر هستم.»